اقدام حزب الله لبنان به درگيري نظامي با يك يگان نظامي رژيم صهيونيستي در حوالي روستاي مرزي عتيا الشعب در روز 21 تيرماه، دو ماه عمليات نظامي تل آويو عليه حزب الله را به جلو انداخت و در همان حال سبب شدكه اين جنگ به جاي يك هفته حدود پنج هفته را به خود اختصاص دهد و نتيجه اي متفاوت از آنچه بطور مشترك صهيونيست ها و آمريكايي ها دنبال مي كردند، در پي داشته باشد.
وقتي جنگ آغاز شد، اسرائيلي ها گمان مي كردند به اندازه لازم بر موقعيت هاي حزب الله اشراف اطلاعاتي دارند و مي توانند با مدد گرفتن از امكانات وسيع هوايي به پيروزي آسان و سريع دست پيدا كنند ولي اين انگاره در روز سوم پس از ناكامي در از ميان برداشتن كادر رهبري حزب الله دگرگون شد و در غروب روز چهارم پس از آنكه ناو جنگي ساعره اسرائيل در 12 مايلي آب هاي ساحلي بيروت از كمر تا شد و به اعماق آب هاي مديترانه فرو رفت و حداقل 35 تن از نيروهاي آن كشته شدند، رنگ باخت. اسرائيلي ها در پايان روز چهارم به آمريكايي ها يادآور شدند كه امكان موفقيت در اين جنگ نزديك به صفر است. آنان با مرور خاطرات دولت نظامي آريل شارون در دهه 1990 كه در نهايت به فرار از لبنان در پايان اين دهه منتهي گرديد، به عناصر آمريكايي “كميته مشترك هدايت عمليات” گفتند مواجهه ما با چريك هايي كه به مرگ لبخند مي زنند و براي شهادت لحظه شماري مي كنند امكان پذير نيست و البته آمريكايي ها بر اين گفته كاندوليزا رايس وزيرخارجه پاي مي فشردند كه: “در اين عمليات عقب نشيني پيش بيني نشده است.
ژنرال هاي آمريكايي در اين جنگ، اسرائيلي ها را وادار كردند كه به جاي استفاده مطلق از نيروي هوايي و به جاي تكيه بر محاصره دريايي بايد به عمليات واقعي عليه حزب الله روي آورد. آنان معتقد بودند سياست قديمي اسرائيل مبني بر “پيروزي با تكيه به رعب” در مقابل شهادت طلبان حزب الله پاسخ نمي دهد و لذا بايد به ميدان آمد. بر همين اساس اسرائيلي ها در روز 31 تيرماه با يك تاخير 9 روزه، عمليات زميني را با تكيه بر تانكهاي افسانه اي “مركاوا” آغاز كردند. ستونهاي تانك نيروي زميني كه با هلي كوپترهاي بسيار پيشرفته رژيم اسرائيل پشتيباني مي شدند به راه افتادند ولي به زودي با لرزيدن زمين زير پاي اين تانكها و انهدام پي درپي آنان، اسرائيلي ها به وحشت افتادند و با نگراني تحولات جنگ را مرور مي كردند.
9 روز ديگر طول كشيد و اسرائيلي ها جنگ را با فشار فزاينده ژنرال ها و ديپلمات هاي ارشد آمريكايي ادامه دادند ولي در اين دوران دستاورد خاصي نداشتند. آنان از مارون الراس شروع كردند و به زودي ناچار به عقب نشيني شدند سپس متوجه نقطه شمالي مرز – الطيبه – شدند و از آنجا نيز عقب نشستند و به عتياالشعب بازگشتند و از آنجا به منطقه ناقوره لشكر كشيدند. عمليات زيگزاگي صهيونيست ها و سپس عقب نشيني پي درپي نشان داد كه اسرائيل از چريكهاي حزب الله به شدت هراسان است.
وقتي اسرائيلي ها در روز هيجدهم جنگ – 9 مرداد ماه – به جنايت بزرگ روي آورده و مركز نگهداري ايتام و زنان سالخورده را در روستاي قانا- واقع در حوالي صور- به نحو وحشيانه اي بمباران كردند تحليل گران نظامي فاش كردند كه نظاميان اين رژيم براي واداشتن سازمانهاي حقوقي بين المللي به صدور قطعنامه اي براي پايان دادن به اين جنگ، به جنايت نفرت آور روي آورده اند.
جنگ با شكست رژيم صهيونيستي از حزب الله به پايان رسيد و در اين بين آمريكايي ها، انگليسي ها و فرانسوي ها دست به كار شدند تا با تهيه قطعنامه اي آبرومندانه اسرائيل را از بحران بيشتر نجات دهند. قطنامه 1701با چند بار تنازل از متن اصلي كه توسط انگليسي ها تهيه شده بود به تصويب رسيد. در آن عملاً حزب الله لبنان بعنوان يك طرف به رسميت شناخته شده بود و لحن نسبتاً آرامي داشت.
