چه در حال صحبت در یک جلسهی گروهی باشیم و چه در مقابل جمعی از مخاطبان، مجبوریم گاهی سخنرانی کنیم. ما چه این کار را خوب انجام دهیم و چه بد؛ قطعا نتیجهی آن اثری مهم بر نوع نگاه افراد به ما خواهد داشت. به همین دلیل است که سخنرانی باعث اضطراب و نگرانی فراوان ما میشود. خبر خوب این است که با آمادگی برای سخنرانی و تمرین، میتوانید به خوبی بر اضطراب غلبه کنید. این مقاله چگونگی این کار را توضیح میدهد.
اهمیت سخنرانی
حتی اگر مجبور نباشید به طور منظم در مقابل یک گروه ارائه داشته باشید، موقعیتهای بیشماری وجود دارد که داشتن مهارتهای قوی سخنرانی به شما کمک میکند تا در حرفهی خود پیشرفت کنید و فرصتهای جدیدی بهدست آورید.
برای مثال، ممکن است در کنفرانسی در مورد سازمانتان صحبت کنید، پس از دریافت یک جایزه سخنرانی کنید یا در یک کلاس به افراد تازهکار آموزش دهید. صحبت با مخاطبان شامل ارائههای آنلاین یا گفتگوهای مجازی نیز میشود؛ مثلا، آموزش یک تیم به صورت مجازی، یا صحبت با گروهی از مشتریان در جلسهای که به صورت آنلاین برگزار میشود.
داشتن مهارتهای سخنرانی در سایر حوزههای زندگی نیز مهم هستند. ممکن است از شما خواسته شود تا در عروسی برادرتان سخنرانی کنید یا در ستایش یکی از عزیزان خود صحبت کنید یا گروهی از داوطلبان یک رویداد خیریه را تشویق و ترغیب کنید.
به طور خلاصه، سخنران خوب بودن میتواند شهرت شما را افزایش داده، اعتماد به نفس شما را بالا ببرد و فرصتهای بیشماری برایتان به وجود آورد.
با این حال، اگرچه داشتن مهارت زیاد در سخنرانی برای موفقیت راهگشاست، نداشتن آن نیز میتواند سد راه شما شود. برای مثال، ممکن است رئیستان پس از مشاهدهی ارائهی ضعیف شما، نظرش را در مورد ارتقای شغلی شما عوض کند . یا ممکن است قرارداد جدید ارزشمندی را به خاطر شکست در ارتباط با مشتری در حین فرآیند فروش، از دست بدهید. یا شاید ارتباط ضعیفی با تیم جدیدتان برقرار کنید، چرا که کلمات را با لکنت ادا میکنید یا ارتباط چشمی برقرار نمیکنید.
باید بیاموزید که چگونه خوب صحبت کنید!
استراتژیهایی برای تبدیل شدن به یک سخنران عالی
خبر خوب این است که سخنرانی یک مهارت قابل یادگیری است. به همین دلیل، با استفاده از استراتژیهایی که در ادامه میآید، میتوانید به یک سخنران و ارائهدهندهی بهتر تبدیل شوید.
به خوبی برنامهریزی کنید
اول، مطمئن شوید که برنامهتان را برای برقراری ارتباط به خوبی چیدهاید. از ابزاری مثل مثلث سخنوری، زنجیره انگیزشی مونرو و ۷ تکنیک موثر در ارتباطات استفاده کنید تا بتوانید چگونگی شکلگیری مطالب مورد نظر خود را انتخاب کنید.
زمانی که این کار را میکنید، به این فکر کنید که اولین پاراگراف یک کتاب چقدر مهم است؛ اگر شما را جذب نکند، احتمالا آن را کنار میگذارید. این اصل برای سخنرانی هم صدق میکند: باید از ابتدا مخاطبتان را جذب کنید.
برای مثال میتوانید با یک آمار جالب، خبر یا واقعیتی که مربوط به موضوع صحبت شماست، کار را آغاز کنید و مخاطب را درگیر کنید. همچنین میتوانید از داستان سرایی نیز به عنوان یک شروع قوی برای سخنرانی استفاده کنید.
برنامه ریزی به شما کمک میکند تا اعتماد به نفس و تسلط بیشتری داشته باشید. این نکته در مواجهه با پرسشی غیرمنتظره و جلسات پرسش و پاسخ یا ارتباطات لحظهی آخر بسیار مهم است.
تمرین کنید
حتما دلیل خوبی وجود دارد که میگوییم: «کار نیکو کردن از پر کردن است». چرا که بدون تمرین نمیتوانید یک سخنران با اعتماد به نفس و پرجذبه باشید.
برای تمرین، به دنبال فرصتهایی برای صحبت کردن در جمع باشید. برای مثال، کلاسهایی وجود دارد که به طور تخصصی به آموزش سخنرانیهای تاثیرگذار و الهامبخش میپردازد و شما میتوانید در جلسات آن به طور مکرر تمرین کنید. همچنین میتوانید خودتان را در موقعیتهایی قرار دهید که نیاز به سخنرانی دارد. مثل آموزش گروهی از کارکنانِ بخش دیگر، یا داوطلب شدن برای صحبت در جلسات تیمی.
