شاید شما هم در مورد نوشتن مقوله یا معقوله دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب معنی هر واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( مقوله یا معقوله ? )
املای صحیح این عبارت « مقوله » میباشد و نوشتن و تلفظ آن به صورت « معقوله » اشتباه است .
در این مقوله = در این مورد .
مقوله
مترادف و معادل واژه مقوله :
- باب
- زمره
- فصل
- گفتار
- مبحث
- باره
- راجع
- زمینه
- جستار
- گویه
مثال :
امنیت از نعمتهای بزرگی بوده که بر عهده پلیس گذاشته شده و خدا را شاکریم که در این مقوله مهم پلیس موفق عمل کرده است.
/maqule/
معنی مقوله در لغتنامه دهخدا
مقولة. [ م ُ ق َوْ وَ ل َ ](ع ص ) کلمة مقولة؛ سخن باربار گفته شده. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مقوله. [ م َ ل َ / ل ِ ] (از ع ، اِ) سخن گفته شده. (ناظم الاطباء). گفته. گفتار. ج ، مقولات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| درباب ؛ از هر مقوله ای ؛ از هر دری. از هر بابی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
– از مقوله ٔ چیزی ؛ در باب آن. درباره ٔآن : دیگر از مقوله ٔ مذهب حرفی مذکور مجلس او نشد. (عالم آرا چ امیرکبیر ج 1 ص 117).
|| (اصطلاح فلسفی ) هر یک از معظم ماهیاتی را که عقول و اذهان را به آن احاطتی تواند بود مقوله گویند وبه مذهب ارسطو ماهیات مذکوره محصور در ده مقوله باشند. (از اساس الاقتباس ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مقوله ، نزد حکما بر جوهر و اعراض نهگانه که من حیث المجموع آنها را مقولات عشره نامند اطلاق شود. تاء در کلمه ٔ مقوله یا تاء مبالغه است یا تائی است که بواسطه ٔنقل از وصفیت به اسمیت در آخر لفظ مقول افزوده اند. (ازکشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به مقولات و مقول شود.
معنی مقوله در لغتنامه معین
مقوله (مَ لِ) [ ع . مقولة ] (اِمف .) گفتار. ج . مقولات .
معنی مقوله در فرهنگ عمید
مقوله :
۱. گفتار، سخن گفته شده.
۲. [قدیمی] گفته شده.
کلمه : مقوله اشتباه تایپی : lr,gi آوا : maqule نقش : اسم
مقوله به انگلیسی
English | فارسی |
category topic | مقوله |
part of speech | مقوله دستوری (دستور زبان) |
مقوله به عربی
متن اصلی | معنی |
---|---|
صنف | مقوله |
مجال | مقوله |
مضمار | مقوله |
صنف | مقوله منطقي |
معنی معقوله
معقوله( اسم ) مونث معقول جمع : معقولات . آنچه مورد تائید عقل و ادراک است .
معنی معقوله در لغتنامه دهخدا
معقولة. [ م َ ل َ ] (ع ص ) تأنیث معقول. ج ، معقولات. رجوع به معقول و معقولات شود.
|| به عقال کرده. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا): ان النبی (ص ) ابصر ناقة معقولة و علیها جهازها… (مکارم الاخلاق طبرسی ، یادداشت ایضاً).
کلمه : معقوله
اشتباه تایپی : lur,gi