غزل شماره 379 دیوان حافظ
ای پیک راستان خبر یار ما بگو
احوال گل به بلبل دستان سرا بگو
ما محرمان خلوت انسیم غم مخور
با یار آشنا سخن آشنا بگو
برهم چو می زد آن سر زلفین مشکبار
با ما سر چه داشت ز بهر خدا بگو
هر کس که گفت خاک در دوست توتیاست
گو این سخن معاینه در چشم ما بگو
آن کس که منع ما ز خرابات می کند
گو در حضور پیر من این ماجرا بگو
گر دیگرت بر آن در دولت گذر بود
بعد از ادای خدمت و عرض دعا بگو
هر چند ما بدیم تو ما را بدان مگیر
شاهانه ماجرای گناه گدا بگو
بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان
با این گدا حکایت آن پادشا بگو
جان ها ز دام زلف چو بر خاک می فشاند
بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو
جان پرور است قصه ارباب معرفت
رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو
حافظ گرت به مجلس او راه می دهند
می نوش و ترک زرق ز بهر خدا بگو
تعبیر فال شما :
خوش به حال شما که دوستان و اطرافیانتان واقعاً همراه و محرم رازتان می باشند. پس چرا ناراحتید و همه را نگران کرده اید. کسی از شما عنایت و یاری دارد در حق او کوتاهی نکنید که چند برابر بخشش تان در جایی دیگر جبران می شود.