شاید شما هم در مورد نوشتن علی رقم یا علی رغم دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( علی رقم یا علی رغم ? )
املای صحیح آن « علی رغم » است و نوشتن آن به صورت « علی رقم » نادرست است .
فهرست مطالب
علی رغم
مترادف و معادل « علی رغم » :
- با اینکه
- با آنکه
- بااین همه
- به ناخواست
- برخلاف
- خلاف میل وخواهش
علی رغم در لغتنامه دهخدا
علی رغم. [ ع َ لا رَ م ِ ] (حرف اضافه ٔ مرکب ) بر خلاف میل و خواهش. (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). به ناخواست. به ناخواه. بررغم. نه بر میل :
امشب براستی شب ما روز روشن است
عید وصال دوست علی رغم دشمن استسعدی
علی رغم در لغتنامه معین
علی رغم( ~. رَ) (ق مر.) گرفته شده از عربی به معنای برخلاف، به ناخواست .
علی رغم در فرهنگ عمید
علی رغم =
- برخلاف.
- خلاف میل و خواهش، به ناخواست، به ناخواه.
معنی رغم
لغت نامه دهخدا
رغم. [ رَ ] (ع اِمص ) سختی.
|| ناپسندی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). کراهت. (ناظم الاطباء).
|| خاک آلودگی. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خاک آلودگی و خاک آلود شدن .مرغمة. (منتهی الارب ). رجوع به مرغمة شود.
|| خواری . (ناظم الاطباء)(منتهی الارب ) (دهار). خواری و مذلت. (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ).
|| (اِ) خاک.
|| پوست. (ناظم الاطباء) منتهی الارب .
رغم. [ رَ ] (ع مص ) یا رُغم یا رِغم. کراهت داشتن چیزی را. (ناظم الاطباء). مکروه داشتن. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
|| به کره و ناپسندی حقیر و خوار گردیدن : رغم انفی لله رغماً. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). به خاک رسیدن بینی و مقهور شدن. (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). || قادر بر انتصاف نشدن کسی. (ناظم الاطباء).
|| خاک آلود شدن. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). به خاک مالیده شدن. به خاک آلوده شدن. (یادداشت مؤلف ).
|| نگاه داشتن فروشدن آفتاب. (تاج المصادر بیهقی ) (مصادراللغه ٔ زوزنی ).
|| پوست از درخت بازکردن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
|| خوار و ذلیل گردیدن. (ناظم الاطباء). خوار شدن. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
|| برغم کسی کار کردن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). کینه گرفتن. (تاج المصادر بیهقی ).
- از رغم کسی ؛ بر خلاف میل او و برای مخالفت با او
- بر رغم ؛ بر خلاف میل. برای مخالفت.
- بر رغم انف ؛ برای بخاک مالیدن بینی.بر خلاف میل .
- برغم کسی ؛ به عمد بر خلاف میل او. (لغت فرس اسدی چ پاول هورن ) .
- رغماً للانف فلان ؛ برای خاک آلود شدن بینی او.
- رغم انف ؛ مخفف «برغم انف ». برای بخاک مالیدن بینی.
- رغم کسی ؛ مخفف «برغم انف کسی »؛ علی رغم او. برای بخاک مالیدن بینی او. برای مخالفت نمودن با او.
- رغم یکی را کاری کردن ؛ برای مخالفت با وی آن کار را انجام دادن.
- علی رغم ؛ برای به زمین مالیدن بینی کسی ، که کنایه است از خوار و ذلیل ساختن وی. بر رغم. بر خلاف میل کسی .
کلمه : | علیرغم |
اشتباه تایپی : | ugdvyl |
آوا : | ‘alAraqme |
نقش : | حرف اضافی گروهی |
معنی رغم در لغتنامه معین
رغم(رَ) [ ع . ] (مص م .) =
۱ – برخلاف میل کسی عمل کردن . ۲ – غلبه کردن، به خاک مالیدن .علی رغم( ~. رَ) (ق مر.) گرفته شده از عربی به معنای برخلاف، به ناخواست .
معنی رغم فرهنگ عمید
رغمخلاف میل کسی رفتار کردن.علی رغم۱. برخلاف.
۲. خلاف میل و خواهش، به ناخواست، به ناخواه.
علی رغم به عربی
عربی | معنی |
---|---|
بصرف النظر عن | عليرغم |
علي الرغم من | علي رغم |
رَغم ذلك | عليرغم اين |
سببي | علي |
على ما يظهر | عليالظاهر |
علی رغم به انگلیسی
English | فارسی |
despite with | علی رغم |
withal | علی رغم آن |
spite reluctance | رغم |
masculine proper name high eminent | علی |
after despite notwithstanding | به رغم |
absolutely generally | علی الاطلاق |
alternate stand-in | علی البدل |
in part payment on account | علی الحساب |
especially mainly | علی الخصوص |
indifferent | علی السویه |