آزمون MBTI

آزمون روانشناسی تیپ شخصیتی برگرفته از نام پدیدآورندگان آن مایرز- بریگز به اختصار MBTI نامیده می شود که مخفف Myers-Briggs Type Indicator می باشد. این آزمون که یکی از معروف ترین و شاید معروف ترین و پرکاربرد ترین آزمون های روانشناسی و شناخت شخصیت است، بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ پایه گذاری شده، و افراد رو به ١٦ تیپ شخصیتی دسته بندی می کند.

اين ابزار روانشناختی، يک ابزار خودسنجی و پرسشنامه اي بسته؛ شامل ١٠٠ تا ١٦٠ پرسش است که ترجيحات افراد را با ١٦ گروه شخصيتی بيان می دارد. (رابينز، ١٩٩٥ ).


آزمون MBTI ، آزمون تیپ شخصیتی که از دهه ١٩٢٠ تا به اکنون بر روی آن تحقیقات گسترده ای صورت گرفته، این نیاز را برآورده نموده و با استفاده از الگوی ١٦ تیپ شخصیتی افراد مختلف را از نظر شخصیتی از هم متمایز و سپس مشاغل مختلف و متناسب با تیپ شخصیتی مربوطه را معرفی می کند. هر تیپ شخصیتی، برای برخی از گروه های شغلی مناسب است.


آزمون تیپ شخصیتی تلاش می کند به چهار سئوال زیر پاسخ دهد؟

  1. شناسايی اين که ما با دنيا چگونه تبادل و تعامل می کنيم؟
  2. انرژی خود را به کجا هدايت می کنيم؟
  3. اطلاعات را چگونه جمع آوری می کنيم؟
  4. چگونه تصميم می گيريم و ترجيح می دهيم در شرايط سازمان يافته فعاليت کنيم يا استقلال بيشتری داشته باشيم؟
تیپ شخصیتی (MBTI) چه مواردی را می سنجد؟

آزمون تیپ شخصیتی بر مبنای سئوالات بالا ٤ معیار کلی را در يک پيوستار از صفر تا پانزده پردازش می کند که عدد بيشتر غالب بودن آن گرايش يا کارکرد را نشان می دهد.

تست mbti چطور در مسیر انتخاب شغل مناسب بما کمک میکند؟

ادعای تست شخصیت مایرز بریگز اینست که تیپ شخصیتی در طول عمر تا حد زیادی ثابت میماند و به این صورت ترجیحات ما همیشه بدین صورت برقرارند. البته رشد شخصیت در تمام طول عمر وجود دارد و به مرور یاد میگیریم چطور از عملکردهای شناختی دیگر استفاده کنیم و خودمان را بهتر با شرایط مختلف وفق بدیم ولی باز هم ترجیحات پایۀ ما، به قوت خود باقیست.
بنابراین نتایج این تست میتواند در درازمدت قابل استفاده باشد و در تصمیم‌گیری مسیر شغلی به ما کمک کند. در تحلیل  هم به شما یک سری شغل پیشنهاد داده میشود که با خصوصیات آن تیپ شخصیتی سازگارند.

در تست MBTI چهار معیار کلی در فرد مورد تحلیل قرار می گیرد که عبارتند از :

  1. برون گرا یا درون گرا بودن
  2. حسی یا شهودی بودن
  3. فکری یا احساسی بودن
  4. منضبط یا ملاحظه کار بودن

برون گرا یا درون گرا بودن؛ گرایش کلی است که تعيين می کند فرد با دنیا چگونه تبادل و تعامل مي کند؟ بر این اساس میزان درون گرایی و برونگرایی فرد استخراج می شود.

E. برون گرايی (Extraversion)

برون گراها افرادي اجتماعی، دوستدار ديگران، باجرأت، فعال، سرخوش، با انرژي، خوشبين، دوستدار هيجان و تحريک و اميدوار به موقعيت هايشان وآينده، کنجکاو و در عمل قاطع، فعال و اهل گفتگو هستند. اين افراد علاقمند به تحقيق و پژوهش می باشند.