اگر قرار است ارائهای داشته باشید یا سخنرانی انجام دهید، در اولین فرصت آن را آماده کنید. هر چه زودتر کارتان را تکمیل کنید، زمان بیشتری برای تمرین خواهید داشت.
در تنهایی به طور مکرر آن را تمرین کنید و از منابعی که در روزِ ارائه خواهید داشت، استفاده کنید. همین طور که تمرین میکنید، به آهنگ کلماتتان دقت کنید تا در آخر کلمات به آرامی و سادگی ادا شوند.
سپس در صورت امکان، در مقابل جمعیتی محدود کارتان را ارائه دهید: این کار باعث آرام شدن شما و احساس راحتی بیشترتان با محتوایی که میخواهید ارائه دهید، میشود. همچنین مخاطب میتواند به شما بازخورد کاربردی، هم در مورد مطلب و هم نحوهی ارائهتان بدهد.
مخاطب را درگیر کنید
زمانی که صحبت میکنید، تلاش کنید تا مخاطبتان را درگیر کنید. این کار باعث میشود به عنوان سخنران، احساس انزوای کمتری کنید و همچنین مخاطبان با پیام شما ارتباط برقرار کنند. در صورت امکان، از افراد یا گروهها پرسشهای هدایتکننده بپرسید و آنها را تشویق کنید تا با شما مشارکت کرده و سوال بپرسند.
به یاد داشته باشید که بعضی کلمات قدرت شما به عنوان سخنران را کاهش میدهند. مثلا ببینید این جملات چطور به نظر میرسند: «میخواهم اضافه کنم که فکر میکنم میتوانیم به این اهداف برسیم» یا «من صرفا فکر میکنم که این برنامهی خوبی است». کلمات «صرفا» و «فکر میکنم» قدرت و اقتدار شما را محدود میکند. پس از آنها استفاده نکنید.
کلمهی دیگر «در واقع» است که مثلا میگویید: «در واقع، من دوست دارم اضافه کنم که ما در سه ماه آخر، دچار کمبود بودجه شدیم.» وقتی از کلمهی «در واقع» استفاده میکنید، حسی از تسلیم یا حتی شگفتی را منتقل میکنید. در مقابل اگر بگویید «ما در سه ماه آخر بودجه کم آوردیم» بسیار واضح و مستقیم است.
همچنین توجه کنید که چطور صحبت میکنید. اگر عصبی هستید، شاید سریع حرف بزنید. این کار باعث میشود تا کلمات را به خوبی ادا نکنید یا چیزی بگویید که منظورتان را اشتباه برساند. با نفسهای عمیق خودتان را مجبور کنید تا آهستهتر صحبت کنید. از تمرکز افکارتان نترسید؛ وقفهها بخش مهمی از مکالمه هستند که شما را با اعتماد به نفس، طبیعی و قابل اعتماد نشان میدهند.
در نهایت، از خواندن کلمه به کلمهی یادداشتهایتان خودداری کنید. به جای آن، فهرستی از مهمترین نکات بر روی کارتهای کوچک داشته باشید یا برای سخنرانی بهتر، سعی کنید تا آنچه میخواهید بگویید را حفظ کنید. البته هر زمان که بخواهید میتوانید به این کارتها مراجعه کنید.
مثبتاندیش باشید
مثبت اندیشی تفاوتی بزرگ در موفقیت ارتباطات شما ایجاد میکند، چون به شما کمک میکند تا بیشتر احساس اعتماد به نفس داشته باشید.
ترس باعث میشود تا به آسانی در چرخهی منفیبافی بیفتید. بهخصوص دقیقا قبل از شروع صحبت، افکار خود تخریبی مثل «من هرگز در این کار موفق نمیشوم» یا «من با سر به زمین خواهم خورد» اعتماد به نفستان را پایین میآورند و احتمال نرسیدن به آنچه را که واقعا توانش را دارید، افزایش میدهند.
از القای باور مثبت و تصویرسازی برای افزایش اعتماد به نفس خود استفاده کنید. این کار قبل از شروع سخنرانی یا ارائه بسیار مهم است. مجسم کنید که در حال ارائهای موفق هستید و وقتی این کار تمام شد و اثری مثبت بر دیگران گذاشتید، چه احساسی خواهید داشت. از القای باورهای مثبتی مثل «من ممنونم که فرصتی دارم تا به مخاطبانم کمک کنم» یا «موفق خواهم شد» استفاده کنید.
به زبان بدن دقت کنید
اگر از زبان بدن خود آگاه نیستید، بدانید که به مخاطبتان نشانههایی ثابت و دقیق در مورد وضعیت درونیتان میدهد. اگر عصبی باشید یا به آنچه میگویید اعتقاد نداشته باشید، مخاطب خیلی زود خواهد فهمید.
به زبان بدنتان دقت کنید: صاف بایستید، نفسهای عمیق بکشید، به چشم افراد نگاه کنید و لبخند زدن را از یاد نبرید. به یک پا تکیه ندهید یا از ژستهایی که به نظر غیرطبیعی میرسند استفاده نکنید.
