حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه « تصنعی » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( تصنعی یعنی چه ?).

معنی تصنعی
مترادف و معادل واژه تصنعی:
- ساختگی
 - مصنوعی
 - غیر طبیعی
 
| اشتباه تایپی: | jwkud | 
| متضاد تصنعی: | واقعی حقیقی  | 
| آوا: | /tasanno~i/ | 
| نقش: | صفت | 
| تصنعی به انگلیسی: | affected airy artificial contrived factitious histrionic stilted strained unnatural unreal plummy  | 
(تَ صَ نُّ ) [ ع ] (ص نسب) ساختگی، مصنوعی .
تصنعی [ ت َ ص َن ْ ن ُ ] ( ص نسبی ) ساختگی ( یادداشت مرحوم دهخدا ) خلاف حقیقی.
معنای تصنع
مترادف و معادل واژه تصنع:
- ساختگی
 - ظاهرسازی
 - ظاهرسازی کردن
 - خودآرایی
 - خودآرایی کردن
 - وانمودی
 - ساختگی
 - خودآرایی کردن
 - خود آرایی
 - جمع : تصنعات
 
تصنع در لغتنامه دهخدا
تصنع [ ت َ ص َن ْ ن ُ ] ( ع مص ) خویشتن برآراستن، آراستن خویشتن، روش نیکو نهادن از خود و خویشتن را آراستن و بتکلف نیکوسیرتی کردن، روش نیکو نمودن از خود: شکر نعمت بزرگان واجب است و ذکر جمیل ودعای خیر و ادای چنین خدمتی در غیبت اولیتر است از حضور. که آن به تصنع نزدیک است و این از تکلف دور || آراستن زن حسن خود را || خوش آمد و چاپلوسی نمودن.
تصنع در لغتنامه معین
(تَ صَ نُّ ) [ ع ] (مص ل) حالتی را به طور ساختگی به خود گرفتن ، ظاهرسازی.
فرهنگ عمید:
۱- خودآرایی کردن
۲- خود را به حالتی متکلفانه وانمود کردن، ظاهرسازی کردن
صنع یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه صنع:
- آفرینش
 - ابداع
 - خلقت
 - ساخت
 - ساخته
 - صنعت
 - ساختن
 - هنر
 
صنع در لغتنامه دهخدا
صنع [ ص ُ ] ( ع اِ ) کار || کردار || مصنوع، ساخته:
ویران دگر ز بهر چه خواهد کرد
باز این بزرگ صنع مهیا را (ناصرخسرو)
شده حیران همه در صنع صانع
همه سرگشتگان شوق مبدع (ناصرخسرو)
صانعی باید قدیم و قایم و قاهر بدان
تا پدید آید ز صنع وی بتان قندهار (سنائی)
فرهنگ معین
(صُ ) [ ع ]=
۱ – (مص م) ساختن، آفریدن
۲ – نیکویی کردن
۳ – (اِمص) احسان
۴ – آفرینش
فرهنگ عمید:
۱- آفرینش، آفریدن
۲- (اسم ) [قدیمی] عمل، کار
۳- [قدیمی] نیکی کردن، احسان
مطالب پیشنهادی
- ادهم یعنی چه ?
 - چارقد یعنی چه ?
 - شفیق یعنی چه ?
 - مضیق یعنی چه ?
 - خساست یعنی چه ?
 - هم خانواده تجهیز چیست ?