بیوگرافی زیبا کرمعلی
زیبا کرمعلی متولد 12 آذر 1375 در کرج، می باشد ، وی یک برادر کوچکتر از خود دارد .
نام نام خانوادگی : زیبا کرمعلی تاریخ تولد : 12 آذر 1375 محل تولد : کرج مدرک تحصیلی : لیسانس سینما
زیبا کرمعلی فارغ التحصیل لیسانس رشته سینما از دانشگاه هنر تهران می باشد، وی در کنکور سراسری رتبه 8 کشور و 2 منطقه را آورده بود،
صفحه اینستاگرام زیبا کرمعلی
ازدواج زیبا کرمعلی
زیبا کرمعلی تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.
شروع طوفانی
اولین تجربه بازیگر زیبا کرمعلی فیلم « لاتاری » بود که باعث شد یک شبه به شهرت برسد . در سال 95 عوامل فیلم ماجرای نیمروز در یک همایش نقد و بررسی فیلم در دانشگاه هنر حضور پیدا می کنند که از این طریق با زیبا کرمعلی آشنا می شوند .
محمدحسین مهدویان کارگردان فیلم نیمروز از خانوم کرمعلی برای فیلم جدیدش دعوت می کند به این صورت او بعنوان بازیگر در فیلم لاتاری بدون هیچ تجربه ای بازی می کند . زیبا کرمعلی درحالی تصمیم به بازی گرفته بود که نه در تئاتر و نه در سینما هیچ تجربه بازی نداشت، می گوید من تمرین های بازیگری را از صفر ،حتی فن بیان را با ابراهیم امینی فیلمنامه نویس فیلم شروع کردم تا بتوانم بازی قابل قبولی ارائه بدم.
علاقه شدید به درس خواندن
دبیرستان را در آموزشگاه شهید ثانی ناحیه 3 کرج گذراندم، تا سال سوم دبیرستان در رشته ریاضی فیزیک و پیش دانشگاهی تغییر رشته دادم و در هنرستان گوهر ناحیه 3 کرج در رشته هنر تحصیل کردم
در کنکور رتبه 8 کنکور سراسری در رشته هنر را کسب کرده است ، خودش می گوید : با اینکه رشته ریاضی با روحیاتم سازگار بود این رشته را انتخاب کردم و با معدل 19/95 دیپلم ریاضی فیزیک گرفتم، البته معدل پیش دانشگاهی ام در رشته هنر 19/76 شد.
علایق زیبا کرمعلی
ادبیات و نوشتن در حوزه ی قطعه ی ادبی و رمان را دوست دارم و لعایقم در ورزش به خصوص والیبال و شنا بیشتر است.
مادر زیبا کرمعلی
زیبا کرمعلی : بسیاری از افراد باور نمیکنند او مادر من است حتی اگر بگویم خواهرم است باز هم بسختی باور می کنند . من همیشه به مادرم و افتخار می کنم و میدانم بدون حمایت او هیچ کدام از موفقیت هایم دست یافتنی نبود.
عکس جدید زیبا کرمعلی
مصاحبه زیبا کرمعلی با تسنیم :
خانم کرمعلی چه شد که سینما را به عنوان آینده کاری خود انتخاب کردید؟
علاقهمند شدن من به حوزه سینما به سن 12 سالگی باز میگردد. در آن سالها من به صورت جدی شروع به نگارش برای نشریه مدرسه کردم و داستانهای کوتاه و بلند مینوشتم و حتی وبلاگ هم داشتم.
یعنی به صورت جدی نویسندگی میکردید؟
برای خودم کاملاً جدی بود اما هنوز به اندازه کافی جسارت و شجاعت نداشتم که دامنه مخاطبان نوشتههایم را گستردهتر کنم. حتی داخل وبلاگم با نام مستعار مطلب مینوشتم. البته در زمانی دوستی بود که به شدت من را برای نشر نوشتههایم تشویق کرد اما احساس کردم هنوز زود است. هنوز هم تک تک نوشتههایم را نگه داشتهام که مهمترین آن شاید زمانی است که سالهای زیادی از زندگیام را صرف آن کردهام و منتظرم زمانش برسد تا آن را آماده نشر کنم.
به غیر از آن، نوشتن از همه چیز تبدیل به عادت شده بود تا زمانی که دریافتم صفحه کاغذ تخیلات مرا ارضا نمیکند و لازم است تمام این نوشتهها بصری شوند! سینما شوند! و تقریبا 13 سالگی بود که مصمم شدم سینما را به عنوان رشته تحصیلی خود انتخاب کنم.
رتبه 8 کنکور شدید؟
بله؛ البته قرار بود بهتر بشوم اما چون آخر کار کمی خسته شده بودم و شاید حتی بیانگیزه، از فضای درس خواندن فاصله گرفتم و نهایتا 8 شدم. البته از این نتیجه کاملاً راضی و خوشحالم.
