حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه شهیر را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (شهیر یعنی چه ?).
معنی شهیر
مترادف و معادل واژه شهیر:
- بنام
- نام آور
- پرآوازه
- سرشناس
- نامور
- شهره
- مشهور
- معروف
- نامدار
- نامی
| تلفظ: | /Sahir/ |
| اشتباه املایی: | شحیر |
| اشتباه تایپی: | aidv |
| متضاد شهیر: | گمنام |
| شهیر در حل جدول کلمات: | جدول کلمات |
| شهیر به انگلیسی: | distinguished eminent famous illustrious |
(شَ ) [ ع ] (ص) معروف، نامدار، نامور.
معروف و مشهور میان مردم، نامدار، نامور، نامی.
معنی شهیر در لغتنامه دهخدا
شهیر [ ش َ ] ( ع ص ) بزرگ نام آور، نامی بلندآوازه || جای معروف و مذکور || مشهور.
– شهر شهیر: شهر معروف و مشهور.
– شاعر شهیر: سخت مشهور. نامی.
معنای مشهور
مترادف و معادل واژه مشهور:
- اسمی
- بنام
- زبانزد
- خنیده نام
- پرآوازه
- بلند نام
- سرشناس
- سمر
- شهره
- شهیر
- معروف
- نام آور
- نامدار
- نامور
- نامی
- نبیه
معنی مشهور در لغتنامه دهخدا
مشهور [ م َ ] ( ع ص ) معروف، ج مشاهیر، شناخته، شهیر، معروف، جای مذکورو بزرگ و نام آور، ج مشاهیر، آشکارشده و معروف گشته و شهرت کرده شده و نیک شناخته شده و فاش کرده شده و شایعشده و روشناس گشته و نامدار و نامور و صاحب جلال و بزرگوار، نامی، نیک شناخته شده، بنام، نام بردار، شهیر، بلندآوازه و با کردن و شدن و گردیدن و گشتن و بودن صرف شود. ج مشاهیر، مشهورین:
هرگز نشود خسیس و کاهل
اندر دو جهان به خیر مشهور ناصرخسرو
ای بزرگی که بر سپهر شرف
رأی تو آفتاب مشهور است مسعودسعد
زهی پادشاهی که ملک شرف
به نظم تو گشته ست مشهورنام سوزنی
نماندحاتم طایی ولیک تا به ابد
بماند نام بلندش به نیکویی مشهور گلستان
– مشهور عالم: آنکه همه عالم وی را میشناسند وخنیده.
|| ( اصطلاح حدیث ) حدیثی که پیش اهل حدیث خاصه یا پیش ایشان و پیش دیگران شهرت یافته باشد، و این منقسم میشود به متواتر همچو واقعه بدرو به غیرمتواتر همچون اعمال بالنیات.
در اصطلاح اهل حدیث و روایت «حدیث مشهور» آن باشد که شایع باشد، جماعتی از اهل حدیث، روایت کرده باشند || شمشیر برکشنده از نیام.
معنی مشهور در لغتنامه معین
(مَ ) [ ع ] (اِمف) پرآوازه، نامور.
فرهنگ عمید:
معروف میان مردم، نامی، نام دار، بنام.