شاید شما هم در مورد نوشتن ساطع یا ساتع دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب معنی هر واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( ساطع یا ساتع ? )
املای صحیح این واژه « ساطع » میباشد ، و « ساتع » املای اشتباه است .
معنی ساطع
- براق
- پرتوافکن
- تابان
- درخشان
- درخشنده
- آشکار
- نمایان
- هویدا
- تابان درخشان
- آشکار هویدا
- افراشته افراخته بلند
- پراکنده منتشر
- ساطع النور روشن نورانی
ساطع در لغتنامه دهخدا
ساطع. [ طِ ] (ع ص ) بلندشونده و برآینده . (از منتهی الارب ) بلند شده چون بوی مشک . (المنجد). || بلند. (غیاث از منتخب ) (آنندراج ). افراخته شده و برداشته شده . (استینگاس ) (ناظم الاطباء).
برافراشته چون گردن . (المنجد). || برآمده . دمیده ، چون : آفتاب ساطع. صبح ساطع. || پراکنده و منتشر. (ناظم الاطباء). منتشر شده (غبار یا نور). (المنجد). شایع. || درخشنده . (منتهی الارب ). منور و تابان . || هویدا. (استینگاس ) (ناظم الاطباء).
آشکار. واضح . بارز. بدیهی : این دو فتح عظیم و دو کار جسیم برهانی ساطعو حجتی قاطع بود بر علو جاه سلطان . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). بر عرق طاهر و محتد زاهر وی فضایل ذات او دلیلی قاطع و برهانی ساطع بود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
ساطع در فرهنگ معین
(طِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 – تابان . 2 – برافراشته . 3 – آشکار. 4 – پراکنده .
ساطع در فرهنگ عمید
ساطع
۱. برآینده، برافراشته.
۲. درخشنده، درخشان، تابان.
۳. دمنده.
۴. دمیده.
۵. [قدیمی] پراکنده.
۶. [قدیمی] آشکار.
تلفظ /sAte’/ ساطع به انگلیسی radiant
splendentمتضاد ساطع تار، کدر اشتباه تایپی shxu نقش صفت
ساطع در جدول کلمات
ماهی ساطع کننده برق ، رعاده
کلمه ساتع یک اشتباه املایی میباشد ، اشتباه تایپی : shju .
سلام و ادب
بسیار سپاسگزارم برای این مطلب ادیبانه و مفید