حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « مذمت » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (مذمت یعنی چه ?).
معنی مذمت
مترادف و معادل واژه مذمت:
- بدگویی
- توبیخ
- خرده گیری
- زشت یاد
- سرزنش
- غیبت
- بدگفتن
- نکوهش کردن
- سرزنش کردن
- نکوهش
آوا: | /mazemmat/ |
متضاد مذمت: | محمدت ستایش ستایش کردن |
نقش: | اسم |
اشتباه تایپی: | lblj |
مذمت به انگلیسی: | reproach deprecation slander |
فارسی به عربی: | رفض |
(مَ ذَ مَّ ) [ ع مذمة ] (اِمص) نکوهش، سرزنش
( صفت ) بدگویی کننده : نکوهنده : زن صاحب جمال هر چند که در حسن و جمال رسیده باشد مذمت کنند، خود را گم و کم نیابد .
۱. بد گفتن از کسی یا چیزی.
۲. بدگویی، نکوهش.
معنی مذمت کردن
مترادف و معادل «مذمت کردن»:
- سرزنش کردن
- نکوهش کردن
- بد گفتن
- نکوهیدن
- بدگویی کردن
- ذم کردن
مذمت در لغتنامه دهخدا
مذمت [م َ ذَم ْ م َ ] ( از ع اِمص ) ذم، مذمة، نکوهش کردن، نکوهیدن، بد گفتن ( یادداشت مؤلف ) رجوع به مذمة شود || ( اِمص ) نکوهش، بدگوئی، مقابل محمدت.
- (مصدر) مذمت کردن: بدگوئی کردن، عیب جوئی کردن، ذم کردن.
- مذمت کننده: بدگوئی کننده، نکوهنده ( فرهنگ فارسی معین )، عیب گوینده، عیب نهنده: زن صاحب جمال هر چند که در حسن و جمال رسیده باشد مذمت کننده خود را گم و کم نیابد ( تاریخ قم از فرهنگ فارسی معین ).
مذمة [ م َ ذَم ْ م َ ] ( ع مص ) ذم.هجو کردن و عیب نهادن ( از متن اللغة ) مقابل مدح به معنی ستودن ( از اقرب الموارد ) نکوهیدن || ( اِمص ) نکوهش ( مهذب الاسماء ) ( دستورالاخوان ) ملامة ( متن اللغة ) خلاف محمدت ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ج، مذام، مذمت رجوع به مذمت شود || زفتی ( منتهی الارب ) بخل ( متن اللغة ) || حق، واجب، حرمت و آبرو ( منتهی الارب ) ذمام و حرمت ( متن اللغة ) حق و حرمت. گویند: هو یحفظ مذمته: ای حقه و حرمته ( اقرب الموارد ) || رجل ذومذمة: مرد گران بر مردم ( منتهی الارب )، ثقیل بر مردم ( اقرب الموارد ) کل بر مردم، ذومَذِمَّة ( از متن اللغة ).
مطالب پیشنهادی
مذمت یعنی چه ?