حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه تعدیل را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (تعدیل یعنی چه ?).
فهرست مطالب
معنی تعدیل
مترادف و معادل واژه تعدیل:
- متعادل سازی
- معتدل کردن
- بحد وسط آوردن
- برابر ساختن
- تقسیم کردن از روی عدالت
- هموزن کردن
- معادل کردن
- برابرکردن
- مساوی کردن
- تراز
- برابرسازی
آوا: | /ta~dil/ |
جمع تعدیل: | تعدیلات |
تعدیل به انگلیسی: | adjustment modification realignment |
تلفظ تعدیل:
معنی تعدیل در لغتنامه دهخدا
تعدیل [ ت َ ] ( ع مص ) راست کردن ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( دهار ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) راست کردن، یقال :عدل الحکم ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) راست و درست کردن ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) راست کردن چیز یا حکمی ( از اقرب الموارد ) راستی و درستی و برابری و صحت و عدالت ( ناظم الاطباء ).
|| عدل خواندن ( تاج المصادر بیهقی ) عادل خواندن ( زوزنی ) شایسته گواهی گردانیدن ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( ازآنندراج ) پاک گردانیدن شاهد ( از اقرب الموارد ) || تسویه ( کشاف اصطلاحات الفنون ) || برابر کردن ترازو را ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) برابر کردن چیزی را به چیزی ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).
برابر کردن ترازو و کیل را. ( از اقرب الموارد ) || عدلین قرار دادن کالا را. ( از اقرب الموارد ) || یقال : شرب حتی عدل: یعنی نوشید چندان که شکمش مانند تنگبار گردید || بدرستی نمودن کاری را ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
– جرح و تعدیل: رجوع به جرح و جرح و تعدیل شود.
– علم تعدیل : صاحب کشف الظنون بنقل از مولی ابن الخیر در ذیل علم تعریف آرد که : علمی است که بدان تفاوت شب و روز و تداخل ساعات در شب و روز بهنگام اختلاف آنها در تابستان و زمستان شناخته شود و سپس آرد که ابن الخیر این دانش را از فروع علم هندسه دانسته و شاید آنچه وی یاد کرده همان تعدیلات مستعمل دردستوری است که برای استخراج تقویم از زیج وضع شده ودر آن جدول تعدیل ایام است و در زیج جدولهایی در این باره یافت میشود و پیداست که اگر مراد وی این معنی باشد آنگاه تعدیل از مسائل علم زیج و تقویم است…و خلاصه علم بودن آن درست نیست. رجوع به کشف الظنون و تعدیل شمس شود.
معنی تعدیل در لغتنامه معین
واژه تعدیل (تَ ) [ ع ]
- (مص م . ) راست کردن، معتدل کردن
- (اِمص . ) تقسیم کردن از روی عدالت
- راست کار خواندن، پارسا داشتن
- کم کردن
معنی تعدیل در فرهنگ عمید
- راست کردن.
- برابر کردن، دو چیز را با هم مساوی کردن.
- هم وزن کردن.
تعدیل کردن در لغتنامه دهخدا
تعدیل کردن [ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) برابر کردن و از روی عدالت چیزی را تقسیم کردن ( ناظم الاطباء ) || در فارسی امروزین کاستن از شدت و حدت چیزی یا عملی : فلان کس نظر خود را تعدیل کرد، رفتار خود را تعدیل کرد.
تعدیل به عربی
تعديل | تعديل |
تعديل , تنظيم | تعديل |
تنظيم | تعديل |
تَحوير | تعديل |
تَصويب | تعديل |
سَوَّي | تعديل كرد |
عَدَّل | تعديل كرد |
حوَّر | تعديل كرد |
ضَبَط | تعديل كرد |
تَسوية | تعديل كردن |