بیوگرافی ناصر محمدخانی
ناصر محمدخانی فوتبالیست متولد 16 شهریور 1336 در شهر ری می باشد ،وی فارغ التحصیل کارشناسی رشته بدنی می باشد . ( بیوگرافی ناصر محمدخانی و چهار همسرش + حواشی )
نام نام حانوادگی ناصر محمدخانی تاریخ تولد 16 شهریور 1366 محل تولد ری – تهران همسر اول لاله سحرخیزان فرزندان علی – عرفان همسر دوم شهلا جاهد همسر سوم – همسر چهارم سپیده فرزند والا رضا
خانواده محمدخانی
اصالتا آذری و اهل میانه می باشد، چهار برادر و یک خواهر دارد .
آغاز فوتبال
در دوران دبستان علاقه ی زیادی به فوتبال از خود نشان داد و با کمک معلم ورزش خود به کلاس فوتبال راه پیدا کرد ، در دبیرستان زمانی که 16 سال بیشتر نداشت به تیم دسته دوم صنعتی بهشر پیوست .
تیم راه آهن
ناصر محمدخانی در سال 1355 با 23 گل که برای تیم صنعتی بوشهر به ثمر رساند و آقای گل شد ، این موضوع باعث شد راه آهن او را بخواهد ولی برای اینکه به سن قانونی نرسیده بود با پدرش قرارداد بستند . مبلغ قرار داد او چهل هزار تومان بود .
باشگاه های ناصر محمدخانی
ناصر محمدخانی از سال 1355 تا 1358 در تیم راه آهن بازی کرد ، سال 1358 به مدت دو سال به تیم بانک ملی پیوست و پس از آن به تیم پرسپولیس پیوست .
پس از 5 سال بازی برای تیم پرسپولیس در سال 1365 به تیم القطر پیوست و توانست سه سال برای این تیم بازی کند ، 1368 دوباره به پرسپولیس بازگشت و تا 1373 در این تیم بازی کرد و سال 1373 از فوتبال به عنوان بازیکن خداحافظی کرد .
مربیگری
پس از خداحافظی از بازی در فوتبال وارد عرصه مربیگری شد و در تیم های پایه پرسپولیس مشغول مربیگری شد در ادامه مدیر یک مجموعه ورزشی شد .
همسر اول
ناصر محمدخانی در 33 سالگی ( 1369 ) با لاله سحرخیزان که مدتی ساکن قطر بود ازدواج کرد ، آشنایی آنها به سال 1365 زمانی که ناصر محمدخانی در اردوی تیم ملی در قطر بود برمی گشت .
ناصر محمد خانی و لاله سحرخیزان صاحب دو فرزند پسر به نام های علی و عرفان شدند .
بیوگرافی ناصر محمدخانی و چهار همسرش + حواشی
همسر دوم ناصر محمدخانی
ناصر محمدخانی اولین باز در سال 1363 شهلا جاهد را که در آن زمان فقط 14 سال داشت را دیده بود اما در سال 1376 در دوران مربیگری وارد رابطه ای شد که به ازدواج پنهانی این رو منجر شد .
شهلا جاهد متولد 20 اردیبهشت 1348 بود و زمانی که صیغه ی ناصر محمدخانی بیست و هشت ساله بود و به عنوان بهیار در بیمارستان کار میکرد.
کشته شدن همسر اول
در 17 مهر 1381 تیتر اول تمام روزنامه ها خبر قتل همسر ناصر محمد خانی بود .
با تحقیقات نیروهای پلیس مشخص شد ناصر محمدخانی با فردی به نام خدیجه ( شهلا ) جاهد در ارتباط بوده است و همسر صیغه ای او بوده .
خبر وجود همسر صیغه ای بیشتر از خبر قتل در رسانه ها سر و صدا کرد .
در ابتدا شهلا جاهد منکر انجام قتل شد اما پس از هشت ماه شهلا جاهد و ناصر محمدخانی در آگاهی یک دیدار کوتاه داشتند و نتیجه ی این دیدار اعتراف شهلا جاهد به قتل بود .
اعتراف شهلا
شهلا جاهد در اعترافات خود گفت زمانی که ناصر به اردوی آلمان رفته بود با کلیدی که از دسته کلید ناصر برداشته بود وارد خانه ی او شد و چند ساعت پشت یک کمد مخفی شد تا این که فرزندان لاله و ناصر به مدرسه رفتند ، سپس با چاقو به لاله که در خواب بود حمله کرد و او را به قتل رساند .
پس از قتل چرخ خیاطی لاله سحرخیزان رو شکست ، علت این کار این بود که این چرخ خیاطی را ناصر محمد خانی برای لاله هدیه گرفته بود و شهلا از این موضوع خیلی ناراحت بود .
در بازسازی صحنه قتل پیش روی پلیس قرار گرفت و آن قطره خون پاک شده روی تشک تخت بود. شهلا، در برابر دیدگان حاضران تشک تخت را برگرداند و اثری از قطره خون نشسته شده را نشان داد و گفت که بعد از قتل این خون را شسته و تشک را برگردانده است و جالب اینکه پلیس تا آن روز از وجود این قطره خون خبر نداشت.
