حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه ترگ را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (معنی ترگ چیست ?).
Table of contents
معنی ترگ
مترادف و معادل واژه ترگ:
- کلاه خود
- مغفر
- همان ترک با کاف تازی است
معنی ترگ لغتنامه دهخدا
ترگ [ ت َ ] ( اِ ) همان ترک با کاف تازی است که گذشت ( شرفنامه منیری )، ترک و خود و مغفر ( ناظم الاطباء ) :
خدنگی که پیکانش بد بیدبرگ
فرو دوخت بر تارک ترک ترگ فردوسی
چه افسر نهی بر سرت بر، چه ترگ
بر او بگذرد چنگ و دندان مرگ فردوسی
که تا کی بود در جهان مرگ اوی
فردوسی
کجا تیره گردد سر و ترگ اوی
به شمشیر شیران پر از ماز ترگ
ز گرز دلیران به پرواز مرگ اسدی
ز مرگ ار بترسی بنه تیغ و ترگ
که جنگ او کند، کو نترسد ز مرگ اسدی
بهم بر شده خاک و خون ، خود و ترگ
بکف تیغشان گشته منشور مرگ اسدی
نه چندان تیر شد بر ترگ ریزان
که ریزد برگ وقت برگ ریزان نظامی
شود مرگ بر فرق خصم تو ترگ
که در رزم تو نیستش ساز و برگ مؤلف شرفنامه منیری
– ترگدار: ترکدار، سلحشور و رزم آور که ترک بر سر نهد، دارنده خود :
بریده ز هر سو، سر ترگدار
پراکنده خفتان همه دشت و غار فردوسی
تیره ترگ: کلاه خود سیاه.
– || کنایه از خاک تیره، خاک گور:
بر او تاختن کرد ناگاه مرگ
بسر بر نهادش یکی تیره ترگ فردوسی
معنای ترک در لغتنامه دهخدا
نیم ترک: کلاه خود را گویند و آن کلاهی باشد از آهن که در روزهای جنگ بر سر نهند، و رجوع به معنی بعد و ترکیب آن شود.
|| سوزه کلاه و خیمه، بخشها و سوزه های کلاه و خیمه و امثال آن را نیز گفته اند، سوزه کلاه، بخش و سوزه کلاه و خیمه و مانند آن همچو کلاه سه ترک و چهارترک، و ترک ترک قطعه قطعه کلاه و عرقچین را گویند چنانکه چهارترک و دوازده ترک در عرقچین و کلاه درویشی متداول بوده چه شاه اسماعیل صفوی مروج طریقه شیعه اثناعشری برای تمیز این طبقه از دیگران از ماهوت سرخ کلاه های دوازده ترک درویشانه دوختن فرموده بود و هر ترکی نام یکی از ائمه اثناعشر دوخته و این اعلا خلعتی و افسری بود که به بزرگان شیعی داده میشد و به جهت این کلاه سرخ لقب آن طایفه قزلباش باش گردید:
که این هفت اختر تابان مطیعند
کلاهی را که ترک او چهار است مسعودسعد
در کلاه فقر می باشد سه ترک
ترک دنیا ترک عقبی ترک ترک عطار
شکل هلال هر سر مه میدهد نشان
از افسر سیامک و ترک کلاه زو حافظ
طریق کام بخشی چیست ترک کام خود کردن
کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی حافظ
خیمه نه ترک گردون سایبان جاه تو کلامی ( از یوسف ضیاءالدین در لغت نامه فارسی به ترکی )
موارد پیشنهادی
معنی ترگ چیست ?