حرم سراهای متعلق به یک مقام بلندپایه شوروی با 700 زن
اسپوتنیک به نقل از وبگاه روسی “اومنایا. رو”- اتحاد شوروی دولت عرفی بود و در واقع بخاطر برابری حقوق شهروندان مبارزه می کرد و موجودیت حرم سراها در آن رسما ممنوع بود.
در اتحاد شوروی، نمونه های بسیاری از این واقعیت وجود داشت که کارمندان دولتی با استفاده از وضعیت بالایی خود، حرم سراهایی متشکل از دخترانی که به آنها وابسته بودند، سازماندهی می کردند. اسناد زیادی دال بر این هست که بسیاری کارمندان با نفوذ، قوانین را نقض کرده و حرم سراهای شخصی داشتند.
نمونه بارز این کار رفتار لاورنتی بریا، وزیر کشور بود که از 200 تا 700 زن داشت. رافائل سرکیسوف رئیس سرویس محافظان آن وزارتخانه، زن های خوشگل مسکو را برای بریا شکار می کرد.
بعدها همسر این وزیر قدرتمند نینا ، سرگرمی های مشکوکی شوهرش را رد کرد و تماس های منظم او را با دختران مختلف با وظیفه خدمات توضیح داد — آنها ماموران مخفی پلیس بودند.
هنگامی که در اتحاد شوروی سیاست علنی گویی اعلام شد، اطلاعات در مورد قتل معشوقه های بریا منتشر شد: ادعا شد که بدن آنها با سنگ شکن در کوچه “وولنی” مسکو خرد شده و در زیرزمین یکی از خانه های آنجا دفن گردید. شواهد مستند در این مورد وجود ندارد، اما کارگران تعمیر خطوط شوفاژ آبی بقای انسان ها را در آنجا یافتند.
روزنامه کامرسانت تحقیقاتی در مورد حرم سرای بزرگی متشکل از دختران جوان بازیگر و دانش آموز را منتشر کرد و ادعا نمود که سرپرست آن گئورگی الکساندرف وزیر فرهنگ اتحاد شوروی در سالهای 1950 بود. به نوشته این نشریه، جنجال مربوط به آن حرم سرا به حدی بزرگ شد که حتی خود نیکیتا خروشچف مجبور شد به حل آن بپردازد. بسیاری از متهمان پست های خود را از دست داده اند. این داستان کثیف، با نام “پرونده گلادیاتورها”، به روشنی وضع اخلاقی وحشتناکی را که در سطوح بالا حکمفرما بود، نشان داد.
آلا لاریونوا، بازیگر مشهور شوروی در خاطرات خود نوشت که او نقش های فیلم را از دست داد، زیرا اسم او در فهرست آن حرم سرا قرار داشت. کورنی چوکوفسکی نویسنده شوروی همچنین شایعات در مورد حرم سرای الکساندروف در خاطرات خود را ذکر کرد و تأکید نمود که به این اعتقاد دارد، زیرا وزیر فرهنگ، به نظر نویسنده، یک نوع شخص کاملا غیر اخلاقی بود.
تیخون چوگونف در کتاب خود که در اواخر دهه 60 در مونیخ منتشر شد، توضیح می دهد که چگونه در دهه های 30 تا 40 قرن گذشته میلادی رئیس روستای بولوتنویه، روستاییان زن را مجبور به رابطه جنسی می کرد.
هر شب یک زن جدید از میان ساکنان روستا از 16 تا 40 ساله به اتاق او می آمد — “برای تمیز کردن دفتر”. تلاش برای شکایت به کمیته شهرستانی حزب کمونیست شوروی در مورد تجاوز جنسی هر دفعه بدون جواب ماند. آنها به شاکی های بیچاره گوش نمی دادند.