اریک بانا، بازیگر و کمدین استرالیایی، یکی از چهرههای برجسته و شناختهشده در عرصه سینمای بینالملل است که با نقشآفرینیهای متنوع و ماندگار خود، توانسته قلب میلیونها تماشاگر را در سراسر جهان به دست آورد. از کمدیهای تلویزیونی در استرالیا تا بازی در فیلمهای پرفروش هالیوودی، مسیر حرفهای او پر از فراز و نشیبها و لحظات درخشان بوده است. این مقدمه به بررسی زندگی هنری اریک بانا میپردازد؛ از نخستین گامهای او در دنیای کمدی گرفته تا تبدیل شدن به یک ستاره جهانی که توانایی ایفای نقشهای دراماتیک و اکشن را به شکلی بینظیر دارد. در این بیوگرافی، با مراحل مختلف زندگی حرفهای او، نقشهای کلیدی و تأثیرگذار و همچنین نگاهی به زندگی شخصی این هنرمند محبوب آشنا خواهیم شد.

جدول محتوا
نام نام خانوادگی: | اریک بانادینوویچ Eric Banadinović |
نام هنری: | اریک بانا Eric Bana |
تاریخ تولد: | ۹ اوت ۱۹۶۸ 18/مرداد/1347 |
سن: | 56 سال و 11 ماه |
محل تولد: | ملبورن استرالیا |
قد: | 189 سانتیمتر |
وزن: | 88 کیلوگرم |
صفحه imdb: | imdb |
بیوگرافی اریک بانا
اریک بانا، با نام اصلی اریک بانادینوویچ، در ۹ اوت ۱۹۶۸ در ملبورن استرالیا متولد شد. او که یکی از بازیگران برجسته سینمای جهان است، ریشههای خانوادگی متنوعی دارد. پدرش، ایوان، یک مهاجر اهل زاگرب کرواسی بود که به عنوان مدیر لجستیک در شرکت کاترپیلار فعالیت میکرد و مادرش، النور، آرایشگری آلمانی بود که اصالتاً از نزدیکی شهر مانهایم آلمان میآمد. او یک برادر بزرگتر به نام آنتونی دارد.
بانا همواره به ریشههای خود افتخار کرده و میگوید: “همیشه به اصالت خودم افتخار کردهام که تأثیر زیادی بر تربیت من داشت. همیشه در کنار افرادی با اصالت اروپایی بودهام.” او در یک خانواده کاتولیک بزرگ شد. دوران کودکیاش را در حومههای ملبورن، از جمله برودومیدوز و تولامارین، سپری کرد و در مدرسه “پنلی و اسندون گرامر” تحصیل نمود.

از همان دوران کودکی، استعداد بازیگری در او نمایان بود. در سن شش یا هفت سالگی، با تقلید از اعضای خانواده، بهویژه با تقلید از راه رفتن، صدا و حرکات پدربزرگش، شروع به بازیگری کرد. در مدرسه نیز از همین توانایی خود برای تقلید از معلمها استفاده میکرد تا از دردسر فرار کند. در دوران نوجوانی، با دیدن فیلم “مکس دیوانه” (Mad Max) با بازی مل گیبسون، تصمیم گرفت بازیگر شود.
با این حال، او تا سال ۱۹۹۱ به طور جدی به دنبال حرفه بازیگری نرفت. در آن سال، در حالی که به عنوان یک متصدی بار در “هتل کاسل” ملبورن کار میکرد، دوستانش او را به امتحان کردن استندآپ کمدی ترغیب کردند. اجراهای او در بارهای مرکز شهر نتوانستند درآمد کافی برای تأمین هزینههای زندگیاش فراهم کنند، بنابراین مجبور شد کار خود را به عنوان متصدی بار و پیشخدمت ادامه دهد تا در نهایت مسیر خود را در دنیای سرگرمی پیدا کند.
از کمدی تا سینمای هالیوود
اریک بانا، یکی از چهرههای موفق سینمای جهان است که کار خود را با برنامههای کمدی تلویزیونی آغاز کرد و سپس با نقشهای دراماتیک و اکشن، به شهرت بینالمللی رسید. او به خاطر تواناییاش در ارائه شخصیتهای متنوع و عمیق، مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفته است.

۱۹۹۳–۱۹۹۷: سالهای آغازین
اریک بانا کار خود را در سال ۱۹۹۳ با حضور در برنامه تلویزیونی “امشب زنده با استیو ویزارد” (Tonight Live) آغاز کرد. این حضور باعث شد تهیهکنندگان برنامه کمدی “تمامرخ” (Full Frontal) از او دعوت کنند تا به عنوان نویسنده و بازیگر به تیم آنها بپیوندد.
در طول چهار سال فعالیت در این برنامه، بانا شخصیتهای کمدی بسیاری را خلق کرد که برخی از آنها بر اساس اعضای خانوادهاش بودند. تقلید صدای شخصیتهای معروفی مانند کلمبو، آرنولد شوارتزنگر، سیلوستر استالونه و تام کروز، او را در بین تماشاگران محبوب کرد.
در سال ۱۹۹۴، بانا آلبوم کمدی خود را با نام “خارج از محدوده” (Out of Bounds) منتشر کرد و در سال ۱۹۹۶، ویژه برنامه تلویزیونی خود را با عنوان “اریک” (Eric) اجرا کرد. موفقیت این برنامهها، او را به فکر راهاندازی مجموعه کمدی خود با نام “شو اریک بانا” (The Eric Bana Show) انداخت.
این برنامه که شامل آیتمهای کمدی، استندآپ و حضور مهمانان مشهور بود، به دلیل ریتینگ پایین پس از هشت قسمت لغو شد. با این حال، در سال ۱۹۹۷ او برای این برنامه، جایزه “لوجی” (Logie Award) را به عنوان محبوبترین چهره کمدی دریافت کرد.

