حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « برازش » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (برازش یعنی چه ?).
فهرست مطالب
معنی برازش
مترادف و معادل واژه برازش:
- زیبندگی
- مناسب بودن
- وصل کردن پنبه و پاره بر قبا و خرقه و امثال آن
آوا: | baraazesh |
اشتباه تایپی: | fvhca |
برازش به انگلیسی: | grace , suitability |
معنی برازش در لغتنامه دهخدا
برازش [ ب َ زِ ] ( اِمص ) اسم مصدر است از برازیدن، زیبندگی ( آنندراج ) ( برهان ) || وصل کردن پنبه و پاره بر قبا و خرقه و امثال آن ( برهان ) ( آنندراج ).
فرهنگ عمید:
- برازندگی، زیبندگی
- شایستگی
معنی برازنده
مترادف و معادل واژه برازنده:
- درخور
- زیبنده
- سزاوار
- شایان
- شایسته
- قابل
- لایق
- متناسب
- ورجاوند
- ورجاوند
متضاد برازنده: | نامتناسب نالایق |
جدول کلمات: | متناسب |
آوا: | /barAzande/ |
برازنده به انگلیسی: | tailored becoming graceful comely chi-chi congruous elegant fit handsome style proper |
برازنده به عربی: | رائع , لطیف |
معنی برازنده در لغتنامه دهخدا
برازنده [ ب َ زَ دَ / دِ ] ( نف ) زیبنده :
خالق خلق و نگارنده ایوان رفیعی
فالق صبح و برازنده خورشید منیری(سعدی)
|| سزاوار، درخور، برازا، لایق :
پیش بالای تو میرم چه بصلح و چه بجنگ
چون بهر حال برازنده ناز آمده ای(حافظ)
(بَ زَ دَ ) (ص فا) شایسته، زیبنده.
۱- شایسته، لایق
۲- زیبنده، مناسب