شهلا جاهد در بازسازی صحنه قتل تمام جزئیات را مو ب مو برای مامورین توضیح داد .
انکار قتل
شهلا جاهد پس از این که خود را در آستانه قصاص میدید به انکار قتل پرداخت و در آخرین جلسه های دادگاه گفت اگر ده بار دیگه من را به آگاهی بفرستید به قتل 200 نفر اعتراف میکنم .
وکلای شهلا جاهد وجود یک ته سیگار در صحنه قتل را دلیلی برای وجود همدست می دانستند ولی شهلا هرگز همدست خود را معرفی نکرد .
پس از 8 سال بررسی این پرونده نهایتا با تائید 35 قاضی و بررسی در قوه قضائیه حکم اعدام تائید شد و در تاریخ 10 آذر 1389 ( ساعت 6 صبح ) شهلا جاهد توسط خانواده لاله سحرخیزان به دار مجازات آویخته شد .
شهلا جاهد در آخرین روز ها گفته بود اگر ناصر محمدخانی رضایت پدر و مادر لاله را بگیرد حاضر است واقعیت را بگوید .
همسر سوم
در سال 1389 همان سالی که شهلا اعدام شد ، ناصر محمدخانی با یکی از دوستان شهلا صیغه کرد و مدت این صیغه را یکسال مشخص کرد .گویا این مدت توسط این دو تمدید شد و نهایتا در سال 1395 با درگیری خانواده همسر سومش با او این رابطه به جدایی ختم می شود .
بعدا خواهر این زن گفته بود که صیغه ی آنها 50 ساله بود .
همسر چهارم
سال 1396 زمانی که ناصر محمد خانی 60 ساله بود خبر ازدواج چهارمش با انتشار چند عکس توسط مجتبی محرمی علنی شد . این باز ناصر محمد خانی با خانمی به نام سپیده که 38 سال بیشتر نداشت ازدواج کرد .
در 29 آذر 1397 ناصر و سپیده صاحب فرزندی به نام « والارضا » شد .
مصاحبه همسر چهارم ناصر محمدخانی
«چند سال پیش من به ناصر زنگ زدم که خبر فوت یکی از فامیلهای نزدیکمان را که با ناصرخان هم دوست بود به او بدهم. آن موقع وقتی تلفن را قطع کردم به برادرم گفتم که ناصرخان چقدر صدای قشنگی دارد و صدایش مثل دوبلورهاست.
وقتی هم برای اولین بار در مراسم ختم همان مرحوم ، او را دیدم به خانوادهام گفتم که چقدر شبیه شاهزادههاست. زمانی هم که ناصرخان از من خواستگاری کرد، تعجب نکردم و یک جورهایی میدانستم که این اتفاق خواهد افتاد.
در کل من خیلی آدم مشکلپسندی بودم و دوست داشتم که همسرم همه چیز را با هم داشته باشد یعنی خیلی خوشتیپ باشد، حرف زدن بلد باشد، تحصیلات داشته باشد، برای انسانیت ارزش قائل باشد و … که وقتی با خانواده ناصر آشنا شدم، متوجه شدم که انتخابم درست بوده است. درباره واکنش خانوادهام به خواستگاری ناصرخان از من، باید بگویم خانوادهام ناصرخان را میشناختند و خیلی هم او را دوست داشتند بنابراین از این نظر مشکلی نبود.»باشگاه خبرنگاران جوان
مخالفت با اکران فیلم « یادم تو را فراموش »
ناصر محمدخانی در سال 1398 نامه ای برای رئیس سازمان سینمایی نوشت و خواستار توقیف فیلم « یادم تو را فراموش » شد ، محمدخانی نوشته بود که این فیلم شخصیت او و ماجرا های تلخ زندگی او را مورد اشاره قرار داده است .
علی عطشانی کارگردان این فیلم ادعای ناصر محمدخانی را رد کرد و گفت این فیلم ربطی به زندگی ناصر محمد خانی ندارد .
هردوتا زن گناه داشتن 😭
تقصیر ناصر بود.بلد نبود.این دوزن را باهم اداره کنه….من زیاد دیدم.مردهای دوزن…که انها انگار دو دوست دو خواهر….
فقط خدا می داند و بس.
ناصر بهترین بازیکن بود ولی قدر خود را ندانست
آقا ناصر مهره مار داره
فقط به شهلا فکر میکنم
به قدرت وحشتناک عشق
شهلا خیلی عاشقش بود افسوس که سرنوشت تلخی داشت
عشق واقعی فقط عشق اول است و بس بقیه عین وصله لباس میمونه
کسی که وارد رابطه های متفاوت شود زندگیش نابود میشود…عشق اول و بس
نمیتونم این زن رو درک کنم🤢🤢
احسنت منم همینطور