بعد از کنکور چه اتفاقی افتاد؟
بعد از کنکور… شاید پررنگ ترین خاطره برای من، بیماری شدید پدربزرگم است که در روزهایی که خبر رتبه کنکورم رسید، خلاف بقیه خانوادهها چندان فرصت شادی پیدا نکردیم و کاممان تلخ بود. بعد هم که ورود به دانشگاه و باقی ماجراها.
جلو تر میرویم، شما همراه سایر اعضای انجمن علمی سینما تصمیم میگیرید نشستی را پیرامون فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» در دانشکده سینما و تئاتر برگزار کنید.
من و دوستانم در انجمن علمی تصمیم گرفتیم فیلم ماجرای نیمروز را اکران کرده و پس از آن نیز جلسه نقد و بررسی آن با حضور عوامل انجام شود. مسئولیت دعوت عوامل با من بود. این اکران مقارن بود با اکران فیلم در سینماهای کشور. من موضوع را با آقای مهدویان در میان گذاشتم و او بسیار استقبال کردند و مرا برای این رویداد یاری دادند و نهایتاً شرایط حضور او و پنج نفر از عوامل فیلم از جمله آقای امینی در دانشکده ما فراهم شد.
و چه شد که محمدحسین مهدویان شما را برای فیلم «لاتاری» انتخاب کرد؟
بعد از نشست، آقای مهدویان با من صحبت کردند و گفتند که در حال نگارش فیلمنامه تازه ای هستند و خود و آقای امینی گمان میکنند که یکی از نقشها مناسب من است. من آن روز حتی نمیدانستم فیلم چه موضوعی دارد، داستان آن تاریخی است یا در زمان حال رویدادی را جلو میبرد. آقای مهدویان صحبتهایش را ادامه داد و گفت که اگر علاقهمند باشم آقای امینی به زودی قراری را ترتیب خواهند داد. چنین شد و نهایتاً همکاری ما شکل گرفت.
آقای مهدویان در آن روز به شما نگفت که نقشی که به پیشنهاد کرده است، نقش اول زن فیلم است؟
خیر. راستش را بخواهید در آن روزها به هر چیزی فکر میکردم، به جز بازیگری. اوایل همان بودن در کنار تیمی حرفهای و کاربلد برای من هیجان انگیز بود. اینکه نقش چیست یا چقدر دیده میشود تغییری در تصمیم من ایجاد نمیکرد. تمام چیزی که میخواستم این بود که انجامش دهم و از بودن کنار کارگردان فیلم تحسین برانگیز «ایستاده در غبار » تجربه کسب کنم.
بازیگری را ادامه می دهید؟
بله. و تلاش میکنم در آن مسیر رو به جلو پیش بگیرم و بهتر شوم.
نظر خودتان چه بود آیا فیلم خطرناکی بود ؟
به نظرم به جای اینکه به یک فیلم نگاه امنیتی داشته باشیم، بهتر است آن را نقد کنیم. حکومتِ هیچ کشوری را به خاطر آثار هنریاش محاکمه و قضاوت نمیکنند! ما میتوانیم آثار را نقد کنیم اما نگاه امنیتی به فیلمها و هر اثر هنری نتیجهاش تنها محدود کردن دامنه تخیلات و ذهن هنرمندان و فیلمنامه نویسان و نهایتاً تشدید سانسور است. البته این مطلب فقط محدود به لاتاری نیست و هر اثری را شامل میشود. بزرگترین رنجی که آثار سینمایی ما میکشند همین عقیم ماندن فیلمنامهها ومحدود شدنشان به هزار و یک مرز و قانون نوشته و نانوشته است.
خیلی جوان هست هنوز
ولی عالی شروع کرده
خیلی خوب است که از جوانی شروع کرده است
زیبا کرمعلی خیلی خوشگل است
چرا اسمش رو گذاشتن زیبا ؟؟
چون زیباست خیلی
چون خیلی زیبا هست
خیلی زیبا هست
ولی بازیگر شدن ب خوشگلی نیست فقط
وگرنه فاطمه معتمد آریا نباید بازیگر میشد
#زیبا_کرمعلی
عالیییییییییی ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
عاااااااااالى بود من عاشقشم
میشه بگین چرا،اینقدرحسودیتون میشه
به خاطراینکه لایقش هست…واین هم حقشه
خیلی خوشگلی
خیلی دوستت دارم و عاشقتم
ایشالا که یک روزی باهم آشنا بشیم و باهم دوست بشیم
سلام زیبا عزیزم منم فریماه رضایی بختیار هستم شما خیلی چه قدر
خوشگلین عزیز دلم دوست دارم فدات بشم من عزیزمی
زیبای قشنگم عروسکه بخدا امیدوارم البته فانه دیگه میدونم ولی آدم دوست داره
زیبا جان سلام امیر حسین هستم