I. درون گرایی (Introversion)

درون گراها افرادی محافظه کار، مستقل، تکرو، خجالتی، خوددار، يکنواخت و متعادل، کمرو و دوستدار تنهايی هستند.

حسی یا شهودی بودن؛ تعيين می کند که فرد چگونه اطلاعات را از محیط اطراف جمع آوری می کند و بر این اساس میزان حسی و شهودی بودن فرد استخراج می شود.

S. حسی (Sensing)


افرادی که ترجيح مي دهند با استفاده از چشم و گوش و ديگر حواس پنجگانه به آنچه که در اطرافشان می گذرد پی ببرند و به ويژه آن ها به هر آنچه که در اطرافشان وجود دارد، توجه می کنند و آن را به خوبی درک می کنند.


N. شهودی (Intuition)


اشخاصی که ترجيح می دهند با ديدن ” تصوير بزرگ از آنچه هست” و تمرکز بر پيوندها و ارتباطات موجود ميان حقايق، اطلاعات را درک کنند و آن ها به ويژه ترجيح می دهند با درک و ديدن امکانات جديد (خلاقيت) و روش های مختلف انجام کارها، اطلاعات را جمع آوری کنند.فکری یا احساسی بودن؛ تعیین می کند فرد چگونه تصميم گيری می کند و بر این اساس میزان فکری و احساسی بودن فرد استخراج می شود.


T. فکری (Thinking)


افرادی که در تصميم گيری از تفکر استفاده مي کنند (به نتايج منطقي انتخاب با عمل توجه دارند) آن ها سعی دارند از لحاظ فکری خود را از يک موقعيت جدا کرده و بی طرفانه و به شکل عينی آن را آزموده و علت و معلول را تجزيه و تحليل کنند.


F. احساسی (Feeling)


به احساسات ديگران توجه می کنند، نيازها و ارزش ها را درک می کنند، احساساتشان را نشان می دهند.منضبط یا ملاحظه کار بودن؛ گرايش خاصی است که تعيين می کند فرد ترجيح می دهد در شرايط سازمان يافته فعاليت کند و يا استقلال بيشتری داشته باشد :


J. منضبط- قانون مدار (Judgment)


تابع قانون بوده و بر اساس آن برنامه خودشان را بطور دقيق مشخص کرده و بر انجام آن ها در سر وقت تعيين شده پافشاری می کنند.


P. ملاحظه کار – ادراکی (Perception)


قوانين را خودشان تعيين می کنند و در انجام کارهايی که از قبل پيش بينی نشده يا فعاليت هايی که به سرعت و واکنش فوری نياز دارد، موفق هستند.


۳نقد اساسی

انتقاد اول ثابت نبودن نتیجۀ تست است؛ اینکه اگر تست رو مجددا انجام بدید، ممکن است تیپ شما فرق بکند و این میتواند اعتبار نتایج تست را زیر سوال ببرد.

انتقاد دوم تقسیم انسان‌ها به ۱۶دسته‌ است؛ یعنی همۀ انسان‌ها با تفاوت‌های بیشمارشان را در 16 دسته قرا میدهد. این کار به نظر بسیاری از منتقدان، ساده کردن پیچیدگی‌های روانیه انسانیست.

انتقاد سوم اینست که در تحلیل تست mbti به شما یک سری شغل پیشنهاد میشود ولی توضیح دیگری نیست و شما نمیدانید با اسامی شغل های پیشنهادی چکار کنید و چه مسیری را در پیش بگیرید.

سوالات آزمون mbti

۱– آیا شناخت من برای دیگران

  • آسان است.
  • دشوار است.

۲٫– کدام جمله در مورد من درست است؟

  • با هر کسی ( تا حدی که بخواهم ) به راحتی صحبت می کنم
  • فقط با افراد خاصی (آن هم در شرایط خاص) می توانم زیاد صحبت کنم

۳٫– من معمولا :

  • زود جوش هستم.
  • آرام هستم.

۴٫– روابط دوستانه من :

  • با افرادی کم ولی عمیق است
  • با تعداد بسیاری از افراد دوست هستم ولی سطحی است.

