حتما برای شما هم پیش آمده است اصطلاح «لوزر بودن» را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (لوزر بودن یعنی چه ?).
Table of contents
معنی لوزر
کلمه “لوزر” می تواند معانی مختلفی داشته باشد، بسته به اینکه در چه زمینه ای استفاده شود.
در حالت کلی، “لوزر” به کسی گفته می شود که در یک مسابقه یا رقابت شکست خورده باشد.
اما در معنای عامیانه تر، می تواند به کسی اطلاق شود که در زندگی ناموفق است و به اهداف خود نمی رسد.
همچنین گاهی اوقات به عنوان یک توهین یا ناسزا برای تحقیر و تمسخر دیگران استفاده می شود.
در اینجا چند نمونه از معانی مختلف کلمه “لوزر” آورده شده است:
- در ورزش: به کسی که در یک مسابقه یا بازی ورزشی شکست می خورد، لوزر گفته می شود.
- در بازی ها: به کسی که در یک بازی یا سرگرمی شکست می خورد، لوزر گفته می شود.
- در مدرسه: به کسی که در مدرسه عملکرد ضعیفی دارد و نمرات پایینی می گیرد، لوزر گفته می شود.
- در محل کار: به کسی که در محل کار عملکرد ضعیفی دارد و به وظایف خود به درستی عمل نمی کند، لوزر گفته می شود.
- در زندگی: به کسی که در زندگی به طور کلی ناموفق است و به اهداف خود نمی رسد، لوزر گفته می شود.
البته، مهم است که به یاد داشته باشیم که هیچ کس کامل نیست و همه ما در زندگی خود با شکست و ناکامی روبرو می شویم.
لذا، نباید به کسی فقط به دلیل اینکه در یک زمینه خاص ناموفق بوده است، برچسب “لوزر” زد.
همچنین، استفاده از این کلمه به عنوان توهین یا ناسزا، هرگز کار درستی نیست و می تواند باعث آزار و اذیت دیگران شود.
به جای اینکه دیگران را به خاطر ناکامی هایشان سرزنش کنیم، باید سعی کنیم به آنها کمک کنیم تا از اشتباهات خود درس بگیرند و در زندگی خود پیشرفت کنند.
looser یا loser
واژه loser اسمی است که برای توصیف شخصی که در یک بازی یا مسابقه شکست می خورد استفاده می شود. loser برعکس “برنده” است. همچنین می تواند در زمینه های غیررسمی به عنوان توهین استفاده شود. در همین حال، Looser یک صفت مقایسه ای است به معنای “شل تر”، به همین دلیل باید در مورد املای این واژه دقت کرد.
معنی واژه بازنده
مترادف و معادل واژه بازنده:
- شکست خورده
- مغلوب
متضاد بازنده: برنده
جمع بازنده: بازندگان
معنی واژه بازنده در لغتنامه دهخدا:
معنی واژه بازنده [ زَ دَ / دِ ] ( نف ) بازی کننده ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) مقامر ( منتهی الارب ).
|| مقابل برنده در قمار. || قسمی از کبوتر. ( ناظم الاطباء ).
معنی واژه بازنده در لغتنامه معین:
(زَ دِ ) (ص) :
۱ – دارای باخت
۲ – شکست خورده، ناموفق، ناکام
معنی واژه بازنده در لغتنامه عمید:
۱- بازی کننده
۲- [مقابلِ برنده] کسی که در مسابقه، قمار، و مانند آن شکست بخورد
معنای واژه مغلوب
مترادف و معادل مغلوب:
- بازنده
- بی اعتبار
- بی مقدار
- ذلیل
- زبون
- تارومار
- شکست خورده
- مقهور
- منکوب
- منهزم
- تسلیم
- مجاب
- درهم شکسته
- ازپای درآمده
معنی مغلوب در لغتنامه دهخدا
مغلوب [ م َ ] ( ع ص ) آنکه بر وی چیره باشند. غلبه کرده شده. مقهورشده. مفتوح شده، مطیعگشته، شکست خورده، شکست یافته: فدعا ربه أنی مغلوب فانتصر ( قرآن 10/54 ). اقوال پسندیده مدروس گشته… و حرص غالب و قناعت مغلوب.
آکل و مأکول را حلق است و پای
غالب و مغلوب را عقل است و رایمولوی
یار مغلوبان مشوتو ای غوی
مولوی
رعیت بلدان از مکاید ایشان مرعوب و لشکر سلطان مغلوب. ( گلستان ). مغلوب را حکم عدم گیرند. ( بهاءالدین ولد از امثال و حکم ص 1719 ).
– مغلوب آمدن: مغلوب شدن. شکست یافتن : هرکه قدم تعدی فراتر نهد… منکوب و مغلوب آید.
– مغلوب ساختن: مغلوب کردن : کأصه کأصاً؛ مغلوب و مقهور ساخت. ( منتهی الارب ). و رجوع به ترکیب مغلوب کردن شود.
– مغلوب شدن: شکست یافتن. مقهورشدن.
– مغلوب کردن: شکست دادن. شکستن.
– مغلوب گردانیدن: مغلوب کردن : خود را مغلوب طمع و مغمور هوی نگرداند. ( مرزبان نامه ). و رجوع به ترکیب قبل شود.
– مغلوب گشتن: مغلوب شدن. شکست یافتن :
مغلوب گشت اول از این دیوان
نوح رسول من نه نخستینم.ناصرخسرو
– مغلوب و غالب: طلسم و حسابی است که از آن غالب و مغلوب را معین می کنند ( گنجینه گنجوی ) :
به مغلوب و غالب چو بشتافتیم
در آن فتح غالب تو را یافتیمنظامی ( از گنجینه گنجوی )
|| ( اِ ) ( اصطلاح موسیقی ) یکی از گوشه های سه گاه و چهارگاه ( فرهنگ فارسی معین ).
|| نام یکی از دو شعبه مقام عراق موسیقی است و نام شعبه دیگر مخالف ( فرهنگ نظام ).
فرهنگ معین:
(مَ ) [ ع ] (اِمف) شکست خورده، غلبه شده.
فرهنگ عمید:
۱- آن که بر وی چیره شده باشند، شکست خورده.
۲- (اسم ) (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه های سه گاه و چهارگاه.