شاید شما هم در مورد نوشتن تپش یا طپش دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( تپش یا طپش ? )
نوشتن این کلمه به صورت « تپش » یا « طپش » درست میباشد اما مانند نوشتن « تهران / طهران » نوشتن آن در زبان فارسی با حرف « ت » به صورت « تپش » رایج تر است .
معنی تپش
تپش عمومی به تپیدن قلب اشاره دارد . تپیدن قلب به تحرک قلب برای تلمبه کردن خون و گردش آن در سراسر بدن اشاره دارد . معنی تپش :
تپش ، حرارت ، نشستن و برخاستن آتش ، ضربان قلب ، اضطراب .
هم خانواده تپش :
- تپش
- تپنده
- تپيد
- تپاندن
تپش در لغتنامه دهخدا
طپش . [طَ پ ِ ] (اِمص ) تپش . عمل طپیدن ؛ خفقان طپش دل . (منتهی الارب ). اضطراب . ضربان قلب . طپش قلب . || نشستن و برخاستن آتش . || حرارت . گرمی . سوزش و التهاب :
دل کز طپش هیبت او تافته گردد
گر ز آهن و روی است ، چه آن دل چه زگالی .فرخی
سیاوش بدو گفت انده مدار
کزینسان بود گردش روزگار
بنیروی یزدان نیکی دهش
ازین کوه آتش نیابم طپش .
فردوسی .
کجا تره کان کاسنی خواندش
طپش خواست کز مغز بنشاندش .
فردوسی .
آتشی از آسمان فرودآمد، و رعدو برق غریدن گرفت ، چنانکه طپش بدیشان رسید. (قصص الانبیاء ص 191).
دریا کشم زچاه غمت گر برآرم آه
سوزد نهنگ را طپش آه زیر آب .
خاقانی .
احمد مرسل که کرد از طپش و زخم تیغ
تخت سلاطین ز گال گرده ٔ شیران کباب .
خاقانی .
از طپش عشق تو در روش مدح شاه
خاطر خاقانی است سحر حلال آفرین .خاقانی
بگیرد از طپش تیغ و ز امتلای خلاف
دل زمین خفقان ودم زمانه فواق .خاقانی
معنی تپش در فرهنگ عمید
(اسم مصدر)
۱. بیآرامی؛ اضطراب؛ بیقراری.
۲. [مجاز] تحرک؛ لرزش.
۳. ضربان قلب.
تپش لغتنامه معین
(تَ پِ) (اِمص .) اضطراب ، بی قراری .
تپش به انگلیسی
English | فارسی |
beat heartbeat | تپش قلب |
systole | انقباض قلب تپش قلب |
beating palpitation pulsation pulse throb | تپش |
inversion, permutation counterfeit base | قلب |
counterfeit distortion | قلب |
heart courage centre cardio | قلب |
palpitate | تپش داشتن |
vibrancy | تپش و جنبش |
beat heartbeat | ضربان قلب |
moral support | قوت قلب |
کلمه : | طپش |
اشتباه تایپی : | x~a |
آوا : | tapeS |
نقش : | اسم |