حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه « رئوس » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (رئوس یعنی چه ?).
Table of contents
معنی رئوس
مترادف و معادل واژه رئوس:
- جمع راس
- سرها
فرهنگ معین: | (رُ ) [ ع . رُؤس ] (اِ)= جِ رأس ۱ – سرها ۲ – اصول |
فرهنگ عمید: | = رٲس |
تلفظ رئوس: | /ro~us/ |
رئوس در حل جدول کلمات: | سرها |
رئوس به انگلیسی: | main topics |
معنای راس
مترادف و معادل واژه راس:
- سر
- کله
- انتها
- قله
- نوک
- بالا
- فوق تا
- عدد
- واحد
- بزرگ
- رئیس
- تارک
- مهتر
تلفظ راس: | /ra~s/ |
متضاد راس: | مرئوس |
راس به انگلیسی: | head apex crest cusp tip top vertex headland cape summit foremost position |
معنی راس در لغتنامه دهخدا
رأس [ رَءْس ْ ] ( ع اِ ) سر، ج ارؤس، رؤس، سر که عضو بالایین جاندار است، آنچه در بالای گردن انسان و جلو گردن حیوان قرار دارد.
ج اَرْؤُس، آراس، رُؤس [ رُ ئو ]، روس:رُمیت منک فی الرأس: یعنی بد شد رای تو در حق من و اعراض کردی از من و سر برنداشتی سوی من و گران شمردی مرا، رای تو درباره من آنچنان بد شد که نتوانی بمن بنگری ( از اقرب الموارد ).
از تو به بهترین چیزی که در نزد من هست آسیب رسید یا نصیب مهلکی از تو بمن رسید چنانکه گویند: این ضربتی بر سر است ( از اقرب الموارد ). رُمی َ فلان منه فی الرأس: یعنی از وی اعراض کرد ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ معین:
( رأس ) (رَ ) [ ع ] (اِ)=
۱ – سر
۲ – بزرگ و مهترِ قوم
۳ – واحدی برای شمارش چهارپایان
۴ – بلندی ج روؤس (رئوس )
فرهنگ عمید:
۱- واحد شمارش چهارپایان: ده رٲس گاو، ده رٲس گوسفند
۲- بلندی و بالای چیزی
۳- [قدیمی، مجاز] سرور و بزرگ و مهتر قوم
۴- [قدیمی، مجاز] اول چیزی
موارد پیشنهادی
معنی رئوس چیست ?