حتما برای شما هم پیش آمده است اصطلاح « ملعبه دست» را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (معنی ملعبه دست چیست ?).
Table of contents
معنی ملعبه
مترادف و معادل واژه ملعبه:
- آلت دست
- بازیچه
- ملعب
- مسخره
- مضحکه
تلفظ ملعبه دست: | /mal~abe dast/ |
اشتباه تایپی: | lgufi nsj |
ملعبه به انگلیسی: | pawn prey sport cats-paw fall guy toy |
ملعبه دست به انگلیسی: | hand playground |
(مَ عَ بِ ) [ ع ملعبه ] (اِ) =
۱ – پیراهن بی آستین که کودکان هنگام بازی می پوشند
۲ – بازیچه، ~ ء دست کسی شدن بازیچة دست وی شدن تا هرطور بخواهد با شخص رفتار کند.
۱- وسیلۀ بازی، بازیچه
۲- [قدیمی] پیراهن بی آستین که کودکان هنگام بازی کردن می پوشند
ملعبه در لغتنامه دهخدا
ملعبه [ م ِ ع َ ب َ / م ُ ع ِ ب َ ] ( ع اِ ) نوعی از جامه بی آستین که کودکان بدان بازی کنند ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
ملعبه [ م ِ ع َ ب َ / ب ِ ] ( ع اِ ) بازیچه، آنچه با آن بازی کنند. ج ملاعب ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) ملعبه:
بازیگر است این فلک گردان
امروز کرد ملعبه تلقینم ناصرخسرو ( دیوان چ تهران ص 270 )
– ملعبه دست کسی شدن: دستخوش او شدن، دستکش او شدن، بازیچه دست او شدن چنانکه هر طور خواهد رفتار کند ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) آلت دست او شدن.
|| کاری، حراره، قول، تصنیف، زجل، کخ کخ، موشح، موشحه، شرقی، کان و کان، عروض البلد ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
مطالب پیشنهادی
معنی ملعبه دست چیست ?