حتما برای شما هم پیش آمده است «قطع به یقین» را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( قطع به یقین یعنی چه ? ).

این اصطلاح از نظر ادبی نادرست می‌باشد، درست آن « به قطع و یقین » است و معنای آن حتمی و مُسَلَم.

قطع به یقین
قطع به یقین

یقین یعنی چه ?

مترادف و معادل واژه یقین:

  • اطلاع
  • اطمینان
  • اعتقاد
  • ایقان
  • باور
  • بصیرت
  • بی شبهه
  • مسلم
  • بی گمان
  • حتمی
  • قطع

مترادف و معادل واژه قطعی:

  • حتمی
  • مسلم
  • یقینی
  • روشن
  • صریح
  • واضح

مترادف و معادل واژه یقینا:

  • البته
  • بالقطع
  • بدرستی
  • براستی
  • بی تردید
  • بی شبهه
  • مسلماً
  • بی گمان
  • قطعاً
  • محققاً
  • مطمئناً
آوا:/yaqin/
اشتباه تایپی:drdk
rxu , drdk
یقین در حل جدول:بی گمان
فارسی به عربی:ایجابی , بالتاکید , حقیقة , یقین
قطع به یقین یعنی چه ?
معنی یقین در لغتنامه معین ?

(یَ ) [ ع ] (ص) بدون شک، بی گمان

معنی یقین در فرهنگ عمید ?

۱- علم و اطلاع که پس از بررسی و استدلال و برطرف شدن شک و گمان حاصل شود
۲- (صفت ) امری که واضح و ثابت شده باشد
۳- (قید ) بی شک و شبهه، بی گمان
۴-(تصوف ) ایمان قلبی به عوالم غیب بدون هیچ شک و تردیدی
* یقین داشتن: (مصدر لازم ) به راستی و درستی دانستن، مطمئن بودن
* یقین دانستن: (مصدر لازم، مصدر متعدی ) مطمئن بودن
* یقین کردن: (مصدر لازم، مصدر متعدی ) باور کردن و بی گمان پذیرفتن، مطمئن شدن
* به یقین: [قدیمی] یقیناً

یقین به انگلیسی:

  • certainty
  • indubitable
  • positive
  • sure
  • [adj] sure
  • [n] positive knowledge
  • certitude
  • conviction

معنی یقین در لغتنامه دهخدا

یقین [ ی َ ] ( ع اِمص ، اِ ) هرچیز ثابت و واضح و دانسته شده و اطمینان قلب به اینکه چیزی که تعلق کرده است موافق واقع می باشد، بی گمان ( ترجمان القرآن ص 180 ) ( دهار ) ( مهذب الاسماء ) علمی که همراه شک نباشد ( از تعریفات جرجانی ).

|| علم از روی تحقیق، محقق و به راستی و به تصدیق قطعی به نسبت مطابق با واقع که با تشکیک متزلزل نشود. بصیرت. علم.اطلاع، بی گمانی، بی گمان، یَقَن، یَقْن، بی شبهه، یقین چیزی است که زایل نشود به تشکیک مشکک و شک آن است که مساوی الطرفین باشد در وجود و عدم ، و الا طرف راجح را ظن نامند و طرف مرجوح را وهم گویند.

یقین سه مرتبه دارد: اول ، علم الیقین. دوم، عین الیقین، سوم، حق الیقین:

تو شب آیی نهان بوی همه روز
همچنانی یقین که شب یازه(فرالاوی)

– یقین داشتن: به درستی و راستی دانستن و دریافت کردن، به یقین بودن، قطعی دانستن، بی گمان بودن ( از یادداشت مؤلف ) :
به خلد اندر دو حجت بود تأیید و سعادت را
به نام آنکه در اسلام تحقیق و یقین دارد

(امیرمعزی)

– یقین درست: اعتماد صحیح و درست ( ناظم الاطباء ).
– امثال :
به هر کجا که درآمد یقین گمان برخاست ( از امثال و حکم دهخدا ).
یقین را به گمان نفروشند.
|| گاه باشد که از ظن تعبیر به یقین کنند و از یقین تعبیر به ظن، || مرگ، قوله تعالی : واعبد ربک حتی یأتیک الیقین، مرگ || ( ص ، ق ) بدون شک و بی گمان و به تحقیق ( ناظم الاطباء ) بالیقین ( آنندراج ) به یقین، یقیناً، قطعاً، به طور قطع و یقین :

چنانکه آمد از خاک بازرفت به خاک
یقین که بازرود هرکسی سوی جوهر(ناصرخسرو)

ادامه معنی یقین در لغتنامه دهخدا

– بر یقین: به یقین، یقیناً، قطعا، به طور حتم و یقین.

– بر یقین بودن: یقین داشتن، به طور حتم و قطع باورکردن، اعتقاد مسلم داشتن:

چو تیره گمانی تو و من یقینم
تو خود زین که من گفتمت بر یقینی(ناصرخسرو)

– به یقین: بر یقین، یقیناً، به طور قطع و یقین، بی شک، قطعاً.

– به یقین بودن ( یقین بودن ): بی گمان و بی شک بودن و محقق بودن.

– یقین دانستن: به یقین دانستن، به طور حتم دانستن، علم به طور قطع و یقین، حتمی دانستن.

– امری یقین شدن: حتمی شدن آن، مسلم و قطعی گشتن آن، ثابت شدن آن.

– یقین کردن: اعتماد کردن و باور کردن و به راستی و درستی دانستن، باور کردن، استوار داشتن چیزی را، جزم، بی گمان چیزی راپذیرفتن، اعتقاد.
– مصدر یقین گشتن: حتمی شدن، مسلم گردیدن، کسی یا کسانی را باور شدن، یقین شدن.

– یقین مطلق دایم: اگر تصدیق اول در برهان متعلق نباشد بر تعیین وقت مانند حکم بر آنکه شمس در بعضی اوقات معین منکسف باشد، چه این حکم همیشه صادق بود، آن را یقین مطلق دایم خوانند.


– یقین موقت و متغیر: در برهان ، تصدیق اول که دایم وغیردایم می تواند بود اگر متعلق باشد به وقتی معین ، مانند حکم به آنکه امروز شمس منکسف است ، چه این حکم در غیر این وقت صادق نبود، آن را یقین موقت و متغیر خوانند.
– مصدر یقین نمودن: علم، آگاه شدن.آگاهی قطعی داشتن.


|| ( ص ) صاحب یقین. یقین کننده. دارنده یقین ( آنندراج ).

|| ( اِمص ، اِ ) ایمان، ایقان، اعتقاد به خدا، اعتقاد مذهبی.


– حق الیقین: آن است که کیفیت و ماهیت چیزی را کما ینبغی به جمیع حواس دریافته باشد.

– علم الیقین ( علم یقین ): دانشی که در آن شک نباشد، دانستن امری یا چیزی باشد به اقوال ثقات یا به طریق تواتر که اصلاً شک و شبهه در آن نباشد .

( عین یقین ) عین الیقین: آن است که چیزی را به چشم خود دیده بر ماهیت آن یقین حاصل کرده باشند.

مطالب پیشنهادی

قطع به یقین یعنی چه ?

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.9 تعداد آرا: 458

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir