خانه » غزل شماره 110 دیوان حافظ : پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد

فال حافظ

غزل شماره 110 دیوان حافظ : پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد

فال حافظ آنلاین


3.4
(13)

غزل شماره 110 دیوان حافظ

پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد

از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر
ای دیده نگه کن که به دام که درافتاد

دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم
چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد

از رهگذر خاک سر کوی شما بود
هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد

مژگان تو تا تیغ جهان گیر برآورد
بس کشته دل زنده که بر یک دگر افتاد

بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
با دردکشان هر که درافتاد برافتاد

گر جان بدهد سنگ سیه لعل نگردد
با طینت اصلی چه کند بدگهر افتاد

حافظ که سر زلف بتان دست کشش بود
بس طرفه حریفیست کش اکنون به سر افتاد


تعبیر فال شما :

اتفاقی افتاده که باعث شده به خود بیایی و از خواب غفلت بیدار شوی. کارهای گذشته را جبران کن. در گذشته تجربه های زیادی به دست آورده ای که در آینده همگی به دردت خواهند خورد. کدورت های قدیمی را فراموش کن. با باطنی خوب و خوش زندگی کن و این اتفاق را به فال نیک بگیر.


به این فال امتیاز بدید

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین 3.4 / 5. تعداد آرا : 13

هنوز کسی رای نداده...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.