حتما برای شما هم پیش آمده است اصطلاح «دیار البشر» را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این اصطلاح را مرور میکنیم (دیار البشر یعنی چه ?).

معنی دیار البشر
معنی دیار البشر

معنی دیار البشر

دَیّارالبشر یک اصطلاح رایج در گویش تهرانی است که به معنی: فرد، شخص، انسان، آدم و بشر می‌باشد.

مثال:
هیچ دیار البشری این معامله را تایید نمیکند.

یعنی هیچ کس این معامله را تایید نمیکند.

در ادامه معنی واژه های «دیار» و «بشر» را آورده ایم.

معنی دیار

مترادف و معادل واژه دیار:

  • احدی
  • شخص
  • فرد
  • کس
  • هیچکس
  • دیرنشین
  • صومعه نشین
  • سرزمین
  • شهر
  • کشورملک
  • مدینه
  • مملکت
  • خانه ها
  • کاشانه ها
  • سرای ها
  • خانه ها
  • سامان
  • سرای ها
  • کاشانه ها

معنی دیار لغتنامه معین:

(دَ یّ ) [ ع ] (اِ. ) کس، کسی
( ~ ) [ ع ] (ص) دیرنشین، ساکن دیر و صومعه
[ ع ] (اِ):

۱ – خانه ، محل، مسکن

۲ – شهر، قبیله

معنی دیار در لغتنامه عمید:

۱. کس، کسی.
۲. [قدیمی] صاحب دیر.
۳. [قدیمی] ساکن دیر، دیرنشین.

معنی دیار در لغتنامه دهخدا

معنی کلمه «دیار» ( ع اِ ) جمع کثرت دار، بمعنی خانه مانند جبل و جبال، ج ِ دار.

|| زادگاه، وطن، موطن.

|| شهر، مدینه، ناحیه.

|| کشور، ملک، مملکت، بلاد.

– چین دیار: دیار چین، کشور چین.

– روسی دیار: دیار روس، کشور روس.

– یونان دیار ؛ دیار یونان.

|| نواحی، سرزمین، ولایات.

یکی از ملوک عجم طبیبی حاذق را بخدمت مصطفی ( ص ) فرستاد… سالی در دیار عرب بود ( گلستان ).
– دیار و دمن: نواحی و سرزمین.

دیار ( ص ) پیدا، پدیدار.
– دیار بودن: ( در لهجه قراء شمال طهران )، مشهوربودن، مرئی بودن، آشکار و هویدا بودن : درست بنشین همه جات دیار است.

دیار ( اِخ ) دهی است از دهستان رودبار بخش معلم کلایه شهرستان قزوین با 394 تن سکنه.

دیار [ دَی ْ یا ] ( ع اِ ) صاحب دیر، خداوند دیر، دیرنشین، ساکن دیر و صومعه.

|| کس، باشنده، کسی، هیچکس : دیاری در خانه نیست ، هیچکس نیست، یقال ما بالدار دیار؛ کسی در آن نیست، جوهری گوید یقال ما به دوری و ما بها دیار؛ ای احد و آن فیعال از درت و اصل آن دَیوْار است و بعضی گفته اند که هر گاه واوی پس از یاء ساکن ماقبل مفتوح قرار گیرد واو آن قلب به یاء و در یکدیگر ادغام شودمانند ایام و قیام و ما بالدار دوری و لادیار و لادیور؛ یعنی احدی در آن نیست و استعمال نگردد جز برای نفی، هیچکس ، کما قال اﷲ تعالی رب لاتذر علی الارض من الکافرین دیارا.

دَیّاری نیست: احدی نیست، آفریده ای نیست.

معنی بشر

مترادف و معادل واژه بشر:

  • آدم
  • آدمی
  • آدمی زاد
  • آدمی زاده
  • انسان
  • مردم
  • ناس

متضاد بشر: حیوان

معنی بشر لغتنامه معین:

(بِ ) [ ع . ] (مص ل ) گشاده رویی، خوشرویی.
(بَ شَ ) [ ع ] ( اِ ) مردم، آدمی، انسان.

معنی دیار لغتنامه عمید:

انسان، مردم، آدمی.
۱. گشاده رویی، تازه رویی.
۲. نکوروریی.

بشر در لغتنامه دهخدا

معنای بشر [ ب َ ش َ ] ( ع اِ ) مردم. مذکر و مؤنث و واحد و جمع در وی یکسان است و قدیثنی و یجمع فیقال بَشَران و ابشار، انسان و از آن جهت انسان را بشر گویندکه دیده میشود و نمایان می باشد بالبشرة بظاهر الجلد، آدمی، مردم، واحد و جمع برابر است ( مؤید الفضلاء ). آدمی ، واحد و جمع درین یکسان است، ناس، خلق، آفریده، انس : و لقد نعلم انهم یقولون انما یعلمه بشر لسان الذی یلحدون الیه اعجمی وهذا لسان عربی مبین ( قرآن 16 103/ ) و دیگر سور.

منبسط و منقبض یعنی چه ?

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.9 تعداد آرا: 99

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir