حتما برای شما هم پیش آمده است واژه محاصبه را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (محاصبه یعنی چه ?).
معنی محاصبه
واژه محاصبه در زبان عربی به معنی پرتاب کردن سنگ ریزه میباشد، از واژه های هم خانواده محاصبه میتوان: محصب، حصب و حصبه اشاره کرد.
اشتباه تایپی: محاصبه سنگ ریزه به انگلیسی: Gravel
تلفظ محاصبه:
معنی محصب در لغتنامه دهخدا
محصب [ م ُ ح َص ْص َ ] ( اِخ ) جای سنگریزه انداختن به منی [ م ِ نا ] ( منتهی الارب ) آنجا که سنگ اندازند به مکه و آنجا را حصاب نیز نامند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) || ( ع ص ) مبتلا به سرخجه، محصوب ( از منتهی الارب ).
محصب [ م ُ ح َص ْ ص َ ] ( اِخ ) شعبی است مابین مکه و منی که به سوی ابطح میرود ( منتهی الارب ) جایی است بین مکه و منی که به منی نزدیکتر از مکه است و بطحاء مکه می باشد که خیف بنی کنانه است و حدش از جیحون رو به منی است و گویند حدش مابین شعب عمرو تا شعب بنی کنانه می باشد و این شعب در خاک کنانه است. وجه تسمیه اینکه این مکان سنگریزه دارد و بعضی گویند بدین مناسبت است که آنجای محل رمی جمره است ( از معجم البلدان ).
محصب [ م ُ ح َص ْ ص ِ ] ( ع ص ) کسی که سنگریزه پراکنده میکند || آنکه ریگ می اندازد در جائی یا در چیزی ( ناظم الاطباء ).
معنی حصب در لغتنامه دهخدا
حصب [ ح َ ص َ ] ( ع اِ ) سنگ ریزه || فروزینه، هیزم و فروزینه آتش از هرچه باشد. یا هیزم را حصب نگویند مادام که آتش وی افروخته نشود. ( منتهی الارب ). گیره، آتش گیره، ضرام هیزم و آنچه بدان آتش افروزند. آنچه در آتش اندازند، هرچه بدان آتش افروخته شود ( غیاث ) پاره آتش، ضرام، فروزینه، هیمه هیزم. [ ح َ ص ِ ] ( ع ص ) حصب شیر که کف از او برنیاید از سردی || شیر که از سردی مسکه وی نه برآید. [ ح َ ] ( ع اِ ) حصب باد که سنگ آرد ( مهذب الاسماء ).
حصب [ ح َ ص َ ] ( ع مص ) سرخجه شدن، حصبه برآوردن، مبتلی به سرخجه برآمدن ( تاج المصادر بیهقی ) || انقلاب چله از کمان ( منتهی الارب )، برگشتن زه از کمان.
حصب [ ح َ ] ( ع مص ) سنگ ریزه انداختن بر، سنگ انداختن ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) || رفتن بر روی زمین، رفتن در زمین || اعراض کردن از… روی گردانیدن از… || حصب مکا، سنگ ریزه گستردن برجای || فروزینه و هیزم افکندن در آتش.
حصب [ ح َ ] ( اِخ ) ( عبری ) اسم ملکه از ملکه های نینویه یا مقاطعه زاب است و برخی ترجمه آنرا«او بجا آمده است» دانسته اند ( قاموس کتاب مقدس ).
فرهنگ معین:
(حَ صَ ) [ ع ] (اِ) ۱ – آتشگیره، فروزینه، بوته ۲ – سنگریزه.
مطالب پیشنهادی
- بی بدیل یعنی چه ?
- در ازای یعنی چه ?
- آسیما یعنی چه ?
- ماضی شدن در جدول ?
- محصوب یا محسوب ?
- مفید فایده یعنی چه ?
محاصبه یعنی چه ?