سیدمحمدآلبحرالعلوم و ولایت فقیه
بحرالعلوم در رساله ولایات از كتاب «بلغة الفقیه» خود، بحث مفصلى در زمینه ولایت فقیه و مسائل حكومتى دارد، او در مورد ولایت فقیه دو نظریه را مطرح كردهاست:
1 – بنابراین كه مفاد روایات و ادله ولایت فقیه، امر امام زمان(ع) مبنى بر لزوم مراجعه مردم به فقیه عادل است،. فقها كه در یك مرتبه از ولایت هستند و ملاك ولایت كه اجتهاد و عدالت است در همه یكسان وجود دارد، هر كدام مىتواند دست به مقدمات اعمال ولایت بزند، ولى با مراجعه مردم به یك فقیه عادل، اقدام فقیه دیگر نافذ نخواهد بود .
2 – استناد به ادلهاى كه مفاد آن نیابت عامه فقیه عادل از امام معصوم(ع) است، ایجاب مىكند كه وقتى مجتهد عادلى اقدام كرد، مزاحمت از طرف دیگر فقها جایز نباشد؛ زیرا به مقتضاى معناى نیابت، معارضه با فقیه عادلى كه متصدى ولایت شده به منزله معارضه با امام معصوم(ع) خواهد بود.
البته ایشان نظریه اول را مورد تأیید قرار مىدهد و مىگوید اقدامات متعدد از طرف فقهاى عادل در زمینه ایجاد مقدمات نظام سیاسى و تمشیت امور حكومتى و تنظیم مصالح عمومى در صورتى جایز است كه در یك راستا و در جهت تقویت هدف اصلى و مصالح عمومى باشد، اما اگر به شكل معارضه مزاحمت و یا اهانت نسبت به كسى كه سبقت عمل داشته است انجام گیرد، بىشك حرام بوده و از موضوع بحث خارج خواهد بود