بسیاری از افراد ترجیح میدهند که در زمان ارائه، پشت تریبون بایستند. اگرچه تریبون برای گذاشتن یادداشتهایتان مناسب است، سدی بین شما و مخاطبتان ایجاد میکند. همچنین ممکن است به «سنگری» تبدیل شود که مکانی برای پنهان شدن شما از چشمان دهها یا صدها چشمی که نگاهتان میکنند، فراهم میکند.
به جای ایستادن پشت تریبون، بر روی صحنه قدم بزنید و از حرکاتی استفاده کنید که باعث جذب مخاطب میشود. این تحرک و انرژی بر روی صدایتان نیز تأثیر میگذارد و آن را فعالتر و پرشورتر میکند.
مضطرب نباشید
تا به حال چند مرتبه به سخنرانی گوش دادهاید یا دیدهاید که سخنران واقعا خرابکاری کرده باشد؟ احتمالا جوابتان «نه چندان زیاد» است.
زمانی که در مقابل دیگران صحبت میکنیم، رخ دادن اتفاقهای بد را متصور میشویم. تصور میکنیم که هر نکتهای که میخواستیم بگوییم را فراموش میکنیم، از شدت اضطراب غش میکنیم یا آنقدر بد عمل میکنیم که شغلمان را از دست میدهیم. اما تقریبا هیچ کدام از اینها اتفاق نمیافتد! ما این اتفاقها را در ذهنمان میسازیم و باعث اضطراب بیشتر در خودمان میشویم.
بسیاری از افراد، صحبت با مخاطب را بزرگترین ترس خود میدانند و اغلب ترس از شکست ریشهی این ترس است. سخرانی میتواند شما را به سوی واکنش «مبارزه یا فرار» هدایت کند: آدرنالین در خونتان جریان پیدا میکند،، ضربان قلبتان بالا میرود، عرق میکنید و نفسهایتان تند و سطحی میشود.
اگرچه این نشانهها میتوانند آزاردهنده یا حتی تضعیفکننده باشند، مدل U وارونه نشان میدهد که مقدار خاصی از فشار باعث بهتر شدن عملکرد میشود. با تغییر ذهنیتتان، میتوانید از انرژی ناشی از اضطرابتان به نفع خودتان استفاده کنید.
ابتدا تلاش کنید تا تفکر دربارهی خود، مضطرب بودن و ترستان را متوقف کنید. به جای آن، بر مخاطبتان تمرکز کنید: آنچه شما میگویید «دربارهی آنهاست». به یاد داشته باشید که شما تلاش میکنید تا به طریقی به آنها کمک کنید یا به آنان آموزش دهید، بنابراین پیامتان مهمتر از ترس شماست. پس به جای نیازهای خودتان بر خواستهها و نیازهای مخاطبان خود تمرکز کنید.
اگر زمان داشید، از تمرینهای تنفس عمیق برای کاهش ضربان قلب و دریافت اکسیژن کافی در زمان ارائه، استفاده کنید. این کار پیش از شروع سخنرانی بسیار مهم است. نفسهای عمیقی از داخل شکم بکشید، هر نفس را چند ثانیه نگه داشته، سپس به آرامی آن را خارج کنید.
معمولا مواجهه با جمعیت ترسناکتر از مواجهه با یک فرد است، پس تصور کنید که تنها برای یک نفر سخنرانی میکنید. اگرچه ممکن است که تعداد مخاطبانتان ۱۰۰ نفر باشد،اما هر بار به یک چهرهی دوستداشتنی توجه کنید و طوری صحبت کنید که انگار او تنها مخاطب شما در آن اتاق است.
سخنرانیهای خود را ببینید
در صورت امکان، ارائهها و سخنرانیهای خود را ضبط کنید. با تماشای خودتان میتوانید مهارتهای سخنوریتان را به شکل چشمگیری بهبود بخشید و نقاط ضعفتان را جبران کنید.
در حین مشاهدهی سخنرانیهایتان، به مکثهای گفتاری خود مثل «آآآم» یا «مثلا» توجه کنید . به زبان بدنتان نیز دقت کنید: آیا در پشت تریبون خشک شدهاید؟ به تریبون یا یکی از پاهایتان تکیه دادهاید؟ آیا به مخاطب نگاه میکنید؟ آیا لبخند زده بودید؟ آیا تمام مدت به طور واضح صحبت کردید؟
به حرکاتتان نیز توجه کنید. آیا طبیعی یا مصنوعی هستند؟ باید مطمئن شوید که افراد این حرکات را میتوانند ببینند، مخصوصا اگر پشت تریبون ایستاده باشید.
در آخر، نگاه کنید که چطور مداخلاتی مثل عطسه یا سوالی که برایش آماده نبودید، را کنترل کردهاید؟ آیا صورتتان شگفتزدگی، تعلل یا اضطراب را نشان میدهد؟ اگر چنین است تمرین کنید که مداخلات این چنینی را به آرامی مدیریت کنید، تا دفعهی بعد عملکرد بهتری داشته باشید.
منبع : باشگاه خبرنگاران