حتما برای شما هم پیش آمده است واژه قرق را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( قرق یعنی چه ? ).
معنی قرق
مترادف و معادل واژه قرق:
- حفاظت
- قدغن
- ممنوع الورود
- بازداری
- ممانعت از ورود بجایی
آوا: | /qoroq/ |
اشتباه تایپی: | rvr |
نقش: | اسم |
قرق به انگلیسی: | preserve park preserved reserved for exclusive use |
(قُ رُ ) [ تر ] (اِ)جایی که مخصوص اشخاص خاصی باشد و از ورود دیگران به آنجا جلوگیری شود.
۱- جایی که به عدۀ معینی اختصاص دارد و ورود دیگران به آنجا ممنوع است.
۲- ممانعت از ورود به جایی.
۳- منع و بازداشت.
قرق در لغتنامه دهخدا
قرق [ ق َ رَ ] ( ع ص ) جای هموار، و از این معنی است: قاع قرق، رجوع به قَرِق شود.
|| ( مص ) در زمین هموار رفتن ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) || در بیابان سیر کردن ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
قرق [ ق َ رِ ] ( ع ص ) جای هموار، قَرَق ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) رجوع به قَرَق شود. [ ق ِ ] ( ع اِ ) اصل ردی و هیچکاره ( منتهی الارب )، اصل ردی ( اقرب الموارد ) || خوی و عادت مردم ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) || صغار مردم ( اقرب الموارد ).
|| بازی سُدِّر که در آن چهل خط کشند و سنگریزه ها به صف نهند ( منتهی الارب ) که بیست وچهار خط بطور چهارگوشه توی درتو کشند و میان آن چهارخانه ها به طریق مخصوصی ریگهای خرد به صف نهند، و عامه این بازی را دریس نامند ( اقرب الموارد )، دوزبازی.
قرق [ ق َ ] ( ع اِ ) آواز ماکیان ( منتهی الارب ) آواز مرغ گاهی که روی تخم خفته باشد ( اقرب الموارد ). [ ق ُ رُ ] ( ترکی، اِ ) ممانعت ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ) تعرض، مزاحمت و بازداشت ( ناظم الاطباء )، آنندراج آن را به ضم اول و فتح ثانی ضبط کرده و گوید: قُرَق، منع و بازداشتن ( آنندراج ) قوروق، منع و حراست ( سنگلاخ ):
هست از قرق شرم و حیا نزد خودش نیز
زآن جوهر جان دور که در پیرهنستش
|| مجازاً اولنگ و سبزه زاری را گویند که به جهت دواب سرکار سلاطین از چرانیدن غیر منع و قوروغ کرده باشند ( سنگلاخ ذیل قوروق ) قورُق، قوروق،
|| ( ص ) خشک ( آنندراج از فرهنگ ترکی ):
در مجلس خان درآ و آداب ببین
جمع آمده بهر خبث اسباب ببین
بر طاقچه کوزه قرق را بنگر
یک قاب طعام و بیست بشقاب ببین(شفائی)
تلفظ قرق
مطالب پیشنهادی
قرق یعنی چه ?