حتما برای شما هم پیش آمده است واژه «فقید» را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (فقید یعنی چه ?).
فهرست مطالب
معنی فقید
مترادف و معادل واژه فقید:
- ازدست رفته
- درگذشته
- شادروان
- گم شده
- مرحوم
- فوت شده
- مفقود
- گم کرده شده
آوا: | /faqid/ |
اشتباه تایپی: | trdn |
نقش: | صفت |
متضاد واژه فقید: | حی |
فقید به انگلیسی: | lost missing dead deceased |
(فَ ) [ ع ] (ص) =
۱ – گم شده، از دست رفته
۲ – کنایه از: مرده، درگذشته.
۱- [مجاز] درگذشته، مرده
۲- مفقود، گم شده.
معنی فقید در لغتنامه دهخدا
فقید [ ف َ] ( ع ص ) گم کرده شده، مات غیر فقید و لاحمید؛ یعنی بمرد و کسی پروای آن نکرد ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) در تداول امروز، برای مرده ای که بخواهند از او به احترام یاد کنند به کار برند ( یادداشت مؤلف ).
– فقیدالمثل: بی مثل وعدیم النظیر ( غیاث ) ( آنندراج ).
فقد در لغتنامه دهخدا
فقد [ ف َ ] ( ع اِ ) گیاهی است || می مویز || می عسل || می کشوث || ( مص ) گم کردن چیزی را ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) رجوع به فقدان شود. || گم شده را جستن ( ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل بن علی ).
[ ف َ ] ( اِ ) فقد گیاهی است دوائی که آن را پنج انگشت میگویند و در علت استسقا به کار آید و بعضی گویند تخم پنج انگشت است وعربی است ( برهان ) بذرالفقد، حب الفقد، حب الفنجنگست ( یادداشت مؤلف ) حب الفقد ( فهرست مخزن الادویه ).معنی فقدان در لغتنامه دهخدا
فقدان [ ف ِ / ف ُ ] ( ع مص ) گم کردن کسی را ( منتهی الارب ) فقد، فقود ( اقرب الموارد) گم یافتن ( تاج المصادر بیهقی ) گم کردن، از دست دادن، نبودن ( یادداشت مؤلف ) :
میگویم اگر تاب شنیدن داری
فقدان شباب و فرقت احباب است(خاقانی)