حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « صامت » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( صامت یعنی چه ?).
جدول محتوا
معنی صامت
مترادف و معادل واژه صامت:
- عجم
- گنگ
- ناگویا
- بی صدا
- بی آوا
- زبان بسته
- خاموش
- ساکت
- سکون
- بیواک
- مصمت
- همخوان
آوا: | /sAmet/ |
نقش: | صفت |
اشتباه تایپی: | whlj |
متضاد صامت: | ناطق |
صامت به عربی: | اخرس , صامت |
صامت به انگلیسی: | silent mute consonant soundless still tacit voiceless |
(مِ ) [ ع ] =
۱ – (اِفا) بی صدا، خاموش
۲ – (اِ) اموال غیر جاندار مانند زر و سیم، اسباب ، جامه و خانه و غیره
۳ – حرفی که حرکت نداشته باشد
۱- [مقابلِ ناطق] ساکت، خاموش
۲- ناتوان در سخن گفتن
۳- (سینما، تئاتر) ویژگی فیلم بدون صدا
۵- (اسم ) (زبان شناسی ) واجی که در گذر خود از اندام های گویایی به مانعی برخورد می کند، مانند ج، د، ر، همخوان، بی صدا
6- (اسم ) [قدیمی، مجاز] زر و سیم
* صامت وناطق: [قدیمی، مجاز] دارایی شخص از زروسیم و چهارپایان
معنی صامت در لغتنامه دهخدا
صامت [ م ِ ] (ع ص ، اِ) نعت فاعلی از صُمت، خاموش، خموش، ساکت:
چون من از تسبیح ناطق غافلم
مولوی
چون بداند سبحه صامت دلم
|| زر و سیم و جامه و خانه و غیره مقابل ناطق یا صاخب که شتر و گاو و گوسفند است.
ور میسر شود که سنگ سیاه
زر صامت کنی به قلابی سعدی
سخن آنجا که زند لاف ادب
خامشی اززر صامت چه عجب
|| صفت دسته ای از حروف است و مصمت نیز گفته اند. مقابل مصوت و از خواص آن اینکه ابتدا بحرف صامت یا مصمت نتوان کرد مگر بعد از آنکه با مصوت کوتاه یا بلند مقارن شود و مجموع را حرف متحرک خوانند و اگر مصوت مقصور باشد حرف متحرک را یک جزو بیش نشمرند و اگر ممدود باشد مقدار فضل ممدود را بر مقصور حرفی ساکن شمرند… رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون ذیل کلمه حرف و رجوع بدین لغتنامه ذیل حرف و رجوع به معیار الاشعار خواجه نصیرالدین طوسی و رجوع به تحقیق انتقادی در عروض فارسی تألیف خانلری ( ص 59 ) شود.
|| گاهی صامت را مقابل نامی آرند یعنی جماد || شیر خفته || بیست عدد از شتران ( منتهی الارب ).
مطالب پیشنهادی
صامت یعنی چه ?