دروغ پردازی های وهابیت در مورد شیعه
مخالفان مكتب اهلبيت عليهمالسلام و طالبان زر و زور با گسترش فرهنگ تشيّع، موقعيّت خود را در خطر مىبينند. از اين رو، با تأليف كتابهاى ضدّ شيعىِ سراسر از تهمت و دروغ، سعى در مخدوش كردن چهره نورانى مذهب شيعه را در سطح جهانى دارند.
به نمونههايى از سخنان بىپايه وهّابيّت توجه كنيم:
1. ابن تيميّه نظريّه پرداز برجسته وهّابيّت مىنويسد:
الرافضة لم يدخلوا في الإسلام رغبة ولا رغبة، ولكن مقتا لأهل الإسلام(1)؛ هدف شيعيان از مسلمان شدن نابود كردن اسلام بوده است.
واليهود لا يرون على النساء عدّة وكذلك الرافضة(2)؛ زنان شيعه همانند زنان يهود عده نگه نمىدارند.
واليهود يستحلّون أموال الناس كلّهم وكذلك الرافضة(3)؛ شيعيان همانند يهود اموال ديگران را بر خود حلام مىشمرند.
(1) منهاج السنّة، ج 1، ص 23.
(2) همان، ص 25.
(3) همان، ص 26.
2. ابراهيم سليمان جبهان، نويسنده مصرى مىنويسد:
إنّ نكاح الأمّ عندهم هو من البر بالوالدين، وإنّه عندهم من أعظم القربات(1)؛ شيعيان ازدواج با مادر را يك نوع نيكى به پدر و مادر مىشمارند و از بزرگترين وسيلههاى تقرّب به خداوند متعال مىدانند.
3. دكتر عبداللّه محمّد غريب دانشمند مصرى در كتاب سراسر دروغ و تهمت خود «وجاء دور المجوس» مىنويسد:
إنّ الثورة الخمينيّة مجوسيّة وليست إسلاميّة، أعجميّة وليست عربيّة، كسرويّة وليست محمّديّة(2)؛ نهضت [امام [خمينى، يك نهضت مجوسى، عجمى و كسروى است، نه نهضت اسلامى، عربى و محمّدى.
نعلم أنّ حكّام طهران أشدّ خطرا على الإسلام من اليهود، ولاننتظر خيرا منهم، وندرك جيّدا أنّهم سيتعاونون مع اليهود في حرب المسلمين(3)؛ مىدانيم كه خطر حاكمان تهران بر اسلام از خطر يهود بر اسلام، سختتر است و از آنان هيچ اميد خيرى انتظار نمىرود و نيك مىدانيم كه آنان بهزودى با يهود، همداستان شده و به جنگ مسلمانان خواهند آمد!
4. دكتر ناصر قفارى در رساله دكتراى خود كه اكنون كتاب درسى دانشگاه مدينه است، مىنويسد:
(1) تبديد الظلام، ص 222.
(2) وجاء دور المجوس، ص 357.
(3) همان، ص 374.
أدخل الخمينى إسمه في أذان الصلوات، وقدّم إسمه حتّى على إسم النبيّ الكريم، فأذان الصلوات في ايران بعد استلام الخمينى للحكم وفى كلّ جوامعها كما يلى: اللّه أكبر، اللّه اكبر، خمينى رهبر، أي الخميني هو القائد، ثمّ أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه(1)؛] امام[ خمينى، نام خود را در اذان نمازها داخل كرده و حتّى نام خود را بر نام پيامبر نيز مقدّم نموده است. در ايران، اذان در نمازها بعد از اعلام [امام [خمينى به عنوان حاكم ايران و حاكم همه جوامع [مسلمانان [چنين است: اللّهاكبر، اللّهاكبر، خمينى رهبر يعنى خمينى پيشواى ماست، سپس [مىگويند: [شهادت مىدهم كه محمّد فرستاده خداست!
جاى بسى شگفتى است كتابهايى كه بر ضدّ جنايات صهيونيسم در فلسطين اشغالى نوشته مىشود، بسيار كمتر از كتابهايى است كه بر ضدّ شيعه تأليف مىگردد.
5. در حجّ سال 1381، ده ميليون و 685 هزار جلد كتاب به 20 زبان زنده دنيا كه غالبا بر ضدّ شيعه بوده از سوى دولت سعودى در ميان زائران خانه خدا، پخش شده است(2).
يكى از انگيزههاى تهاجم وسيع وهّابيّت بر ضدّ مذهب اهل بيت عليهمالسلام ، به سبب ترس و وحشت آنان از گسترش اين فرهنگ برخاسته از سنّت
(1) اصول مذهب الشيعة الإماميّه، ج 3، ص 1392.
(2) روزنامه عكاظ، به تاريخ 11/9/81 به نقل از: مجلّه ميقات، شماره 43، ص 198.
راستين محمّدى مطابق با قرآن در ميان جوانان و دانشمندان تحصيل كرده است. براى روشن شدن مطلب به نمونههايى از گرايش به مذهب شيعه اشاره مىكنيم:
1. دكتر عصام العماد، فارغ التحصيل دانشگاه «الإمام محمّد بن سعود» در رياض و شاگرد بن باز (مفتى اعظم سعودى) و امام جماعت و خطيب جمعه يكى از مساجد بزرگ صنعاء و از مبلّغان وهّابيّت در يمن كه كتابى نيز در اثبات كفر و شرك شيعه تحت عنوان «الصلة بين الإثنى عشريّة وفرق الغلاة» نوشته و به دنبال تحقيق و بررسى، با فرهنگ نورانى تشيّع آشنا شد و از فرقه وهّابيّت دست كشيد و به مذهب شيعه مشرّف گرديد.