در همان سال، بانا اولین تجربه سینمایی خود را در فیلم استرالیایی “قلعه” (The Castle) رقم زد. او در این فیلم در نقش “کان پتروپولوس”، یک حسابدار کیکبوکسینگکار، که داماد خانوادهای است، حضور داشت. این فیلم با موفقیت غیرمنتظرهای در گیشه استرالیا روبرو شد.
۱۹۹۸–۲۰۰۴: ورود به هالیوود
در سال ۱۹۹۷، با وجود بیتجربگی بانا در نقشهای دراماتیک، اندرو دومینیک، کارگردان فیلم “چاپِر” (Chopper)، از او خواست تا در این فیلم بیوگرافیکال بازی کند. دومینیک برای این نقش، بانا را به پیشنهاد خود “چاپِر رید”، که اجرای او را در تلویزیون دیده بود، انتخاب کرد.
بانا برای این نقش، سرش را تراشید، ۱۴ کیلوگرم وزن اضافه کرد و دو روز را با خود “چاپِر رید” گذراند تا بتواند تقلید دقیقی از او داشته باشد. برای فیلمبرداری، هر روز پنج ساعت برای تتوهای شخصیت روی بدنش وقت صرف میشد. عملکرد بانا در این فیلم با تحسین منتقدان روبرو شد. راجر ایبرت، منتقد سینما، او را “ستاره آینده” نامید. “چاپِر” موفقیت مالی و انتقادی بزرگی در استرالیا بود و بانا برای آن جایزه بهترین بازیگر مرد را از “مؤسسه فیلم استرالیا” (Australian Film Institute) دریافت کرد.
در سال ۲۰۰۱، ریدلی اسکات، کارگردان مشهور، بدون نیاز به تست بازیگری، بانا را برای بازی در فیلم “سقوط شاهین سیاه” (Black Hawk Down) انتخاب کرد. اسکات تحت تاثیر بازی بانا در “چاپِر” قرار گرفته بود. بانا در این فیلم نقش “گروهبان یکم هورتن”، یک سرباز نخبه دلتا فورس را بازی کرد. او برای این نقش، وزن اضافه شده برای “چاپِر” را کم کرد و ماهها قبل از فیلمبرداری تمرینات سخت نظامی را پشت سر گذاشت.
بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۱، بانا در یک سریال استرالیایی به نام “چیزی در هوا” (Something in the Air) بازی کرد. اما پس از دو فصل، برای تمرکز بر روی حرفه هالیوودی خود، از این سریال جدا شد.
پروژه بعدی بانا، فیلم کمدی استرالیایی “طلای کوچک” (The Nugget) بود که با موفقیت متوسطی در استرالیا همراه شد. بانا پس از خواندن فیلمنامه، به خاطر شباهت آن به دوران کودکیاش و شخصیتهای بامزه، به آن جذب شد. در حین فیلمبرداری “طلای کوچک”، نقش اصلی “هالک” (Hulk) به او پیشنهاد شد. بانا به دلیل حضور اَنگ لی، کارگردان فیلم “طوفان یخ” (The Ice Storm)، در این پروژه، این نقش را پذیرفت.
او معتقد بود که شخصیت “بروس بنر” پتانسیل دراماتیک زیادی دارد. با وجود نقدهای متفاوت درباره فیلم، بازی بانا مورد تحسین قرار گرفت.
در سال ۲۰۰۳، بانا در فیلم انیمیشن پیکسار، “در جستجوی نمو” (Finding Nemo)، به جای شخصیت “لنگر” صحبت کرد. در سال ۲۰۰۴، او در فیلم حماسی “تروی” (Troy) در کنار برد پیت و اورلاندو بلوم بازی کرد. بانا در نقش “شاهزاده هکتور”، رهبر نیروهای تروایی، ظاهر شد. او برای این نقش، آموزشهای شمشیرزنی و اسبسواری دید. با وجود واکنشهای متفاوت منتقدان، فیلم موفقیت مالی بزرگی داشت و بازی بانا بسیار مورد توجه قرار گرفت.

