حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه «ریزه کاری» را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (ریزه کاری یعنی چه ?).

معنی ریزه کاری
معنی ریزه کاری

معنی ریزه کاری

مترادف و معادل اصطلاح ریزه کاری:

  • ظرافت
  • ظریف کاری
  • مرحله ای از کار که باید با دقت انجام شود
  • خوش اندامی
  • زیبایی
  • وقار
  • لطافت
  • ریزه کاری
  • رفتار ظریفانه
  • باریک بینی کردن
تلفظ:/rizekAri/
ریزه کاری به انگلیسی:nuance
precision
punctilio
subtlety
touch
elaborate work
nicety
ریزه کاری به عربی:تعقید
رشاقة
معنی ریزه کاری
معنی ریزه کاری در لغتنامه معین ?

(زِ)(حامص) ظریف کاری، دقیق کاری.

معنی ریزه کاری در فرهنگ عمید ?

نازک کاری، به کار بردن شکل ها و نقش های ظریف، نشان دادن کوچک ترین و ریزترین اجزای چیزی در نقاشی و سایر هنرهای زیبا.

معنی ریزه کاری در لغتنامه دهخدا

ریزه کاری [ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) باریک بینی. دقت: تبتین، ریزه کاری و باریک بینی کردن || زیرکی، وقوف داری || خوشکاری، ظرافت، لطافت، ترسیم دقیق اشکال و نقشهای ظریف با ارائه کوچکترین اجزای شی در یک اثر هنری ( نقاشی، مجسمه سازی، خطاطی، رقص و غیره )

خورده کاری، مرادف خورده کاری، کارهای نازک سرانجام دادن:

درنمی آید به چشم همتم نقش دو کون
می کند طراح قسمت ریزه کاریها عبث طغرا

نباشد مست می با چشم بازش
خبر از ریزه کاری های نازش محسن تأثیر

تعتد: ریزه کاری کردن در کار.

معنای ریزه در لغتنامه دهخدا

ریزه [ زَ / زِ ] (ص ، اِ) پارچه، قطعه، خرده، خرده کوچک از هر چیزی، خرد، صغیر، سخت خرد، بسیار ریز، هرچه در غایت خردی بود:

و آن کوه بلند کآبناک است
جمعآمده ریزه های خاک است نظامی

خوانده بجان ریزه اندیشناک
ابجد نه مکتب از این لوح خاک نظامی

اگر زبان مرا روزگار دربندد
به عشق در سخن آیند ریزه های عظام سعدی

– آبگینه ریزه: خرده شیشه:

عقل کل را آبگینه ریزه در پای اوفتاد
بس که سنگ تجربت بر طاق مینایی زدم سعدی

– ریزه شدن:خرد شدن، به قطعات و تکه های کوچک درآمدن، خرد شدن به پاره های کوچک.

– معنای ریزه کردن: خردخرد کردن، قطعه قطعه کردن، تفتیت.

– معنی ریزه میزه: زن که جثه و همه اعضاء خرد و مطبوع دارد.

– ریزه دندان: خرددندان، که دندانهای خرد دارد.
– ریزه سیمین: ستارگان، کنایه از ستارگان، کوکب.

|| هر چیز که در غایت خردی و کوچکی باشد از حیوان ونبات و جماد || کودک، بچه از هر حیوانی || خار و خاشاک خرد || آنچه زرگران سیم و زر گداخته در وی ریزند || ریز، مقابل درشت.

– ریزه نقش: آنکه اجزای روی و بدن همه نازک و لطیف وکوچک دارد. خردجثه.
– زمین ریزه: ذره خاکی. ریزه ای از خاک زمین :

– نان ریزه: ریزه نان. قطعات خرد از نان :
سنگریزه: پاره های بسیار خرد و کوچک سنگ.
– عرق ریزه: کنایه از گلاب.
– قطره ریزه: قطره های خرد باران.

|| تراشه، پاره، رقعه، چیزی که از شکستن چیزی بریزد، قراضه. ریزه زر.

– ریزه قلم: تراشه قلم، عامه قدما معتقد بودند که پراکندن تراشه قلم زیر دست و پا موجب نکبت می شود.

مطالب پیشنهادی

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.9 تعداد آرا: 255

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir