وقتی پمپئو چاپلوسی جهود را میکند
شاید تنها چیزی که تصور نمی شد روزی از زبان وزیر امور خارجه آمریکا شنیده شود این بود که ” به عنوان یک مسیحی بر این باورم که ممکن است ترامپ در این برهه از سوی خداوند برای کمک و نجات یهودیان از تهدید ایران به زمین فرستاده شده است”.
بیچاره حضرت مسیح که مجبور شد این همه مظالم را تحمل کند تا امروز به نام پیروانش چنین سخنانی بیان شود.
این مساله نشانه چند نکته بسیار مهم می باشد:
1 — اینکه چه قدر نفوذ صهیونیسم مسیحی در ایالات متحده زیاد شده که آقای پمپئو مسیحیت را به ترامپ و نجات یهودیان گره می زند. برخی باور دارند که صهیونیسم فقط مربوط به یهودی ها است در حالی که صهیونیسم امروزه در بسیاری از ادیان دیگر از جمله مسیحیت و اسلام نیز نفوذ کرده.
2 — به چه نسبت خرافات صهیونیستی در ذهن مقامات عالیرتبه آمریکایی تاثیر گذار بوده که حتی طبق گفته آقای محمچ جواد ظریف وزیر خارجه ایران واقعیت های تاریخی که در تورات هم آمده را نادیده بگیرند.
3 – مقامات عالیرتبه آمریکایی چه قدر خار و ذلیل شده اند که به این شکل حاضر هستند برای رضایت خاطر اسرائیلی ها حتی اعتقادات مسیحیت را نیز زیر پا بگذارند.
4 — وزیر امور خارجه آمریکا چه قدر ضعیف النفس است که برای حفظ پست و مقام خود به این شکل چاپلوسی می کند و ترامپ را فرستاده خدا می داند.
5 – بیچارگی آمریکایی ها به کجا رسیده که وزیر خارجه شان چنین سخنان خرافاتی را به زبان بیاورد.
البته اگر این ماجرا را به ماجرای اعتراف ترامپ به ضمیمه کردن سرزمین های اشغالی جولان توسط اسرائیل، که به نوعی یک تغییر موضع کاملا یکطرفه نسبت به مواضع 51 ساله ایالات متحده به حساب می آید، را در نظر داشته باشید و سپس به سخنان آقای پمپئو بر علیه حزب الله در لبنان توجه داشته باشید متوجه می شوید که ظاهرا مقامات آمریکایی کمترین اطلاعی از شرایط و اوضاع فعلی منطقه ندارند چه رسد به شرایط و اوضاع تاریخی بشریت.
آقای پمپئو هنوز درک نمی کند که حزب الله در لبنان یک واقعیت غیر قابل انکار است و حتی اگر ایشان وزیر امور خارجه ایالات متحده باشد وقتی در لبنان چنین سخنانی را بیان می کند همه جناح های سیاسی لبنان در مقابل او می ایستند و این آخرین سفر او به لبنان خواهد بود.
درست است که در لبنان اختلاف نظرهای گروهی زیادی وجود دارد اما مشاهده کردیم وقتی که مثلا آقای سعد الحریری توسط سعودی ها بازداشت شده بود همه جناح های لبنانی از جمله حزب الله موضعی میهن دوستانه گرفت و از حریری حمایت کرد.
لبنانی ها بخوبی می دانند ثبات در کشورشان وابسته به معادله تعامل گروه های مختلف با یکدیگر هستند و حزب الله هم یک جریان اساسی است که همه لبنانی ها باور دارند اگر وجود نداشت امروزه اسرائیلی ها مثل قبل جسارت پیدا می کردند در خاک لبنان جولان دهند.
در واقع ماجرای تویت آقای ترامپ در مورد جولان هم این دیدگاه را در میان لبنانی ها تقویت می کند.
حمایت بی چون وچرای پمپئو از اسرائیل هم این خط حمایت از حزب الله لبنان و جبهه مقاومت را دو چندان می نماید.
آقای پمپئو اگر حتی مقداری به گذشته برگردد و مقداری مطالعه داشته باشد متوجه می شود که مشکل ایرانی ها با یهودی ها نیست.
مشکل حزب الله هم با یهودی ها نیست.
مشکل با جریان صهیونیست ها است که امروزه حتی ایالات متحده را به سخره گرفته اند.
صهیونیست هایی که هدف نهایی شان فقط رسیدن به نیل تا فرات نیست بلکه در نهایت هدفشان کنترل جهان و تبدیل دیگران به بردگان خود است، دقیقا مانند ماجرایی که امروزه آن را در ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی مشاهده می کنیم.
همه شان تبدیل شده اند به برده ثروت صهیونیست ها، بنده اینجا نمی خواهم از کلمه یهودی ها استفاده کنم چون بسیاری از یهودیان بی گناه که هیچ ارتباطی با صهیونیست ها ندارند را نیز شامل می شود.
اگر حتی با یهودی ها صحبت کنید می بینید که بسیاری از آنها این خط و مشی صهیونیست ها را قبول ندارند ولی متاسفانه این جریان خود را نماینده آنها می داند، چه رسد به مسیحیان مومن.