حتما برای شما هم پیش آمده است، « تنقیح » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (تنقیح یعنی چه ?).

معنی تنقیح
معنی تنقیح

معنی تنقیح

مترادف و معادل واژه تنقیح:

  • اصلاح
  • پیراستگی
  • تهذیب
  • تصحیح
  • اصلاح کردن
  • پاکیزه گردانیدن
  • پیراستن
  • تهذیب کردن کلام
  • خالص گردانیدن
  • ویژه کردن
  • تهذیب کردن سخن

مثال:

این قانون در حال تنقیح میباشد = این قانون در حال اصلاح کردن میباشد.

آوا:/tanqih/
جمع تنقیح:تنقیحات
تنقیح به انگلیسی:Correction
rectification
amendment
معنی تنقیح

معنی تنقیح در لغتنامه دهخدا

تنقیح [ ت َ ] ( ع مص ) مغز استخوان بیرون کردن ( تاج المصادر بیهقی ) مغز بیرون کردن از استخوان ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) || نیک پیراستن چوب ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( دهار ).

پاکیزه کردن تنه درخت را از شاخ ریزه ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) : و نهالی که در عهد اعتدال فروردین به غرس و تنقیح تزیین ننمایی خاکش بمهر مادران تربیت نکند ( سندبادنامه ص 63 ) || نیک پیراستن ( دهار ) پاکیزه کردن شعر را از کلام رکیک ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

پاکیزه کردن و اصلاح نمودن کلام را ( از اقرب الموارد ) مختصر کردن لفظ با حفظ وضوح و معنی آن ( از تعریفات جرجانی ) پاک و صاف کردن چیزی را از زوائد و عیوب و خالص کردن ( غیاث اللغات ) یقال: خیر الشعر الحولی المنقح و ماقرض الشعر المنقح الا بالذهن الملقح ( از اقرب الموارد ).
– تنقیح مناط ( اصول ): ثبوت علیت مشترک بخاطر تعمیم حکم متعلق بموضوعی مخصوص بر موضوعات دیگر با الغای خصوصیات آن موضوع بدان نحو که آن خصوصیات را در حکم دخالتی نباشد، مثلاً شارع حکمی را به سببی برای موضوعی تشریح کرده است و در ضمن آن حکم اوصافی هم موجود است، هرگاه چنان باشد که با حذف آن اوصاف علت اصلی که موجب تشریح حکم است از میان نرود عین آن حکم را در موارد دیگر تعمیم میدهند و این تعمیم را تنقیح مناط گویند ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).

|| ( اِمص ) پاکیزگی و پاکی وپاک شدگی || تفتیش و تفحص و جستجو و تحقیق ( ناظم الاطباء ) رجوع به تذکرة الملوک چ 2 ص 45، 46 و 50 شود.

معنی تنقیح در لغتنامه معین

(تَ ) [ ع ] (مص م) =

  1. پاکیزه کردن
  2. اصلاح کردن کلام از عیب و نقص

تنقیح در فرهنگ عمید

  • پاکیزه کردن، خالص کردن.
  • اصلاح کردن و پاکیزه کردن کلام از عیب ونقص.

تنقیح به عربی

عربیفارسی
تصحيح تنقیح
الرتوش تنقیح
تَصحيحتنقیح
تَصويبتنقیح
مراجعةتنقیح
معدلتنقیح شده
تَدارك تنقیح كرد
سَوَّيتنقیح كرد
صَوَّبتنقیح کرد
ضَبَط تنقیح كرد
تَحسين تنقیح كردن
إصلاح تنقیح كردند
خاطي تنقیح نشده
تنقیح به عربی

مطالب پیشنهادی

تنقیح یعنی چه ?

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.9 تعداد آرا: 334

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir