فاطمه افشاریان، مجری توانمند تلویزیون فرزند شهید سید مجید افشاریان، در گفتگویی از خاطرات خوش خود با شهید سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس، میگوید.
Table of contents
پدرم، مجاهد خستگیناپذیر جبهههای حق و باطل
پدرم، “سید مجید افشاریان”، در دوران دفاع مقدس، دوشادوش دیگر رزمندگان غیور، در لشگر ۲۷ محمدرسولا…(ص)، تیپ ۶۳ توپخانه حضرت خاتم و یگانهای دیگر، حماسهها آفریدند. رشادتهای ایشان در میدان نبرد، به بهای جانبازی شیمیایی تمام شد، اما ذرهای از تعهد و وفاداریشان به انقلاب و آرمانهای امام خمینی (ره) کم نشد.
پدر، گنجینهای از خاطرات دوران دفاع مقدس بود و همواره با همرزمان دوران جنگ خود در ارتباط بود. خاطرات جبهه و یاران صمیمیاش، در جلسات هفتگی هیئتشان که به نام “شهدای فاطمیون” برپا میشد، جان میگرفت و شور و شعف را در دل حاضران زنده میکرد.
عشق به جهاد و دفاع از حریم اسلام، در وجود پدر ریشه عمیقی داشت و پس از پایان جنگ تحمیلی نیز، لباس مقدس سپاه را بر تن کرد و به جمع یاران سردار دلها، “حاج قاسم سلیمانی” پیوست. ایشان در نیروی قدس خدمت میکردند و در جبهه مقاومت، نقشآفرینیهای ماندگاری از خود به یادگار گذاشتند.
حاج قاسم که به منزل ما آمده بودند، با بغض و تأثر فرمودند: “شهید مجید افشاریان و همرزمان او، از پیشگامان و بنیانگذاران جریان مقاومت در منطقه بودند.”
سرانجام، در هفدهم آذرماه سال ۱۳۸۷، پدر بر اثر عوارض جانبازی شیمیایی به شهادت رسید و آسمانی شد.
یاد و خاطره پدرم، مجاهدی خستگیناپذیر و عاشق شهادت، همواره در قلب ما زنده خواهد ماند.
خاطرهای از فاطمه افشاریان از سردار سلیمانی
پدرم از حاج قاسم به عنوان فرماندهای سختگیر، اما دلسوز یاد میکرد. همیشه میگفت: “حاج قاسم در کار جدیت زیادی دارد، اما در عین حال بسیار مهربان است و هوای نیروهایش را دارد.” این توصیفات، تصویری از حاج قاسم در ذهن من شکل داده بود.
آنچه این تصویر را عمیقتر میکرد، تقدیرنامههایی بود که گاه از طرف محل کار پدر به دستمان میرسید. این تقدیرنامهها به مناسبتهای مختلفی مانند قبولی در امتحان یا کسب مقام در مدرسه برای ما ارسال میشد. نکته جالب توجه این بود که همه آنها به امضای حاج قاسم مزین بودند.
این امضا مهر تاییدی بر گفتههای پدر بود. گویی حاج قاسم با امضای خود بر روی آن کاغذها، به من و دیگر فرزندان کارکنانش نشان میداد که برای او، ما فقط فرزندان یک سرباز نیستیم، بلکه انسانهایی هستیم که باید مورد تشویق و حمایت قرار بگیریم.
این خاطره، گوشهای از مهربانی بیپایان حاج قاسم را به تصویر میکشد. مهربانیای که نه تنها شامل حال سربازانش که شامل حال خانوادههای آنها نیز میشد.
فقدان پدر و حضور حاج قاسم سلیمانی
فاطمه افشاریان در خاطرهای از دوران فقدان پدرش، به تماس تلفنی حاج قاسم سلیمانی و ابراز تسلیت ایشان اشاره میکند. او میگوید: “اگرچه حاج قاسم در روز تشییع پدرم در ایران حضور نداشتند، اما با منزلمان تماس گرفته و به خانواده تسلیت گفتند.“
افشاریان در ادامه بیان میکند که از همکاران حاج قاسم شنیده که ایشان از خبر شهادت پدرش بسیار متاثر شده بودند. او میگوید: “حتی بعدها از همکاران ایشان شنیدیم که حاج آقا از خبر شهادت پدر خیلی ناراحت شده بودند.“
سرانجام، افشاریان به حضور حاج قاسم در مراسم ختم پدرش اشاره میکند و میگوید: “به هر صورت وقتی مراسم ختم برای پدر برگزار کردیم، حاج قاسم به مراسم تشریف آوردند. من اولین بار حاج آقا را آنجا دیدم.“
او خاطرهای جالب از آن روز را اینگونه بیان میکند: “نکته جالب برای من این بود که حاج قاسم آن روز اصلا حالش خوب نبود و معلوم بود که شهادت بابا برای ایشان خیلی سنگین بوده است.“
دلداری های سردار سلیمانی
افشاریان، از خاطرات صمیمانه خود با شهید سلیمانی میگوید: “ایشان همواره با فرزندان شهدا با لحنی پرمهر و القابی چون “دخترم، عموجان، گل دخترم” و… صحبت میکردند. روزی که به خانه ما آمدند، با سخنان دلگرمکنندهشان، مرهمی بر درد و غم ما گذاشتند. ایشان با قاطعیت میگفتند: “شما قوی هستید و میتوانید این غم بزرگ را تحمل کنید.” حمایتهای ایشان به همین جا ختم نشد و پس از مراسم نیز با حضور در منزل ما و تماسهای تلفنی، پیگیر حالمان بودند و ما را در این مسیر سخت تنها نگذاشتند.”
