مجموعه ای از اشعار نو عاشقانه کوتاه و زیبا برای شما عزیزان در این صفحه گردآوری شده است . امیدواریم مورد پسند شما قرار بگیرد . ( شعر نو عاشقانه کوتاه و زیبا )
شعر نو عاشقانه
نمیخواستم
این عشق را فاش کنم
ناگاه به خود آمدم،
دیدم همه کلمات راز مرا میدانند
این است که
هرچه مینویسم
عاشقانهای برای تو میشود
شهاب مقربین
وقتی که زندگی من
هیچ چیز نبود
هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم
باید، باید، باید
دیوانه وار دوست بدارم
کسی را که مثل هیچ کس نیست
از ماه بگویم؟
پیشترها گفته اند
از گل؟
آه …
یا من دیر شاعر شده ام
یا تو بیش از حد زیبایی
بهرام محمودی
عشق من به تو مانند دریاست
قدرتمند و عمیق برای همیشه
هر طوفان و باد و بارانی را تحمل می کند
دل های ما خاص و دوست داشتنی هستند
من با هر ضربان قلبم بیشتر عاشق تو می شوم
عشق من برای شما مانند دریای خشن است
بنابراین قدرتمند و عمیق برای همیشه خواهد بود.
از طوفان، باد و بارانهای سنگین
این هر درد را تحمل خواهد کرد.
دلهای ما خیلی خالص و دوست داشتنی هستند.
من با هر ضربان قلب عاشق تو هستم!
شعر نو عاشقانه کوتاه و زیبا
شعر عاشقانه نو
تا شب نشده
خورشید را
لای موهایت میگذارم
و عاشق میشوم
فردا،
برای گفتن
دوستت دارم
دیر است
جلیل صفر بیگی
بی تو من با همه مردم دنیا قهرم
تو که دنیای منی
با دل من قهر نباش
به جز حضور تو،
هیچ چیز این جهان بیکرانه را
جدی نگرفتم …
حتی عشق را
ماندن
به پای کسی که
دوستش داری
قشنگترین اسارت زندگی است
حسین پناهی
کاش یک نفر بود
که می گفت به من
همه ی آن من از آن تو وقتی که دلت می گیرد …
کلماتم را
در جوی سحر می شویم
لحظه هایم را
در روشنی باران ها
تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بی دغدغه بی ابهام
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بی پرده بگویم
که تو را
دوست میدارم تا مرز جنون
محمدرضا شفیعی کدکنی
شعر نو عاشقانه کوتاه
چند ریال
چند دلار
بگو چه قدر بیشتر؟
سکوت نکن
بگو عشق او، چه قدر بیشتر از من
ارزش داشت؟
کجای جهانی؟
پشت کدام پنجره اى؟
سپیدی صبح کدام شب تیره ای؟
خوشا به تو
خوشا به خاطره ات
که دل انگیزتر از شیدایی است
خورشیدی که تو را گرم می کند
بر من خواهد تابید
ماهی که به تو لبخند می زند
برای من از تو خواهد گفت
آسمانی که سقف تو ست
با من مهربان خواهد بود
زمین زیر پای تو
بستر من است
چقدر به هم نزدیکیم
محبوب من
رویا ناصری
چند صباحی است
عاشقی گناه شده و
عاقلان بی گناه ما را سرزنش می کنند
ما را خیالی نیست
چرا که اگر عاشقی گناهست ، ما غرق گناهیم
“مهدی اخوان ثالث”
رها
همچو پرنده ای در باد
می چرخم در هوایت
شاید باز هم
به تیر نگاهت دچار شوم
شاید
فرهاد خیاط پور باغبان / شعر نو عاشقانه کوتاه و زیبا
شعر نو با مضامین عاشقانه
عکس میگیرم
از ضربات شعری
که بر من فرود آوردی
عکس میگیرم
از صبحی برفی در ملائی که تو تیربارانم کردهای
عکس میگیرم
از صدای تو، لبخندت، شکستن آوازم
و نشان میدهم
به کسی که شعر مرا میخواند
و باریکهای از ابر
