حتما برای شما هم پیش آمده است کلمات منفعل، انفعال و… را در نامه های اداری و اخبار مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید ، در این مطلب معنی دقیق این کلمات را مرور میکنیم . ( منفعل یعنی چه ? )
معنی منفعل
منفل به فرد یا چیزی میگویند که از عمل فرد یا چیز دیگری تاثیر پذیرفته است ، به عنوان مثال در جنگل و در رابطه گوزن و شیر ، گوزن ها همیشه منفعل هستند زیرا این شیر ها هستند که اولین اقدام را انجام میدهند ، حتی اگر پس از حمله یک شیر به گوزن ، گوزن به سمت شیر حمله کند باز هم این عمل منفعلانه است زیرا آغاز ماجرا توسط شیر بوده است .
- کنش پذیر
- تاثیرپذیر
- اثر پذیرنده
- پذیرا
- تائب
- بی اراده
- اثرپذیر
- خجل
- پشیمان
- شرمسار
- شرمنده
کلمه : | منفعل |
اشتباه تایپی : | lktug |
آوا : | /monfa’el/ monfa’el |
نقش : | صفت |
منفعل به انگلیسی : | passive |
متضاد منفعل : | فعال کنشگر |
معنی منفعل در لغتنامه دهخدا
منفعل. [ م ُ ف َ ع ِ ] (ع ص ) کرده شده و ساخته شده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به انفعال شود. || اثر چیزی پذیرنده. (غیاث ) (آنندراج ). اثر چیزی پذیرفته. (ناظم الاطباء). متأثرشده : که از فعل فاعل اندر منفعل پدید آید. (زادالمسافرین ناصرخسرو چ برلین ص 31).
مکن نعتش بدانگونه که ذاتش منفعل گردد
چنان کز کمترین قصدی به گاه فعل ذات ما.ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 27).
معنی منفعل شدن
- شرمنده شدن
- خجل شدن : آن نازنین چنان منفعل شد که حالتی که به زنان مخصوص است واقع شد. (چهارمقاله ص 36).
معنی منفعل در فرهنگ معین
منفعل(مُ فَ عِ) [ ع . ] (اِفا.)
- اثر پذیرفته .
- خجل ، شرمسار.
معنی منفعل در فرهنگ عمید
منفعل
- اثرپذیرفته.
- شرمنده، شرمسار.
منفعل در حل جدول کلمات
منفعل شدن : انفعال