شاید شما هم در مورد نوشتن حلیم یا هلیم دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( حلیم یا هلیم ? )
املای صحیح این کلمات به معنای مورد نظر شما بستگی دارد . اگر منظور شما « غذای سنتی تهیه شده از گندم » است املای درست « هلیم » میباشد . اما اگر منظور شما « صبوری و بردباری » است املای درست آن « حلیم » است .
توجه : امروزه املای حلیم بجای هلیم بسیار رایج است و یک اشتباه مصطلح میباشد .
فهرست مطالب
حلیم یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه حلیم :
- بردبار
- رزین
- سلیم
- شکیبا
- صبور
- پیه
- چربی
- هریسه
- صبور
- بردبار
- شکیبا
- از نام ها و صفات خداوند
- خویشتن دار
- با صبر و تحمل
- از نامهای خداوند
متضاد واژه حلیم : ناشکیبا ، عجول ، ناصبور .
تلفظ حلیم :
/halim/
معنی حلیم در لغتنامه دهخدا
حلیم. [ ح َ ] ( ع ص ) بردبار. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ترجمان عادل بن علی ) ( مهذب الاسماء ). خویشتن دار. ج ، حُلَماء، احلام. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ).
|| ( اِ ) پیه فربهی.
|| شتر فربه. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). اشتر فربه.
|| گندم با.هریسه. و آن آشی است معروف. ( آنندراج ) :
شوربا چند خوری دست بگندمبا زن
که حلیم است برای دل و جان افکار
بسحاق اطعمه
چو ذوق حلیمش بمدرس نشاند
کتابی بجز نان و حلوا نخواندملاطغرا ( از آنندراج ).
لبش از گفتن و پختن محک بود
همه جوش حلیم بی نمک بود
زلالی ( از آنندراج ).
– حلیم پز ؛ کسی که پزنده حلیم است.
– حلیم پزی ؛ شغل و عمل حلیم پز.
– || دکان حلیم پز.
– امثال :
از هول حلیم توی دیگ نیفتی .
مگر سر حلیم روغن میری .
هم از شوربای قم ماند هم از حلیم کاشان .
حلیم. [ ح َ ] ( اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی.
معنی حلیم در لغتنامه معین
(حَ ) [ ع . ] (اِ. ) بردبار. ج . احلام .
معنی حلیم در فرهنگ عمید
خوراکی که از گندم و گوشت پختۀ له شده تهیه می شود.
حلیم در حل جدول کلمات : بردبار , شکیبا .
هلیم یعنی چه ?
هلیم یکی از غذا های سنتی ایرانیان میباشد که از گندم ، شیر ، گوشت و باقلا تهیه میشده است . امروزه شیر و باقلا از ترکیبات هلیم کنار گذاشته شده است و بجای آن دارچین و شکر اضافه شده است .
این غذا در فرهنگ ملی و مذهبی ما جایگاه ویژه ای دارد و در بسیاری از مناطق ایران یه عنوان غذای نذری پخته میشود . هلیم به عنوان یک وعده غذایی پر انرژی بیشتر در ابتدای صبح مصرف میشود .
معنی هلیم در لغتنامه دهخدا
هلیم. [ هََ ] ( اِ ) به فارسی عبارت از مرق و گوشت و گندم مهراء پخته است و در افعال مانند هریسه. ( حکیم مؤمن ). خوراکی است که از بلغور و گوشت پزند و در ضمن پختن پیوسته به هم زنند تا لعاب گیرد و سپس بر آن روغن و گونه ای از ادویه معطر ( بیشتر دارچین ) ریزند.
هلیم. [ هََ ] ( ع ص ) چسبنده از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || گل لاصق بشی ٔ. ( مخزن الادویه ) ( حکیم مؤمن ).
معنی هلیم در لغتنامه معین
معنی هلیم (هَ ) (اِ. ) نک هریسه .
igdl
معنی هلیم در فرهنگ عمید
عنصر گازی سبک، بی رنگ، بی بو، که برای پُر کردن بالن ها و در جوش کاری کاربرد دارد.
هلیم در حل جدول کلمات :
چسبنده
وای چقدر جالب منم بلد نبودم