در حیرت لبخندش موج میزند
محمد شمس لنگرودی
موهای تو
واکنش پیچیده ای ست
که باد به سیاهی بخت من
نشان میدهد
کامران رسول زاده
شعرهای عاشقانه نو
یک شب که
هزار شب نمیشود
گره بزن
سیاهی موهایت را
به سیاهی شب
ماهم شو
رسول عظیمی
شعر نو عاشقانه فریدون مشیری
درد بی درمان شنیدی؟
حال من یعنی همین
بی تو بودن درد دارد
می زند من را زمین
می زند بی تو مرا
این خاطراتت روز و شب
درد پیگیر من است
صعب العلاج یعنی همین
فریدون مشیری
شعر نو عاشقانه کاظم خوشخو
جهان کوچکی ست زندگی ام
و تو
لطیف ترین قدرت این جهانی
آغوش را تحریم کنی
بیچاره میشوم
کاظم خوشخو
شعر نو عاشقانه لیلا کردبچه
برای درختهای کنار جاده فرقی ندارد
کسی که در سفر است
میرود، یا میآید
برای من اما فرق زیادی دارند
درختان مسیری که از تو دورم میکنند
و درختان مسیری که با تو نزدیکم
لیلا کردبچه
شعر نو زیبا و جدید
شب ها
بیهوده از این کوچه می گذرم
می دانی که خانه ی من این حوالی نیست
ظهرها
بیهوده در کافه ها به انتظار می نشینم
عصرها در ایستگاه
کاش یک نفر به شانه ام بزند که هی
کسی که با پای دلش رفته است
با قطار برنمی گردد
و چقدر خوب می شود
آن یک نفر تو باشی
فرقی نمی کند
پنجه ی طلایی آفتاب باشد
یا انگشت های خیس باران
این پنجره دیگر
جواب سلام آسمان را نخواهد داد
وقتی قرار نیست
تو از این کوچه بگذری
بهرام محمودی
شعر نو عاشقانه فروغ فرخزاد
وقتی که زندگی من
هیچ چیز نبود
هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم
باید، باید، باید
دیوانه وار دوست بدارم
کسی را که مثل هیچ کس نیست
شعر عاشقانه کوتاه
هـر صبح
پروانه میشوم
به هوای بازشدنِ
چشم هایت …
اشعار کوتاه زیبا رمانتیک
پرواز هیچ پرنده ای را
حسرت نمی برم
وقتی قفس
چشمهای تو باشد !
شعرهای زیبای عاشقانه
شیرینی کام من
مزه مزه کردن
رویای
“توست”
اشعار عاشقانه نو
اگر تو نبودی
من کاملا بیکار بودم
هیچ کاری
در این دنیا ندارم
جز دوست داشتن تو
رسول یونان
اشعار زیبای عاشقانه
می شناسمت!
چشمهای تو
میزبان آفتاب صبح سبز باغهاست؛
می شناسمت …
“محمدرضا شفیعی کدکنی”
شعر نو کوتاه عاشقانه
از ماه بگویم؟
پیشترها گفته اند
از گل؟
آه …
یا من دیر شاعر شده ام
یا تو بیش از حد زیبایی
بهرام محمودی
شعر کوتاه نو
گرما یعنی…
نفسهای تو
دستهای تو،آغوش تو…
من به خورشید ایمان ندارم!
“احمد شاملو”
شعر نو کوتاه
شادی داشتنت
شادی بغل کردن سازیست
که درست نمی شناسمش
درست می نوازمش
نت به نت
نفس در نفس
تو از همه جا شروع می شوی
و من هربار بداهه می نوازمت
از هر جای تنت
سبز آبی کبود من
لم بده ، رها کن خودت را
آب شو در آغوشم
مثل عطر یاس فراگیرم شو
بگذار یادت بگیرم
“عباس معروفی”
شمعی در من می سوزد
سکوتی لرزان در حریر آتش
زمزمه ای پنهان در سایه های سکوت
شمعی مدام در من می سوزد؛
من اما
پشت پنجره های بی ستاره ی یلدا
به بازی خاکستر و باد می اندیشم
که پایان همه سوختن هاست.
من لحظه لحظه بودنت را دوست دارم
هر جا که باشد دیدنت را دوست دارم
در خلوت کافه یا توی خیابان
یکمرتبه بوسیدنت را دوست دارم