مجموعه ضرب المثل های فارسی که با حرف « ی » آغاز می‌شوند در این صفحه گردآوری شده است . برای هر کدام از ضرب المثل ها معنی کوتاهی نیز آورده شده است ( ضرب المثل با حرف ی ).
ضرب المثل با ی
| یه وقت از سوراخ سوزن تو میره یه وقت از در دروازه تو نمیره | دم دمی بودن و بهانه گیری |
| یه مو از خرس کندن غنیمته | گرفتن پول از فرد خسیس |
| يا رضاي دوست بايد يا هواي خويشتن | |
| يك بار جستي ملخک، دو بار جستي ملخک، آخر نجستي ملخک | |
| یه گوشش دره یه گوشش دروازه | آدم بیخیال و بی فکر نصیحت پذیر نبودن |
| یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم | |
| یه دیوانه سنگی به چاه میندازه که صد عاقل نمیتونه بیرون بیاره | |
| يابو برش داشته | جوگیر شده خودش رو گنده میبینه |
| يه دستم سپر بود، يه دستم شمشير، با دندونام كه نميتونم بجنگم | بهانه سازی |
| يه عمر گدائي كرده هنوز شب جمعه رو نميدونه | آدم کار نابلد |
| يكي را توي ده راه نمي دادند سراغ خونه ي كدخدا را مي گرفت | آدم پررو |
| يه سيب رو كه به بندازی هوا تا بياد پایين هزار تا چرخ مي خوره | |
| یک لب و هزار خنده | آدم خوش اخلاق و خوش‌رو |
| يكي كمه، دوتا غمه ، سه تا خاطر جمه | |
| یه سوزن بخودت بزن و یه جوالدوز به مردم | دعوت انصاف و عدالت |
| يه ستاره توي آسمون نداره | آدم بد بخت |
| یک روده راست تو شکمش نیست | اشاره به آدم دروغگو و پشت هم انداز |
| یك دل نه صد دل عاشق شده | |
| یک سر داره هزار سودا | کسی که مشغله و گرفتاری زیادی دار |
| یه سال بخور نون و تره صد سال بخور نون کره | یک مدت زیاد تلاش کردن و بهره بردن در بقیه عمر |
| یا کوچه گردی یا خانه داری | |
| یک تیر و دو نشان | با انجام یک کار به دو هدف و مقصود رسیدن |
| یک لاقبا | به آدم فقیر و بی‌پول و آس و پاس می‌گویند |
مثل با حرف ی
- یارقدیم ، اسب زین کرده است
- یه دست صدا نداره
- يك من رفتم صد من آمدم
- يک مويز و چل قلندر
- يه جا ميل و مناره را نمي بينه يه جا ذره رو در هوا ميشماره
- يك گل از صد گلش شكفته بودن
- يه لاش كرديم نرسيد دو لاش كرديم كه برسد
- یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب
- یه پاش این دنیا یه پاش اون دنیاست
- يه نه بگو، نه ماه رو دل نكش
- یه روزه مهمونیم و صد ساله دعاگو
- يا مكن با پيل بانان دوستي — يا بنا كن خانه ای در خورد پيل
- یه تب یه پهلوان رو میخوابونه
- يك شب كه هزار شب نيست
- يكي مرد و يكي مردار شد يكي به غضب خدا گرفتار شد
- یه جا میل و مناره را نمی بینه یه جا ذره رو در هوا می شماره
- يک شكم سير بهتر از صد شكم نيم سير
- يه كفش آهني ميخواد و يه عصاي فولادي
- يك تير و دو نشان كردن
- يك خورده شاخ بهتر از هزار ذرع دمه
- يكي ميمرد ز درد بينوايي – يكي ميگفت خانوم زردك ميخواهي ؟!
- يك حمام خرابه چند تا جامه دار مي خواد ؟
- يكي پول پيدا ميكنه يكي گم ميكنه !
ضرب المثل های فارسی با حرف ی
يكي نون نداشت بخوره پياز ميخورد كه اشتهاش واشه.
يه روز حلاجي ميكنه سه روز پنبه از ريش ور ميچينه.
يک پاپاسي تو جيبش نيست مي خواد شمس العماره رو بخره.
یک لحظه نادانی، یک عمر پشیمانی
یک آن غفلت و سهل‌انگاری ممکن است به قیمت عمری گرفتاری و ندامت تمتم شود بنابراین باید هوشیار و آگاه بود.
یک دیوانه سنگی به چاه می‌اندازد که صد عاقل نمی‌توانند بیرون بیاورند
اشاره به خراب شدن و گره خوردن به دست اقراد نادان و بی‌فکر و کم تجربه که باعث دردسر بقیه شده و حتی افراد مجرب هم از اصلاح آن ناتوانند.
یکی یک دونه خلو دیوونه
بعضی‌ها معتقدند تک فرزندها به دلیل لوس و از خود راضی بودن، عقل و رفتار چندان منطقی و درست حسابی و قابل قبولی ندارند.
یک کلاغ چهل کلاغ
حرف یا خبری که با دهان به دهان گشتن بزرگ و بزرگتر شده و به حّدی ناباوری برسد.
یک ده آباد به از صد شهر خراب
یک چیز یا کار درست و حسابی و کامل بهتر از چندین کار جور واجورِ ناقص و بدردنخور می‌باشد.
یک تخته‌ش کمه
دیوانه و کم عقله، مغزش عیب داره.
یک خوبی می‌مونه یک بدی
همه چیز می‌گذرد اما یاد و اثر کارهای خوب و بد همیشه برجا خواهد ماند.
یک آشی برات بپزم که یک وجب روش روغن باشه
خط و نشان کشیدن برای کسی، تهدید کردن.
یکه یالقوز
آدم تنها و مجردی که بی‌کس و کار باشد.
یا نصیب و یا قسمت
امید و اعتقاد به خدا و قسمت داشتن.
ضرب المثل با معنی
یا زنگی زنگ، یا رومی روم
یا این طرفی یا آن طرفی، دل به دریا زدن، تردید را کنار گذاشتن و بر یک عقیده پا برجا شدن برای انجام کاری.
یک بار جستی ملخک، دوبار جستی ملخک، آخر به دستی ملخک
تذکر و نصیحت به کسی که کار خطرناک و اشتباهی را چندیدن بار تکرار نموده و از آن رهیده باشد و هشدار به اینکه بالاخره گیر می‌افتد.
یک دست صدا ندارد
به تنهایی نمی‌توان کاری را از پیش برد، موفقیت در سایه اتحاد و همکاری بدست می‌آید.
یک روزی می‌دهد یک روزی هم می‌گیرد
دلداری به شکوه کننده و اشاره به لطف و عنایت و حکمت و مصلحت خداوند در دادن و گرفتن چیزی، اینکه باید راضی بود و ناراحت نشد.
یک من ماست چقدر کره می‌ده
خطاب به کسی که بخواهند به او زحمت و رنج به‌دست آوردن مال یا حسن سابقه و نظایر آن را نشان دهند.
دوپهلو و دوجور حرف زدن، کلام بینابین و ناواضح، مراعات هر دو طرف را کردن و مقصود خود را در لفافه بین نمودن.
یک نون بخور صد نون خیر کن
سفارش شکرگذاری و سپاس به کسی که از خطر یا ضرری بزرگ رهیده باشد.
خیلی حال کردم بازم از این مدلیا بذارید