شاید شما هم در مورد نوشتن قائله یا غائله دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب معنی هر واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( قائله یا غائله ? )
برای تشخیص املای صحیح باید معنای مورد ملاک قرار بگیرد ، املای « قائله » به معنی نیم روز و نصف النهار میباشد ، املای « غائله » به معنی آشوب و بلوا است .
معنی غائله
- آشوب
- بلوا
- شورش
- فتنه
- نهضت
- غوغا
- آفت
- بلا
- بلای ناگهانی
- بدی
- شر
- آسیب
- گزند
- دشواری
- سختی
غائله در لغتنامه دهخدا
غائلة. [ ءِ ل َ ] (ع اِ) تأنیث غائل. || بدی. (منتهی الارب ). ج ، غوائل. (مهذب الاسماء). فساد.شر. عیب. دشواری. سختی. دشمنانگی. فلان قلیل الغائلة؛ ای قلیل الشر. (دهار).
|| داهیه. بلا. امری منکر. مهلکة. آفت. || کینه ٔ پوشیده. (منتهی الارب ). || طارقه. حادثه. ناگاه گیرنده ، مأخوذ از غول که بالفتح بمعنی ناگاه گرفتن و هلاک کردن و رنج و مشقت است. (از منتخب و صراح و مؤید وکشف و غیر آن ). (غیاث اللغات ). هلاک کننده. (دهار). || غائلة الحوض ؛
دریدگی از حوض. || غائلة الصداع ؛ رنج و آزار و دردسر. || در مبالغه آرند: اتی غولا غائلة؛ ای امراً داهیاً منکراً. (از اقرب الموارد) (تاج العروس ). ج ، غوائل : و زعم بعضهم. (بعض الاطباء). انه [ ای غاریقون ].
یسهل بلا اذی و لاغائلة و لایحتاج الی اصلاح. (ابن البیطار) : به رفقی هر چه تمامتر… غور و غائله ٔ آن [کار وخیم ] با او [ شیر ] بگویم. (کلیله و دمنه ).
معنی غائله به فارسی
غائله( اسم ) ۱ – دشواری سختی بدی . ۲ – آسیب گزند بلای ناگهانی جمع : غوایل .
معنی غائله در فرهنگ فارسی عمید
غائله
۱. شر و فساد.
۲. مهلکه، آشوب.
۳. [قدیمی] سختی و گزند.
کلمه : | غائله |
اشتباه تایپی : | yhmgi |
نقش : | اسم |
آوا : | qA’ele |
غائله به انگلیسی | rebellion tumult unrest |
معنی قائله
معنی قائله در لغت نامه دهخدا :
قائلة. [ ءِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث قائل. || (اِ) نیم روز. نصف النهار. ظهیرة. || خواب نیم روز. خواب میان روزی. قیلوله. خفتن نیم روز. (منتهی الارب ). مقیل.
معنی قائله به فارسی :
قائله خواب نیم روز خواب میان روزی
کلمه : قائله اشتباه تایپی : rhmgi آوا : qA’ele نقش : اسم