شاید شما هم در مورد نوشتن مواجهه یا مواجه دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب معنی هر واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( مواجهه یا مواجه ؟ )
املای درست مواجهه یا مواجه
هر دو این کلمات دارای معنی هستند و در جای صحیح خود باید به کار گرفته شوند .
معنی مواجه
کلمه مواجه معنی :
- رو در رو
- دچار
- رویارویی
- برابر
مثال : من با چند مشکل مواجه شدم .
معنی مواجه در لغتنامه دهخدا
مواجه. [ م ُ ج ِه ْ ] ( ع ص ) روباروی و مقابل. ( ناظم الاطباء ). روبرو. برابر. رو درروی. محاذی. مقابل. روی به روی. ( یادداشت مؤلف ).
– مواجه شدن ؛ روبرو شدن. مقابل شدن. رو در رو قرار گرفتن. مقابل آمدن.
– || برخورد کردن.مقابل گردیدن : کار تحقیق با مشکلاتی مواجه شد. ( از یادداشت مؤلف ). و رجوع به مواجه شود.
|| پیش. برابر. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ معین
(مُ جِ ) [ ع . ] (اِفا. ) رویاروی ، مقابل .
فرهنگ عمید
روبه رو.
مواجه به انگلیسی
meet | مواجه شدن با |
face | مواجه شدن |
confront | مواجه شدن |
معنی مواجهه
کلمه مواجهه معنی :
- تلاقی
- روبارویی
- مقابله
- روبرویی
معنی مواجهه در لغتنامه دهخدا
( مواجهةً ) مواجهةً. [ م ُ ج َ هََ تَن ْ ] ( ع ق ) به طور روبارویی. ( ناظم الاطباء ). رودررویی. رویارویی.در حال روبروشدگی : پس میثاقی که… مواجهةً و مشافهةً بر زبان راندند. ( تاریخ غازانی ص 54 ).
مواجهه.[ م ُ ج َ هََ / ج ِ هَِ ] ( از ع ، اِمص ) مواجهت. مواجهة. روبارویی و مقابل و مقابله. ( ناظم الاطباء ). رودررویی. روبرویی. مقابله. ( یادداشت مؤلف ) :
ثنا و طال بقا هیچ فائده نکند
که در مواجهه گویند راکب و راجل.سعدی.ملک زوزن را خواجه ای بود کریم النفس که همگنان را در مواجهه خدمت کردی. ( گلستان سعدی ).
درست ناید از آن مدعی حکایت عشق
که در مواجهه تیغش زنند و سر خاردسعدی.
|| ( ق ) روبارو و این مجاز است. ( از آنندراج ).روبرو. در روی هم. رودرروی :
زیرا که هست حشمت او بیش از آن که تو
با او سخن مواجهه گویی و آشکار
منوچهری
مواجهه آمدن ؛ روبرو آمدن. روبرو شدن. روباروی کسی آمدن :
اگر مواجهه آید عدوت نشناسی
که هیچ وقت ندیدی از او مگر که قفا
مسعودسعد.
– مواجهه کردن ؛ روبرو کردن. روبرو ساختن. روبروی هم قرار دادن دو کس را. ( از یادداشت مؤلف ).
|| ( اِمص ) مواجه شدن. روبرو گشتن. روبرو شدن. رویاروی گردیدن با کسی.( از یادداشت مؤلف ).
برابر شدن. ( یادداشت مؤلف ).
|| موازات. ( یادداشت مؤلف ). || ( اصطلاح نجومی ) مقابله دو کوکب. ( ناظم الاطباء ).
معنی مواجهه در لغتنامه معین
(مُ جَ هَ یا جِ هِ ) [ ع . مواجهة ] (مص ل . ) روبرو شدن .
معنی مواجهه در لغتنامه عمید
رویاروی شدن ، روبه رو شدن با کسی.
مواجهه به انگلیسی
encounter | تصادف، برخورد، مواجهه |
confrontation | مواجهه |
مثال : مواجههای میان دو لشکر صورت گرفت.