شاید شما هم در مورد نوشتن عاطل یا آطل دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( عاطل یا آطل ? )
املای فارسی صحیح آن « عاطل » است و نوشتن آن به صورت « آطل » نادرست است .
معنی عاطل
واژه عاطل در زبان محاوره همیشه به صورت « عاطل و باطل » بیان میشود . منظور از این اصطلاح کار بیهوده میباشد .
مترادف و هم معنی عاطل :
- کار مهمل بیهوده
- بی پیرایه
- بی چی
- علاف بودن
- بیکار
- باطل
- زن بی گردن بند بی پیرایه
- لغو
- ول
جمع عاطل : عواطل عطل .
عاطل و باطل
در برخی از نواحی ایران « عاطل باطل » ترکیبی از عنبر نسارا ، اسپند و گلپر میباشد که در باور های خرافی ، توانایی باطل کردن سحر و طلسم را دارد .
معمولا « عاطل و باطل » را در زمان خواندن خطبه عقد جوانان دود میکنند همچنین برای چشم زخم و باطل سحر دود عاطل و باطل را در چهارگوشه خانه استفاده میکنند .
معنی عاطل در لغتنامه دهخدا
عاطل. [ طِ ] (ع ص ) بیکاره. بیهوده. تهی. فارغ : آن دیگر که از پیرایه ٔ خردی عاطل نبود. (کلیله و دمنه ). چون سریر دولت از منصب شاهی خالی و عاطل ماند… دشمن قصد این دیار کند. (سندبادنامه ص 80).
|| زن بی گردن بند. بی زیور. بی پیرایه. (مهذب الاسماء) (آنندراج ). ج ، عَواطل و عُطَّل. (ناظم الاطباء).
معنی عاطل در لغتنامه معین
عاطل(طِ) [ ع . ] (ص .)
- بیکار، مهمل .
- بی معنی ، بیهوده .
- بی پیرایه .
کلمه : | عاطل و باطل |
اشتباه تایپی : | uhxg , fhxg |
معنی عاطل در فرهنگ عمید
عاطل :
- ویژگی آنچه یا آن که به کار گرفته می شود، بیکار.
- [قدیمی] بی بهره.
- [قدیمی] بدون مسئول یا متصدی.
- * عاطل وباطل: بیکار، بیهوده.