حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه « بحبوهه » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (بحبوهه یعنی چه ?).
املای این واژه « بحبوحه » میباشد ، و « بهبوهه 1» املای غلط آن است .
Table of contents
معنی بحبوحه
مترادف و معادل واژه بحبوحه:
- اوج
- گرماگرم
- گیرودار
- میانگاه
- حین
- میان2
- میانه کار
- وسط
- گیراگیر
- در حین درگیری
- وسط درگیری
- در اثنای درگیری
- حیص بیص
- در همهمه
- وسط مکان
تلفظ: | /bohbohe/ |
اشتباه تایپی: | fof,pi |
متضاد بحبوحه: | آغاز |
اشتباه املایی: | بهبوهه بحبوهه |
بحبوحه به انگلیسی: | extremity thick [rare] middle part |
(بُ حِ ) [ ع ] ( اِ ) میان، وسط.
۱- میان و وسط چیزی یا امری
۲- [قدیمی] میان خانه
معنای بحبوحه لغتنامه دهخدا
بحبوحه [ ب ُ ح َ ] ( ع اِ ) میان و وسط هر چیزی ( ناظم الاطباء ) وسط مکان.اصل و میان چیزی، بحبوح ( منتهی الارب ).
– بحبوحةالجنه: میان بهشت. ( مهذب الاسماء )، من سره ان یسکن بحبوحة الجنة فلیلزم الجماعة ( حدیث ).
– بحبوحةالدار: میان سرای. خیاره ( تاج العروس )، مأخوذ از تازی، میان خانه و وسط آن ( ناظم الاطباء ).
– در بحبوحه: در گیراگیر کار. در وسط کار.
معنی کلمه بحبوح لغت نامه دهخدا
بحبوح [ ب ُ ] ( ع اِ ) اصل و میان چیزی و وسط آن ، یقال هو فی بحبوح الکرم ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) وسط کاری و امری، بحبوح ( منتهی الارب ) و رجوع به بحبوحه شود.