حتما برای شما هم پیش آمده است واژه «افتراق » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (افتراق یعنی چه ?).
معنی افتراق
مترادف و معادل واژه افتراق:
- پراکندگی
- پریشانی
- تشتت
- تفرق
- تباین
- تفاوت
- جدایی
- فرق گذاشتن
- مفرقت
- از یکدیگر جدا شدن
- جدایی
- پراکنده شدن
آوا: | /~efterAq/ |
اشتباه تایپی: | htjvhr |
جمع افتراق: | افتراقات |
افتراق به انگلیسی: | separation |
(اِ تِ ) [ ع ] (مص ل) =
۱ – از یکدیگر جدا شدن
۲ – فرق گذاشتن
۱- از یکدیگر جدا شدن، جدایی.
۲- پراکنده شدن.
معنی افتراق در لغتنامه دهخدا
افتراق [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) از یکدیگر جدا شدن ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) از همدیگر جدا کردن ( غیاث اللغات ) از همدیگر جدا شدن وکردن و پراکنده گردیدن ( آنندراج ) پراکنده و جدا گردیدن ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) مقابل اجتماع کردن ( از اقرب الموارد ) || ( اِمص ) مأخوذ از تازی: جدائی، مفارقت ( ناظم الاطباء ):
تا بباید آسمان را تیرگی و روشنی
(منوچهری)
تا بباید اختران را اجتماع و افتراق
– حالت افتراق: حالت جدائی ( ناظم الاطباء ).
|| در اصطلاح متکلمان، بودن دو جوهر در دو چیز باشد بطوری که تفاضل میان آن دو ممکن باشد ( از تعریفات جرجانی ) در نظر متکلمان قسمی از کون است. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون ذیل کلمه کون شود.
فرق در فرهنگ معین
(فَ رْ ) [ ع ] =
۱ – (مص م) جدا کردن
۲ – از هم جدا کردن و امتیاز نهادن
۳ – (اِ مص) جدایی
۴ – امتیاز، تفاوت
( ~ ) [ ع ] (اِ) میان سر، تارک
فرق در فرهنگ عمید
- شکافی به صورت خط که به وسیلۀ شانه میان موها ایجاد می کنند.
- [مجاز] سر، کله: آید فرقش به سلام قدم / حلقه صفت پای و سر آرد به هم (نظامی۱: ۲۲ ).
- تفاوت، تمایز.
- [مجاز] نوک و بالای هرچیز: سبحان الله ز فرق سر تا قدمت / در قالب آرزوی من ریخته اند (خاقانی: ۷۱۸ ).
- [قدیمی، مجاز] موی سر: فتنه برخیزد آن زمان که سحر / فرق مشکین فروفشانی تو (عطار۵: ۵۶۵ ).
* فرق دادن: (مصدر متعدی ) از هم جدا کردن و تمیز دادن.
* فرق داشتن: (مصدر لازم ) تفاوت داشتن، متفاوت بودن.
= فرقه
مطالب پیشنهادی
افتراق یعنی چه ?