وقتي جنگ به پايان رسيد، گروه هاي لبناني مخالف حزب الله- كه به 14 مارس موسوم هستند- وارد ميدان شدند تا با درگير كردن حزب الله در صحنه داخلي، سياست بدنام سازي را به نيابت از آمريكا، اسرائيل و بعضي از رژيم هاي عربي عملياتي كنند. از اين رو دولت سينيوره و هواداران آن بطور غيررسمي عليه حزب الله اعلام جنگ كردند. حزب الله كه به هوشياري در ميان شخصيت هاي لبناني شهره است به مقاومت منفي روي آورد و از ورود در درگيري هاي داخلي پرهيز كرد و حتي با صراحت اعلام كرد كه اگر هزار نفر از ما را بكشيد عليه شما دست به سلاح نمي بريم. حزب الله با فراخوان، نيروهاي هوادار خود اعم از مسلمان، مسيحي و دروزي را به “اعتصام” در ميدان اصلي شهر – رياض الصلح و ساحت الشهدا- فراخواند. شيعيان و ساير هواداران لبناني حزب الله اجتماع بزرگ خود را در 15 آبان 85 تشكيل دادند. اين اجتماع 1.5ميليون نفري در روز چهلم آن به حدود 2 ميليون نفر گسترش پيدا كرد. اين اعتصام تاريخي با پايمردي بي نظير هواداران سيدحسن نصرالله تا روز صدور بيانيه پاياني اجلاس دوحه در اول خرداد 1387 يعني 19 ماه به طول انجاميد وقتي بيانيه دوحه صادر شد حزب الله- تقريباً- به همه خواسته هاي خود شامل تشكيل دولت وحدت ملي، ثلث ضامن كابينه، برگزاري انتخابات بر اساس رويه انتخاباتي 1960، عدم بكارگيري سلاح در مناقشات داخلي و فاصله گرفتن مخالفان منطقه اي و خارجي حزب الله از تاثيرگذاري بر تصميم گيري در لبنان دست پيدا كرده بود از اين رو بيانيه نهايي اجلاس دوحه به مثابه قطعنامه 1701 براي برونرفت محترمانه مخالفان داخلي حزب الله از بحراني كه خود آن را به وجود آورده بودند، خوانده شد.
جنگ 33 روزه وقتي به پايان رسيد كه حزب الله لبنان دو اسير صهيونيست را در اختيار داشت و اين براي اسرائيلي ها كه دائماً جنگ سنگين عليه حزب الله را با آن توجيه مي كردند، بسيار سخت بود اولمرت چند روز پس از پايان جنگ اعلام كرد كه حاضر به باج دادن نيست و نمي خواهد با گفت وگو با حزب الله، قوي ترين گروه ضداسرائيلي عرب را به رسميت بشناسد. از اين سخنان اولمرت زمان زيادي نگذشت كه خبر مذاكرات محرمانه تل آويو و حزب الله با وساطت نماينده دبيركل سازمان ملل به بيرون درز كرد و البته اولين بار در نشريه اسرائيلي جزورالم پست به چاپ رسيد. در اين روند حزب الله لبنان خواسته هاي خود را به روي ميز مذاكره گذاشت كه اين موارد را شامل مي شد
1- آزادسازي 5 اسير لبناني شامل سمير قنطار قديمي ترين زنداني در بند رژيم صهيونيستي و دو شهروند لبناني كه در جنگ 33 روزه به اسارت اسرائيل در آمده بودند.
2- روشن كردن سرنوشت 4 ديپلمات اسير ايراني كه در سال 1361 توسط فالانژهاي لبناني ربوده شده و به نظاميان اسرائيلي تحويل داده بودند .
3- ارائه نقشه مناطق مين گذاري شده جنوب لبنان
4- آزادي حداقل 200 اسير عرب كه اكثر آنان را فلسطيني ها تشكيل مي دهند
5- رژيم صهيونيستي با تلخكامي همه خواسته هاي حزب الله بجز يكي از بندهاي آن كه به زندانيان عرب مربوط بود را پذيرفت. در مورد اين بند اسرائيلي ها استدلال كردند كه اين موضوع مستقلا در جريان مذاكرات حماس با دولت تل آويو دنبال مي شود حماس نيز از سيدحسن نصرالله خواسته بود كه بحث راجع به زندانيان فلسطيني را از دستور كار مذاكرات غيرمستقيم حزب الله و رژيم صهيونيستي خارج كند.
اينك اسيران حزب الله در آستانه آزادي قرار دارند و همانگونه كه سيدحسن نصرالله گفته بود به زودي سمير قنطار وارد بيروت مي شود و لبناني ها او را خواهند ديد. براساس گزارش منابع رسمي مبادله اسرا در روز چهارشنبه اين هفته مقارن با هفته اول جنگ رژيم صهيونيستي عليه حزب الله در سال 85 انجام مي شود و بار ديگر جهان شاهد يك پيروزي بزرگ براي مقاومت ضدصهيونيستي خواهد بود. در واقع حزب الله در فاصله دو ماه دو پيروزي بزرگ را به نظاره نشسته است: پيروزي در دوحه و پيروزي در ناقوره محل تحويل گرفتن اسراي لبناني در بند رژيم صهيونيستي.
*منبع:پايگاه مجازي«مقاومت اسلامي»