۵٫– می توانم زمان زیادی صحبت کنم با :

  • فقط کسانی که با آنها علاقه های مشترک دارم
  • تقریبا با هر کسی می توانم

۶٫– در صحبت کردن با دوستانم :

  • گاهی مسائل شخصی خودم را به طور خصوصی به آنها می گویم
  • تقریبا هرگز چیزی را که نمی خواهم بگویم را نمی گویم (حتی به طور خصوصی)

۷٫– آیا معمولا :

  • آزادانه احساسات خود را نشان می دهم.
  • احساسات خود را نشان نمی دهم.

۸٫– وقتی غریبه ها به من توجه می کنند :

  • احساس ناراحتی می کنم
  • اصلا احساس ناراحتی نمی کنم

۹٫– عادت دارم :

  • به هیچ کس اعتماد نکنم یا نهایت به یک نفر اعتماد دارم.
  • تعدادی دوست هستند که به آنها اعتماد دارید.

۱۰٫– آیا :

  • فکر می کنم همه کسانی که دوست دارم، می دانند که دوست شان دارم
  • به بعضی از افراد علاقه مند هستم بدون آنکه بگذارم بدانند

۱۱٫– وقتی با گروهی از افراد هستم معمولا ترجیح می دهم :

  • با همه گروه صحبت کنم.
  • هر بار فقط با یک فرد صحبت کنم.

۱۲٫– در بین دوستانم :

  • یکی از آخرین نفرات هستم که خبرها را می شنوم.
  • همه نوع خبری در مورد هر کسی دارم.

۱۳٫– در یک محفل اجتماعی

  • سعی می کنم که کسی که دوست دارم با او صحبت کنم را به گوشه ای بکشم
  • با کل گروه گرم می گیرم.

۱۴٫– در مهمانی ها :

  • گاهی کسل و بی حوصله می شوم.
  • همیشه به من خوش می گذرد.

۱۵٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • صحبت کردن
  • نوشتن

۱۶٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • آرام
  • سرزنده

۱۷٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • ساکت
  • پرحرف

۱۸٫– در یک مهمانی دوست دارم

  • کاری کنم که مراسم به خوبی برگزار شود.
  • می گذارم هرکسی به میل خودش خوش بگذارند.

۱۹٫– هنگامی که با گروهی از دوستان نزدیک خودم هستم :

  • بیشتر از بقیه صحبت می کنم.
  • کمتر از بقیه صحبت می کنم

۲۰٫– در یک گروه بزرگ اغلب :

  • من ، دیگران را معرفی می کنم.
  • دیگران ، من را معرفی می کنند.

۲۱٫– زمانی که در مورد یک اتفاق فکر می کنم ، ترجیح می دهم :

  • در این مورد با شخصی صحبت کنم.
  • در مورد آن خوب فکر کنم.

۲۲٫– آیا افرادی که با من آشنا می شوند ، می توانند بگویند به چه علاقه دارم :

  • خیلی سریع
  • پس از اینکه مرا خوب بشناسند

۲۳٫– آیا معمولا منظورم :

  • بیشتر از آنچه که بیان می کنم هست.
  • کمتر از آنچه بیان می کنم هست.

۲۴٫– وقتی که غریبه ها را ملاقات می کنم :

  • برای من این ملاقات خوشایند است (یا حداقل راحت هستم)
  • این ملاقات زحمت زیادی برایم دارد.

۲۵٫– زمانی که در جلسه ای راجع به چیزی نظری دارم که باید گفته شود :

  • آنرا مطرح می کنم.
  • در مورد گفتن یا نگفتن آن تردید دارم.

۲۶٫– ترجیح می دهم در نظر مردم چگونه به نظر برسم :

  • فردی هل عمل
  • فردی مبتکر و خلاق

۲۷٫– در هنگام مطالعه با هدف سرگرم شدن :

  • دوست دارید شیوه بیان کتاب عجیب و ابتکاری باشد.
  • دوست دارید نویسنده منظور خود را به روشنی برساند.