وى مىنويسد:
«وكلَّما نقرأ كتابات إخواننا الوهّابيّين نزداد يقيناً بأنّ المستقبل للمذهب الاثنى عشرى؛ لأنّهم يتابعون حركة الانتشار السريعة لهذا المذهب فى وسط الوهّابيّين وغيرهم من المسلمين»(1)؛ با مطالعه كتابهايى كه وهّابيّت در سالهاى اخير نوشتهاند، بر يقين ما افزوده مىشود كه تنها مذهبِ آينده، همان مذهب شيعه اماميّه است؛ زيرا آنان دنبال انتشار وگسترش سريع اين مذهب در جوامع وهّابى و ساير مسلمانان مىباشند.
سپس از قول شيخ عبد اللّه الغُنيمان استاد «الجامعه الإسلاميّه» در مدينه منوّره نقل مىكند:
إنّ الوهّابيّين على يقين بأنّ المذهب (الاثنى عشر) هو الذى سوف
(1) المنهج الجديد والصحيح فى الحوار مع الوهّابيّين، ص 178.
يُجذبُ إليه كلّ أهلالسنَّة وكلّ الوهّابيّين فى المستقبل القريب(1)؛ وهّابيان به يقين دريافتهاند، تنها مذهبى كه در آينده، اهل سنّت و وهّابيّت را بهسوى خود جذب خواهد كرد، همان مذهب شيعه امامى است.
2 . آقاى شيخ ربيع بن محمّد، از نويسندگان مشهور سعودى مىنويسد:
وممّا زاد عجبي من هذا الأمر أنّ إخواناً لنا ومنهم أبناء أحد العلماء الكبار المشهورين فى مصر، ومنهم طلاّب علم طالما جلسوا معنا في حلقات العلم، ومنهم بعضُ الإخوان الذين كنّا نُحْسن الظنَّ بهم؛ سلكوا هذا الدَرْب، وهذا الاتّجاه الجديد هو (التشيّع)، وبطبيعة الحال أدركت منذ اللحظة الأولى أنّ هؤلاء الإخوة كغيرهم في العالم الإسلامي بهرتهم أضواء الثورة الإيرانيّة(2)؛ آن چه باعث فزونى شگفتى من گرديده، اين است كه گروهى از برادران وهّابى ما كه برخى از فرزندان شخصيّتهاى علمى در مصر هستند و برخى از دانشجويانى هستند كه مدّتها در جلسات علمى ما شركت مىجستند و برخى از برادرانى كه ما به آنان خوشبين بوديم، اخيرا به سراغ مكتب تشيّع رفتهاند.
(1) همان.
(2) الشيعة الإماميّة فى ميزان الإسلام، ص 5.
و چيزى كه در همان آغاز توجه ما به خود جلب كرد اين بود كه تمامى اينها، تحت تأثير درخشش نور انقلاب اسلامى ايران قرار گرفتهاند.
3 . شيخ محمّد مَغراوى نويسنده مشهور وهّابى مىگويد:
بعد انتشار المذهب الإثنى عشري في مشرق العالم الإسلامي، فخفت على الشباب في بلاد المغرب … (1)؛ باگسترش مذهب تشيّع در ميان جوانهاى مشرق زمين، بيم آن را دارم كه اين فرهنگ در ميان جوانهاى مغرب زمين نيز گسترده شود.
4 . دكتر ناصر قفارى استاد دانشگاههاى مدينه مىنويسد:
وقد تشيّع بسبب الجهود التى يبذلها شيوخ الإثنى عشريّة من شباب المسلمين، ومن يطالع كتاب عنوان المجد فى تاريخ البصرة ونجد يَهُولُه الأمر حيث يجدُ قبائل بأكملها قد تشيّعت(2)؛ اخيرا تعداد زيادى از اهل سنّت به مذهب شيعه گرويدهاند و اگر كسى كتاب «عنوان المجد فى تاريخ البصرة ونجد» را مطالعه كند به وحشت مىافتد كه چگونه برخى از قبايل عربى به صورت كامل، مذهب شيعه را پذيرفتهاند.
5 . شيخ مَجْدى محمّد على محمّد، نويسنده برجسته وهّابى سخن جالبى دارد.او مىگويد:
جاءني شابّ من أهل السنّة حيران، وسبب حيرته أنّه قدامتدّت إليه أيدى الشيعة … حتّى ظنّ المسكين أنّهم ملائكة الرحمة وفرسان الحقّ(3)؛ يكى از جوانهاى اهل سنّت حيرت زده نزد من آمد وقتى كه علّت حيرت او را جويا شدم، دريافتم كه دست يكى از شيعيان به وى رسيده است و اين جوان سنّى تصوّر كرده است كه شيعيان ملائكه رحمت و شير بيشه حقّ مىباشند.
(1) من سبَّ الصحابة ومعاوية فأُمّه هاوية، ص 4.
(2) أُصول مذهب الشيعة الإماميّة الاثنى عشريّه، ج 1، ص 9.
(3) انتصار الحق، ص 14 و 11.
کتاب « وهابیت از منظر عقل و شرع » / تالیف دکتر محمد حسینی قزوینی