کارآمدى نظام ولایت فقیه
نویسنده بر آن است تا دیدگاه امام خمینى قدس سره در بحث ولایت فقیه را روشن نماید. بدین منظور به صورت فشرده به بررسى اندیشه فقهى – سیاسى امام مىپردازد. در ابتدا، روند تاریخى مباحث فقهى از دیدگاه امام بیان مىشود. در قرنهاى دوازده و سیزده کتابهایى در زمینه ولایت فقیه در عصر غیبت تألیف شد، از جمله عوائدالایام اثر ملا احمد نراقى، عوند اثر میرفتاح حسینى مراغى، البیع، جواهرالکلام و مکاسب اثر شیخ انصارى. با پیروزى انقلاب اسلامى ایران اینگونه تألیفات به سه گروه کلى تقسیم مىشوند: کتابهایى در شرح و تبیین دیدگاه امام؛ کتابهایى در نفى نظریه ولایت فقیه و کتابهایى که بهطور مستقل به موضوع پرداخته اند.
طرح ولایت فقیه در آثار امام خمینى را مىتوان در چهار مرحله بیان کرد:
مرحله اول، در مباحث کتاب کشف الاسرار و در پاسخ به شبهات کتاب اسرار هزار ساله. ایشان در نمونهاى از این کتاب مىفرماید: «جز سلطنت خدایى، همه سلطنتها بر خلاف مصلحت مردم بوده و «جور» است و جز قانون خدایى، همه قوانین باطل و بیهوده است». همچنین در استدلال براى حکومت فقیه مىنویسند: «مبانى عمدهاش اخبار و احادیث ائمهعلیهمالسلام است». دلایل روایى حکومت فقیه از نظر امام عبارتند از:
الف) توقیع شریف امام زمان(عج)؛
ب) روایت منقول از حضرت علىعلیهالسلام؛
ج) روایت مقبوله عمربنحنظله
د) روایت سیدالشهداعلیهالسلام در تحفةالعقول.
مرحله دوم، در کتاب رسائل، مبحث اجتهاد و تقلید و تحریرالوسیله، مبحث امر به معروف و نهى از منکر و کتاب البیع، بحث ولایت فقیه. دیدگاه حضرت امام در این مرحله عمدتاً استدلالى است. از دید ایشان حاکم باید داراى دو صفت علم به قانون (فقاهت) و عدالت باشد که در این زمینه به روایات علىبنحمزه، موثقه سکونى، صحیحه قداح از ابىعبداللَّه و ابىالبخترى استناد کرده است.
مرحله سوم، دفاع از ولایت فقیه با تصویب اصل 110 قانون اساسى. امام خمینى در مجموعه سخنرانىها و مصاحبههاى سال 1358 شبهه خودکامه شدن حکومت را دفع کرده و چنین مىفرماید: «اینکه در قانون اساسى هست، بعضى شئون ولایت فقیه است، نه همه شئون آن و از ولایت فقیه آن طور که در اسلام قرار دارد و هیچکس ضرر نمىبیند؛ یعنى آن اوصافى که در «ولى» هست، «فقیه» هم دارد تا با آن اوصاف، خدا او را ولى قرار داده است».
مرحله چهارم، تبیین اختیارات و شرایط ولى فقیه. به دنبال اظهارنظرها و نامههاى که به امام خمینى از سال 1366 تا یک ماه قبل از رحلت ایشان نوشته شد، شرط مرجعیت از رهبرى در اصل 107 قانون اساسى برداشته شد.
ادله حضرت امام در مبحث ولایت فقیه، شامل ادله نقلى و عقلى است. دلیل عقلى، تام است و دلیل نقلى، مؤیدى بر آنچه از عقل به دست مىآید. از منظر امام، بحث ولایت فقیه مطلبى ضرورى و بدیهى است و دلیل عقلى، تنبهى بیش نیست و تصور آن براى تصدیقش کافى نمىباشد. نویسنده در دلایل نقلى به روایات مرسله صدوق، على بن حمزه بطائنى، موثقه سکونى، توقیع منسوب به امام زمان(عج)، مقبوله عمربنحنظله و صحیحه قداح تمسک جستهاند.
از دیدگاه امام، آزادى از مفاهیم بدیهى و در حد قوانین یک مملکت است و چون مملکت ایران، اسلامى است، پس قوانین آن، قوانین اسلام است. رؤساى سه قوه موظف اند که از حدود معین شده تخلف نکنند. آزادى یکى از موهبت هاى بزرگ الاهى بر بندگان است و هر کس موظف است به شایستگى از آن استفاده کند و این نعمت الاهى را با رعایت حد و مرزهاى الاهى و بایدها و نبایدهاى فقهى در جهت رشد و تکامل و تعالى فرهنگى، عقیدتى، تربیتى، اجتماعى پژوهشى و … به کار گیرد.
محمدجواد حیدرى کاشانى
خردنامه، ش 45، 84/1/18
اصطلاح ولايت فقيه از چه زماني مطرح شده است؟
اصطلاح ولايت فقيه از چه زماني مطرح شده است؟ پاسخ : هر يك از اين دو كلمه ولايت و فقيه به طور جداگانه…