۲۸٫– اگر معلم بودم ترجیح می دادم :

  • واقعیت ها را تدریس کنم.
  • نظریه ها را تدریس کنم.

۲۹٫– معمولا با کدام شخص راحت تر ارتباط برقرار می کنم :

  • با فردی تخیلی
  • با فردی واقع بین

۳۰٫– در انجام کاری که بسیاری از مردم آنرا انجام می دهند ، ترجیح می دهم :

  • آن کار را به شیوه پذیرفته شده انجام دهم.
  • روش خاص خودم را برای انجام آن ابداع کنم.

۳۱٫– در شیوه زندگی تان ترجیح می دهم :

  • متفاوت باشم.
  • مطابق عرف باشم.

۳۲٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • عبارت
  • مفهوم

۳۳٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • ساختن
  • اختراع کردن

۳۴٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • واقعی
  • انتزاعی

۳۵٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • حروفی
  • ارقامی

۳۶٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • تولید
  • طراحی

۳۷٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • علامت
  • نماد

۳۸٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • پذیرش
  • تغییر

۳۹٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • شناخته شده
  • ناشناخته

۴۰٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • واقعیت ها
  • ایده ها

۴۱٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • زیربنا
  • روبنا (نما)

۴۲٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • نظریه
  • تجربه

۴۳٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • مایع
  • جامد

۴۴٫کدامیک تمجید بیشتری از یک فرد است؟

  • بصیرت دارد
  • عقل سلیم دارد

۴۵٫– اگر بخواهم برای مسائلی مانند کمک به بیماران سرطانی به جمع آوری کمک بپردازم ، پیشنهادم :

  • خلاصه و تجاری است.
  • دوستانه و اجتماعی است.

۴۶٫– کدام گزینه تعریف و تمجید بیشتری از من به شمار می آید.

  • شخصی با احساسات واقعی
  • شخصی همیشه منطقی

۴۷٫– آیا در تصمیم گیری، بیشتر :

  • قلبم بر عقلم غلبه می کند.
  • عقلم بر قلبم غلبه می کند.

۴۸٫– هنگام گفتگو بیشتر تمایل دارم :

  • تمجید کنم.
  • سرزنش کنم.

۴۹٫– کدام را عیب بدتری می دانم :

  • همدردی نکردن
  • منطقی نبودن

۵۰٫– اگر قرار باشد کاری را انجام دهم ، ویژگی آن کار این است که :

  • بقیه خیلی دوست دارند که من آن کار را انجام دهم .
  • آن کار منطقی ترین کاری است که می توانم انجام دهم.

۵۱٫– فکر می کنم وجود گزینه در فرد نقص بیشتری است :

  • خیلی احساساتی بودن
  • به اندازه کافی احساساتی نبودن

۵۲٫– احساس می کنم این گزینه عیب بدتری به شمار می آید :

  • گرمی زیاد نشان دادن
  • به اندازه کافی گرم نبودن

۵۳٫– آیا معمولا

  • برای احساس بیشتر از منطق ارزش قائل هستم
  • برای منطق بیشتر از احساس ارزش قائل هستم

۵۴٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • متقاعد کردن
  • لمس کردن

۵۵٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • موافقت کردن
  • پرسیدن

۵۶٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • مزایا
  • برکت

۵۷٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • تحلیل کردن
  • همدردی

۵۸٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • نرم
  • سخت

۵۹٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • پایبند به اندیشه خود
  • دلگرم

۶۰٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • چه کسی ؟
  • چه چیزی ؟

۶۱٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • محتاط
  • خوش خیال

۶۲٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • ملایم
  • محکم

۶۳٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • عدالت
  • بخشندگی

۶۴٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • غیر انتقادی
  • انتقادی

۶۵٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • متفکر
  • احساسی

۶۶٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • دلسوزی
  • دوراندیشی

۶۷٫بیشتر مراقب کدام یک هستم :

  • احساسات افراد
  • حقوق افراد

۶۸٫– آیا به طور طبیعی :

  • به مردم بیشتر از اشیاء علاقه مندم
  • به اشیاء و نحوه کار آنها بیشتر از روابط انسانها علاقه مندم

۶۹٫– برای انجام یک کار :

  • آن را زود شروع می کنم بطوریکه پس از پایان کار وقت اضافی داشته باشم.
  • آن را به لحظه آخر واگذار می کنم و در لحظه آخر سعی می کنم هر چه سریعتر انجامش دهم.

