اگر علاقه دارید بدانید ریشه ضرب المثل این ره که تو می روی به ترکستان است چه چیزی بوده، در ادامه همراه ما باشید و این مطلب را تا انتها مطالعه بفرمائید.
فهرست مطالب
این ره که تو می روی به ترکستان است
سعدی در کتاب گلستان باب دوم در اخلاق درویشان حکایت شمارهٔ ۶ آورده است:
زاهدی مهمان پادشاهی بود. چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که عادت او، تا ظنّ صلاحیت در حق او زیادت کنند.
ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی
کاین ره که تو میروی به ترکستان است
چون به مقام خویش آمد سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاحب فراست داشت. گفت: ای پدر! باری به مجلس سلطان در طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید. گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید.
ای هنرها گرفته بر کف دست
عیبها بر گرفته زیر بغل
تا چه خواهی خریدن ای مغرور
روز درماندگی به سیم دغل
داستان به ترکستان افتادن
پس از مرگ فتحعلي شاه قاجار، علي شاه پسر او خود را شاه خواند اما هنگامی که وليعهد محمد ميرزا به پایتخت رسيد و بر تخت نشست، علی شاه از ترس، خود را در خانه يکی از افراد درباری پنهان کرد و بعد از عذرخواهی از شاه جديد اجازه يافت که به حج برود.
يکي از بزرگان وقتي اين خبر را شنيد رو به علي شاه کرد و اين بيت سعدي را خواند:
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی اين ره که تو مي روی به ترکستان است
اين ضرب المثل را زمانی استفاده میکنند که بخواهند به کنايه به شخصی بگويند که از روش و انديشه اي که دارد نتيجه دلخواه نخواهد گرفت.
«برخی از مثل ها و تعبيرات فارسی/ هاشم رجب زاده»
به ترکستان افتادن یعنی چه ?
این اصطلاح در مواردی استفاده میشود که فردی با نیت باطل و نقشه ای غلط میخواهد به خواسته ای برسد و دیگران به او با این ضرب المثل هشدار میدهند.