حتما برای شما هم پیش آمده است واژه ابدالدهر را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( ابدالدهر یعنی چه ? ).

معنی ابدالدهر
معنی ابدالدهر

معنی ابدالدهر

مترادف و معادل واژه ابدالدهر:

  • همیشه
  • بطور همیشگی
  • ابدی
آوا: /~abadoddahr/
نقش: اسم
اشتباه تایپی: hfnhgniv
ابدالدهر به انگلیسی:eternity
, (to) eternity
معنی ابدالدهر

ابدالدهر در لغتنامه دهخدا

ابدالدهر [ اَ ب َ دُدْ دَ ] ( ع اِ مرکب، ق مرکب) همیشه:

آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند

معنی ابدالدهر در لغتنامه معین ?

(اَ بَ دُ دَ ) [ ع ] (ق) تا ابد، به طور همیشگی

معنی ابدالدهر در فرهنگ عمید ?

به طور همیشگی، تا ابد

معنای ابد در لغت نامه دهخدا

ابد [ ب ِ ] ( ع ص ) جاودانه، ج آبدین || مرغ مقیم بیک جا، خلاف قاطع || جانور وحشی.

ابد [ اَ ب َ ] ( ع ص ، اِ ) استمرار وجود در زمانهای مقدره غیرمتناهیه در مستقبل، چنانکه ازل استمرار وجود است در زمان ماضی غیرمتناهی، استمرار وجود در ظرف آینده، زمانه ای که نهایت ندارد، زمانی که آنرا نهایت نباشد.

همیشه، دائم، جاودان، جاویدان، همیشگی، آخر آخر || چیزی که نهایت و آخر ندارد، || روزگار، دهر، زمانه.


– ابدالاَّباد، ابدالابید، ابدالدهر: همیشه.
– || هرگز، هگرز، هیچگاه.
– الی الأبد: تا جاودان.
– تا ابد، تا به ابد: ابداً، جاودان:

ای در کمال اقصای حد
همچون هزار اندر عدد
وز نسل تو مانده ولد
فضل خدائی تا ابد ناصرخسرو

تو شاه عادل و رادی و در جهان مانَد
همیشه تا به ابد ملک شاه عادل و راد مسعودسعد

عاشق رنج است نادان تا ابد
خیز و لااُقسم بخوان تا فی کبد مولوی

– حیات ابد. عمر ابد ؛ زندگی جاوید. زندگانی جاودان: و نیز آنکه سعی برای آخرت کند مرادهای دنیا به تبعیت بیابد و حیات ابد او را به دست آید، و بسمت علم حیات ابد یابند.

مر او را نه عمر ابد خواستم
بتوفیق خیرش مدد خواستم سعدی

|| قدیم، ازلی || فرزند یکساله، ج آباد، اُبود، اَبدین ، اَبید.

ابد. [ اَ ب َدد ] ( ع ص ) مرد بزرگ جثه. مردی که دو ران از هم گشاده نهد در رفتن از فربهی. || اسبی که دو دست او از هم دور و گشاده سینه بود. || جولاهه. مؤنث : بَدّاء.

معنای ابد در لغتنامه معین

(اَ بَ ) [ ع ] (اِ)=

۱ – زمانی که آن را نهایت نباشد، همیشه جاوید، مق ازل

۲ – قدیم، ازلی، حیات ~ زندگی جاوید

معنای ابد در فرهنگ عمید

  • زمان آینده که نهایت ندارد
  • (صفت ) همیشه، جاوید، دائم
  • [قدیمی] دهر، روزگار

دهر یعنی چه ?

مترادف دهر:

  • ایام
  • روزگار
  • زمانه
  • دنیا
  • گیتی

/dahr/

لغتنامه معین:

(دَ ) [ ع ] (اِ) =

۱ – روزگار، زمانه

۲ – عهد، دوره

لغتنامه عمید:

روزگار بی پایان که اول و آخر ندارد، زمان دراز، عصر و زمان، زمانه.

معنی دهر در لغتنامه دهخدا

دهر [ دَ ] ( ع اِ ) روزگار دراز، باطن روزگار که بدان ازل و ابد متحد می شوند، زمانی که نهایت نداشته باشد، زمان بیکران از ازل تا ابد. زمان نامتناهی ازلا و ابداً، عبارت است از زمان ممدود.

اسم است مرمدت این جهان را از آغاز نیستی و پیدایش آن تا زمانی که اجلش در رسد و از هر مدت درازی به دهر تعبیر کنند به خلاف زمان که آن بر مدت کم و زیاد تعبیر شود || سال و عصر و زمان، عهد. عصر، زمان، دوره، روزگار، زمانه، روزگار و زمانه:

دعوی کنی که شاعر دهرم ولیک نیست
در شعر تو نه حکمت و نه لذت و نه چم شهیدبلخی

ای خسروی که نزد همه خسروان دهر
بر نام و نامه تو نوا و فرسته شد دقیقی

– از دهر گذشتن: مرادف از جهان گذشتن که کنایه از رحلت به عالم باقی است.

|| همیشه || مدت هزار سال، ج اَدهُر و دُهور، هزار سال، مدت هزار سال و پانصد سال || غایت، نهایت || اتفاق و حادثه || سختی زمانه || همت و ارادت || عادت، عادت و خو || غلبه || ( اِخ ) نام یکی از سوره های قرآن. هل اتی که 31 آیه است. سوره هفتاد و ششم قرآن کریم پیش از مرسلات و پس از قیامةو آن مدنی است.

|| ( اِ )( اصطلاح فلسفی ) مقدار هستی و امتداد و پایندگی ذوات بی ملاحظه امور متغیره حادثه چنانکه در زمان ملحوظ است.

مطالب پیشنهادی

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.9 تعداد آرا: 388

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir