حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « مناسک » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (مناسک یعنی چه ?).
فهرست مطالب
معنی مناسک
مترادف و معادل واژه مناسک:
- آداب
- آیین ها
- سنن
- عبادات
- عبادت ها
- منسک ها
- مراسم
- نیایش ها
- مناسک حج: اعمالی که هنگام حج انجام دهند
آوا: | /manAsek/ |
نقش: | اسم |
اشتباه تایپی: | lkhs; |
مناسک به انگلیسی: | ceremonies rites |
(مَ س ) [ ع ] (اِ) جِ منسک، آیین های عبادی.
اعمال و عبادات دینی
* مناسک حج: اعمال و عبادات حج، از قبیل طواف کعبه، دویدن بین صفا، مروه، و اقامت در عرفات، و قربانی کردن.
معنی مناسک در لغتنامه دهخدا
مناسک [ م َ س ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مَنسِک یا مَنسَک ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) و رجوع به منسک شود || جاهای عبادت حاجیان ( آنندراج ) ( غیاث ).
|| به مجاز ذکر محل و اراده حال، به معنی اعمال و افعال حج، چنانکه طواف کعبه و رمی الجمار و سعی میان صفا و مروه، یعنی دویدن میان صفا و مروه و وقوف عرفات، یعنی استادن در عرفات و قربانی و بستن احرام و غیر آن ( غیاث ) ( آنندراج ) اعمال راجع به گزاردن حج ( از کشاف اصطلاحات الفنون ) معالم و ارکان و افعال حج. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
قیام به شعایر و مناسک مقتضی وقع و تعظیم شرع باشد ( اخلاق ناصری ) اگر بر سبیل تطوع خواهندکه حج گزارند در تعلیم مناسک آن با دیگر کتب رجوع نمایند ( مصباح الهدایه چ همایی ص 339 ).
– مناسک الحج ؛ عبادات حج و یا موضع عبادات حج. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
– مناسک حج ؛ رجوع به ترکیب قبل شود : چون آدم طواف آن خانه را کرده و مناسک حج را بدان بیاموخت و به عرفات بیرون بردش آدم یاد حوا نبود. ( قصص الانبیاء ص 23 ).
بعد از وصول به مکه مبارکه از جبرئیل تعلیم گرفته به مناسک حج پرداخت. ( حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 20 ). چون حضرت مقدس نبوی علیه السلام عزم اقامت مناسک حج جزم فرمود به قبایل عرب پیغام فرستاد که… ( حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 409 ).
واژه مناسک در اشعار فارسی
پس گشته صدهزار زبان آفتاب وار
تا نسخه مناسک حج گردد از برش(خاقانی)
تا بیابی گر بجویی از برای حج و غزو
در مناسک حکم حج و در سیر حکم غزا(سنائی)
تا بیابد حاجی و غازی همی اندر دو اصل
در مناسک حکم حج وندر سیر حکم غزا(سنائی)
خوانده اند از لوح دل شرح مناسک بهر آنک
در دل از خطیداﷲ صد دلستان دیده اند(خاقانی)
گویی کانبوه حافظان مناسک
گرد در مسجدالحرام برآمد(خاقانی)
سوی کعبه شد رخ برافروخته
حساب مناسک درآموخته(نظامی)
معنی متسک در لغتنامه دهخدا
منسک [ م َ س َ ] ( ع مص ) عبادت کردن ( تاج المصادر بیهقی ) پرستیدن و پارسا گردیدن، نُسک، نَسک، نِسک، نُسُک ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء )، عبادت کردن و زهد ورزیدن و تقشف ( از اقرب الموارد ) عبادت کردن و قرآن خواندن ( غیاث ) || قربانی لوجه اﷲ ( کشاف اصطلاحات الفنون ) ( از اقرب الموارد ). قربانی کردن ( غیاث ) قربانی کردن برای خدای تعالی ( تاج المصادر بیهقی ).
منسک [ م َ س ِ / س َ ] ( ع اِ ) قربانگاه ( ترجمان القرآن ) آنجا که قربان کنند در حج، ج – مناسک ( مهذب الاسماء ) قربانی جای ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). جای قربانی حاجیان ( غیاث ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).
|| طاعتگاه ( دهار ) جای عبادت ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) عبادتگاه ( غیاث ) ( آنندراج ) || روش عبادت ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) || ذات عبادت ( منتهی الارب ) خود عبادت، ج ، مناسک ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) منسک مصدر «نسک ﷲ» است؛ یعنی قربانی کردن لوجه اﷲ پس از آن این لفظ را در مورد هر عبادتی استعمال کردند و از آن پس این لفظ عام به عبادت خاص حج مخصوص و مشهور شد ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
|| جای الفت گرفته ( منتهی الارب ) مکان مألوف ( اقرب الموارد ) || این کلمه در اقبال نامه نظامی چند جای آمده.
مطالب پیشنهادی
مناسک یعنی چه ?
ریشه کلمه مناسک منسک هست
باید دقیق معنی واژه رو درک کرد