شاید شما هم در مورد نوشتن اختلاس یا اختلاص دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( اختلاس یا اختلاص ? )
املای صحیح این واژه « اخلاس » میباشد و نوشتن به صورت « اختلاص » نادرست است .
فهرست مطالب
اختلاس یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه اختلاس:
- تصرف و تصاحب در اموال متعلق به دولت توسط کارمند دولت
- پولی را مخفیانه از صندوق ، بنگاه ، یا اداره های دولتی برداشتن
- حیف ومیل
- دزدی
- دزدیدن
- دزدی کردن
- ربایش
- ربودن
- سرقت
تلفظ اختلاس :
اختلاس از نظر قانون
هرگونه تصاحبی که نسبت به اموال و وجوه عمومی که به کارمند دولت سپرده شده است، صورت بگیرد خود یک نوع خیانت در امانت است.
این عنصر سپردن مال و وجوه دولتی وجه افتراق اختلاس با خیانت در امانت است . عنصر قانونی جرم اختلاس دارای ماهیتی عمومی و غیرقابل گذشت است.
مجازات آن در قانون « تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری » پیش بینی شده است .
چه ارگان هایی دولتی محسوب می شوند :
- مؤسسات خیریه که تولیت آنها بر حسب زمان بر عهده حاکم عصر حاضر است .
- مؤسسات عام المنفعه ای که دولت یا شهرداری اداره می کند .
- مؤسسات انتفاعی که به کمک مستمر دولت اداره می شوند.
مجازات اختلاس :
- 2 تا 10 سال حبس و انفصال دایم از خدمات دولتی
- جزای نقدی 2 برابر مبلغ اختلاس
- رد وجه یا مال مورد اختلاس
معنی اختلاس در لغتنامه دهخدا
اختلاس . [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) ربودن. ( تاج المصادر بیهقی ). مخالسه. تخلس. ( زوزنی ).
|| زود ربودن. سلب کردن.
|| مؤلف آنندراج آرد: فی الاصطلاح ، ادا کردن است معانی مدح ( را ) در غزل و یا برعکس. مثال اول ، میرزا صائب گوید:
خاکدان دهر مفلس بود از نقد مراد
دستهابر هم زدی دریا و کان آمد پدید.
مثال دوم ، طالب آملی در تعریف اسپ گوید:
در شکیلش پا بسان ساق خلخال آشنا
در جدارش دست همچون ساعد دستینه دار.
شکیل رسن اسب را گویند. ( از مطلعالسعدین و منتهی الارب ).
وصاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد : اختلاس بمعنی ربودن است . و آن چنان باشد که معنی غزل بمدح آورند . و یا معنی مدح بغزل آورند. مثال اول ، مصرع :
رُمح تو راست چون قدِ زیبای دلبران.
مثال دوم ، مصرع :
همی از راستی قدّت برُمح شاه دین ماند.
کذا فی جامعالصنایع.
و اختلاس نزد قاریان ، ترک تکمیل حرکت را گویند. کما فی شرح الشاطبی.
|| ( اصطلاح تجوید ) یکی از اقسام وقف است که در موقع وقف دو ثلث حرکة حرف موقوف علیه تلفظ شود.
|| ( اصطلاح فقه ) مالی را از محل غیر حرز و بطور مخفی ربودن و آن با سرقت فرق دارد. ابوسالم السلولی ، قال : کنت عندالحسن بن علی جالساً اذا اتی بشاب فقیل انه سرق فقال له الحسن هل اختلسته قال بل سرقته قال اذهبوا به فاقطعوا . ( الکنی والاسماء للدولابی ). رجوع به مختلس شود.
معنی اختلاس در لغتنامه معین
(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) :
- ربودن .
- دزدیدن .
- سوءاستفادة مالی توسط شخصِ مسئول .
اختلاس یا اختلاص ?
معنی اختلاس در فرهنگ عمید
۱. (حقوق ) دزدیدن پول مؤسسه یا ادارۀ دولتی.
۲. [قدیمی] غنیمت شمردن.
۳. (ادبی ) بیان کردن معنی مدح در غزل یا معنی غزل در مدح.
نقش: اسم آوا: /~extelAs/ اشتباه تایپی: hojghs
اختلاس به انگلیسی
English | فارسی |
---|---|
defalcation embezzlement expropriation graft jobbery misappropriation peculation | اختلاس |
defalcate embezzle misappropriate graft loot peculate plunder trim | اختلاس کردن |
embezzler | اختلاس کننده |
اختلاس به عربی
متن اصلی | معنی |
---|---|
تَزوير | اختلاس |
نصب | اختلاس |
عَبَث بـ | را اختلاس كرد |
اِنتزاعٌ (الممتلكات) | اختلاس اموال |
تَزويرُ الحسابات | اختلاس بانكي |
متن اصلی | معنی |
---|---|
اختلَسَ | دست به اختلاس زد |
اختلَسَ | اختلاس كرد |
خلَسَ | اختلاس كرد |
سَلَب | اختلاس كرد |
اِبتِزاز | اختلاس كردن |
ابتزار | اختلاس کردن |
تَزويرُ الحسابات | اختلاس مالي |