تماسهای تلفنی سردار سلیمانی
فاطمه افشاریان در توصیف تماسهای تلفنی سردار سلیمانی بیان میکند که:
- فراوانی تماسها: سردار سلیمانی در مواردی تماسهای تلفنی متعددی با خانواده شهدا داشت و فواصل زمانی بین تماسها کوتاه بود.
- تغییر در فواصل تماسها: با این حال، در زمانهایی که ایشان در مناطق عملیاتی حضور داشتند، ممکن بود تماسها با تأخیر انجام شود.
- استمرار ارتباط: با وجود این فراز و نشیبها، ارتباط سردار سلیمانی با خانواده شهدا هرگز قطع نمیشد.
پیامک های سردار دلها
شهید حسین پورجعفری تعریف میکردند که حاج قاسم همیشه دفترچهای همراه خود داشتند که در آن شماره تماس و نام فرزندان شهدا برای پیگیری احوالاتشان ثبت شده بود. ایشان حتی در زمان حضور در خارج از کشور و مناطق جنگی نیز به نوعی با این خانوادهها ارتباط برقرار میکردند.
پیامکهای حاج قاسم، ظاهری ساده داشتند، اما مفاهیم عمیقی را در خود جای میدادند. به طوری که ما منظور ایشان را به خوبی درک میکردیم.
نمونهای از این پیامکها، پیامی بود که ساعت ۳ نصف شب به دستمان رسید. حاج قاسم در آن پیام نوشته بودند:
“گل دخترم، فاطمه عزیز، دعایمان کن. محتاج دعایت هستم.”
با دریافت این پیام در آن نیمه شب، متوجه شدیم که حاج قاسم در شرایط سختی قرار دارند و به دعای ما نیازمندند.
من با تمام وجود برای ایشان دعا کردم و از خدا خواستم که حافظ و نگهدار ایشان باشد. چرا که ما فقط ایشان را داشتیم.
رفتن به خانه سردار سلیمانی
فاطمه افشاریان: “از شهادت پدرم تا شهادت حاج قاسم، در مناسبتهای مختلف ایشان را ملاقات میکردیم. به طور مثال، حتما در ایام فاطمیه که در منزلشان مراسم روضه برگزار میشد، از خانوادههای شهدا دعوت میکردند.”
واسطه ارسال نامه برای رهبری
فاطمه افشاریان، شاعر و گوینده رادیو، از خاطرهای جالب درباره رساندن شعرهایش به دست سردار شهید حاج قاسم سلیمانی میگوید:
“شعرهایم را از طریق دفتر ایشان به دستشان میرساندم. یادم هست یک بار نامهای خطاب به حضرت آقا نوشتم و تعدادی از شعرهایم را هم در آن گنجاندم. این نامه را برادرم، آقا محمدجواد، به حاج قاسم دادند تا به دست ایشان برسانند.
حاج قاسم وقتی نامه را دریافتند، ابتدا پیشانی برادرم را بوسیدند، سپس نامه را بوسیدند و با احترام در جیبشان گذاشتند. در ادامه گفتند: “اتفاقاً همین امروز با حضرت آقا دیدار دارم و حتماً نامه را به دست ایشان میرسانم.”
آخرین دیدار فاطمه افشاریان و سردار سلیمانی
پاییز ۹۸، در دیداری با خانواده شهدا که حاج قاسم سلیمانی نیز حضور داشتند، فاطمه افشاریان به عنوان مدعو، شعرخوانی میکرد. ازدحام جمعیت و علاقه فرزندان شهدا به دیدار حاج قاسم، دسترسی به ایشان را دشوار کرده بود.
افشاریان پس از شعرخوانی، به حاج قاسم نزدیک میشود و گلایه میکند که مدتی است به منزل آنها نیامدهاند. حاج قاسم از مشغلههای فراوان خود گفت، و قول داد که به زودی به دیدارمان خواهد آمد.
متأسفانه، این دیدار هرگز رقم نمیخورد و حاج قاسم سلیمانی در دی ماه همان سال به شهادت میرسد.
منبع: جام جم