۷۰٫– هنگامی که اتفاق پیش بینی نشده من را مجبور به کنار گذاشتن برنامه روزانه ام می نماید :

  • بوجود آمدن وقفه در برنامه را مزاحمت می دانم.
  • با این تغییر وضعیت پیش آمده با خوشرویی مواجه می شوم.

۷۱٫– آیا مطابق برنامه عمل کردن :

  • مورد رضایت من است
  • من را در تنگنا قرار می دهد

۷۲٫هنگام شروع یک پروژه ی بزرگ که باید تا یک هفته انجام شود :

  • زمانی را برای تهیه ی فهرستی از کارهایی (بر اساس اولویت) که می بایست انجام شوند در نظر می گیرم
  • دل به دریا می زنم و شروع می کنم.

۷۳٫– اگر قرار باشد که کاری خاص را در زمانی خاص انجام دهم :

  • طبق برنامه عمل کردن برای من خوشایند است.
  • از در چهار چوب قرار گرفتن احساس ناخوشایندی می کنم.

۷۴٫– ترجیح می دهم :

  • قرار ملاقات ها وعده ها و میهمانی ها را از پیش تعیین کنم.
  • که در لحظه آخر بتوانم آزادانه آنجایی را که تمایل دارم انتخاب کنم.

۷۵٫– کدام گزینه به من نزدیک تر است :

  • ترجیح می دهم کارها را در دقیقه آخر انجام دهم.
  • انجام دادن کارها در دقیقه آخر من را عصبی می کند.

۷۶٫– فکر می کنم که داشتن یک برنامه روزانه

  • راحت ترین روش برای دادن کارهاست.
  • حتی اگر ضروری باشد رنج آور است.

۷۷٫– وقتی که کار خاصی برای انجام دادن دارم ، دوست دارم :

  • پیش از آغاز کار ‚ با دقت آن را سازماندهی کنم.
  • آنچه که ضروری است را حین انجام کار متوجه شوم.

۷۸٫– کدام گزینه به من نزدیک تر است :

  • با روزمره بودن کارها راحت تر هستم.
  • با متنوع بودن کارها راحت تر هستم.

۷۹٫– در زندگی شخصی وقتی به پایان کار یا مسئولیتی می رسم :

  • می دانم کار بعدی چیست و آماده درگیر شدن با آن هستم.
  • تا اتفاق بعدی از آرامش خود خشنود هستم.

۸۰٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • وقت شناس
  • بی غدغه

۸۱٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • منضبط
  • منعطف

۸۲٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • منظم
  • خودمانی

۸۳٫– کدام لغت برای من جالبتر است ؟

  • برنامه ریز
  • بی برنامه

۸۴٫– به طور کلی ترجیح می دهم :

  • برای دیدار کسی از قبل برنامه ریزی کنم.
  • آزاد باشم و لحظه ای عمل کنم.

۸۵٫– وقتی برای یک روز جایی می روید. ترجیح می دهم :

  • برای اینکه چه کاری و چه موقعی انجام دهم، برنامه ریزی کنم
  • آزاد باشم و لحظه ای عمل کنم

۸۶٫– در مورد کارهای روزمره ترجیح می دهیم :

  • ابتدای صبح همه کارها را انجام دهم.
  • در ضمن فرصت پیش آمده حین انجام کارهای جالب آنها را هم انجام می دهم.

۸۷٫– کدام گزینه به من نزدیک تر است :

  • از اتمام کارها پیش از زمان سررسید آنها احساس رضایت می کنم.
  • از سرعت و کارآمدی خود در لحظات آخر انجام کار لذت می برم.

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :5 تعداد آرا: 3

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir