حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه شعف را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( شعف یعنی چه ? ).
معنی شعف
مترادف و معادل واژه شعف:
- خوشی
- سرور
- شادمانی
- مسرت
- نشاط
- وجد
- خشنودی
- شیفته شدن
- خوشدل شدن
معنی اسم شعف: شعف اسمی دخترانه با ریشه عربی به معنی شادمانی است.
آوا: /Sa~af/ اشتباه تایپی: aut متضاد شعف: حزن نقش: اسم ترکیب پرکاربرد: شعف انگیز شعف به انگلیسی: bliss
blissfulness
delight
ecstasy
elation
exaltation
jubilation
merriness
rejoicing
(شَ عَ ) [ ع ] ۱ – (مص ل ) خوشحال شدن ۲ – (اِ مص) خوشحالی .
خوش دل شدن، خوشحال شدن، خوش دلی، شادمانی.
تلفظ شعف:
معنی شعف در لغتنامه دهخدا
شعف [ ش َ ] ( ع مص ) شیفته کردن دوستی کسی دل کسی را، شیفته گردانیدن، دل بردن و شیفته گردانیدن، عشق ( از مصادراللغة زوزنی ).
|| بیمار گردانیدن دل کسی را || رسیدن چیزی به پرده دل و سویدای دل یا حجاب اندرون دل ( آنندراج ) و رجوع به شغف شود || قطران مالیدن شتر را.
|| سبز شدن ْ گرفتن ِ گیاه خشک، یا این معنی به غین معجمه است : شغف ( منتهی الارب ) و رجوع به شغف شود || قرار گرفتن چیزی در روی چیزی، درآویختن چیزی به چیزی ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).
شعف [ ش َ ع َ ]( ع مص ) پوشیدن دوستی دل کسی را، شیفته گردانیدن دوستی کسی را و تمام گرفتن دوستی دل را ( غیاث اللغات ) شیفته گردانیدن ( مجمل اللغة ) برسیدن دوستی در میان دل ( مصادر اللغة زوزنی ) و رجوع به شَعْف و شغف شود. || مبتلا به بیماری شعف گردیدن ماده شتر ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) بسیارشعف گردیدن ماده شتر ( منتهی الارب ) بسیارشعف گردیدن ( آنندراج ) || مشغول کردن ( یادداشت مؤلف ).
شعف [ ش َ ع َ ] ( ع اِ ) شدت بیم || عشقی که دل برد || سر کوهان || پوست درخت غاف || بیماری مر ماده شتر را که از آن موی چشم وی فروریزد || ج ِ شَعَفَة، رجوع به شعفة شود || ( اِمص ) خوشحالی و خوشدلی و شادمانی ( ناظم الاطباء ) شدت فرح ( یادداشت مؤلف ): ایشان را بدان میلی و شعفی بود ( کلیله و دمنه ).
لاجرم از عشق نعت در شعف مدح تو
زآتش خاطر مراست شعر چو آب روان(خاقانی)
تا نشان تیر او کردند یک یک از شعف
ای مسیحا کاش ارواحم همه اعضا بدی(مسیحای کاشی)
|| شیفتگی. شیفتگی در دوستی، فریفتگی، شدت حب ( یادداشت مؤلف ).
– شعف دادن: مشتاق گردانیدن ( آنندراج ) :
مرا چشم آهو شعف داده است
که همرنگ آن لیلی افتاده است(ملاطغرا)
شعف در سایر زبان ها
شعف به سوئدی:
- munterhet
- livligt
- livlig
- h nryckning
- brinnande
شعف به فرانسوی:
- (allgre (adjectif; adverbe
- (ravissement(nom masculin
- fervent
- (anim (adjectif; adverbe
شعف به اسپانیایی:
- ferviente
- vivo
- vivaz
- j bilo
مطالب پیشنهادی
شعف یعنی چه ?