۲۰۰۵–۲۰۱۰: فیلمهای تاریخی و “پیشتازان فضا”
پس از “هالک” و “تروی”، برخی منتقدان درباره موفقیت بانا در فیلمهای پرهزینه تردید داشتند، اما او با قاطعیت پاسخ داد که از انتخابهای خود پشیمان نیست.
در سال ۲۰۰۵، بانا در فیلم بحثبرانگیز “مونیخ” (Munich) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، در کنار دنیل کریگ و جفری راش بازی کرد. او در نقش “اونِر”، یک مأمور موساد، که مأمور کشتن تروریستهای مسئول کشتار المپیک ۱۹۷۲ مونیخ است، ظاهر شد. این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و نامزد پنج جایزه اسکار شد.
در سال ۲۰۰۶، بانا برای پیوستن به “آکادمی علوم و هنرهای سینمایی” دعوت شد. سال بعد، کمدی رمانتیک “خوششانس تو” (Lucky You) با بازی او اکران شد که با استقبال خوبی روبرو نشد. اما فیلم بعدی او، درام استرالیایی “رومولوس، پدرم” (Romulus, My Father) (۲۰۰۷)، موفقیت انتقادی به همراه داشت و دومین جایزه بهترین بازیگر مرد را از مؤسسه فیلم استرالیا برای بانا به ارمغان آورد.
در سال ۲۰۰۸، بانا در درام تاریخی “دختر دیگر بولین” (The Other Boleyn Girl) نقش “هنری هشتم” را در کنار اسکارلت جوهانسون و ناتالی پورتمن بازی کرد. در سال ۲۰۰۹، او در فیلم علمی-تخیلی “پیشتازان فضا” (Star Trek) به کارگردانی جی. جی. آبرامز، در نقش “نرو”، کاپیتان سفینه فضایی رومولان، ظاهر شد. این فیلم با استقبال مثبت منتقدان و موفقیت مالی بالایی همراه بود.

در سال ۲۰۰۹، بانا در فیلم علمی-تخیلی “همسر مسافر زمان” (The Time Traveller’s Wife) و همچنین کمدی “آدمهای بامزه” (Funny People) در کنار آدام سندلر و ست روگن بازی کرد. در همین سال، او مستند “عشق به هیولا” (Love the Beast) را کارگردانی و در آن بازی کرد که درباره رابطه شخصیاش با اولین خودروی خود بود (بیوگرافی اریک بانا Eric Bana).
۲۰۱۱–تاکنون: مسیر شغلی کنونی
در سال ۲۰۱۱، بانا در فیلم هیجانانگیز “هانا” (Hanna) نقش یک مأمور سابق سیا را ایفا کرد که موفقیت خوبی در گیشه داشت. سال بعد، در درام جنایی “بنبست” (Deadfall) و در سال ۲۰۱۳، در فیلم جنگی “تنها بازمانده” (Lone Survivor) در نقش “ستوان یکم اریک اس. کریستنسن” بازی کرد. این فیلم موفقیت مالی بزرگی داشت و منتقدان بازی بانا را تحسین کردند. در همان سال، او در فیلم هیجانانگیز “مدار بسته” (Closed Circuit) در نقش یک وکیل حضور یافت.
در سال ۲۰۱۴، بانا در فیلم ترسناک “از شر شیطان نجاتمان ده” (Deliver Us from Evil) نقش “رالف سارچی”، یک گروهبان پلیس که پروندههای ماوراء طبیعی را بررسی میکند، را بازی کرد. در سال ۲۰۱۶، در کمدی “خبرنگاران ویژه” (Special Correspondents) و فیلم “بهترین ساعات” (The Finest Hours) بازی کرد. همچنین در همین سال، در فیلم “متن مقدس مخفی” (The Secret Scripture) در نقش “دکتر استفن گرین” ظاهر شد.
در سال ۲۰۱۷، بانا در فیلم “کینگ آرتور: افسانه شمشیر” (King Arthur: Legend of the Sword) در نقش “اوتِر پندراگون”، پدر شاه آرتور، و درام بریتانیایی “بخشوده” (The Forgiven) در نقش یک قاتل بازی کرد. در سال ۲۰۱۸، او در مینیسریال “جان کثیف” (Dirty John) نقش اصلی را ایفا کرد که بسیار مورد تحسین قرار گرفت.
در سال ۲۰۲۱، بانا در درام معمایی “خشک” (The Dry) و انیمیشن “بازگشت به اوتبک” (Back to the Outback) صداپیشه بود. در سال ۲۰۲۲، او صداپیشه شخصیت “مونتری جک” در انیمیشن “چیپ و دیل: تکاوران نجات” (Chip ‘n Dale: Rescue Rangers) بود و در درام “بکبک آبی” (Blueback) بازی کرد. در سال ۲۰۲۵، بانا در مینیسریال معمایی “رامنشده” (Untamed) در نتفلیکس بازی خواهد کرد.
اریک بانا: زندگی شخصی، علایق و فعالیتهای نیکوکارانه
اریک بانا، بازیگر و کمدین استرالیایی، با نام تولد «بنادینوویچ» (Banadinović) در مدارک رسمی خود شناخته میشود. او علاوه بر بازیگری، به فعالیتهای مختلفی در زندگی شخصی و حرفهای خود پرداخته است.
زندگی شخصی و خانواده
در سال ۱۹۹۵، بانا در حین کار بر روی سریال تلویزیونی “تمام رخ” (Full Frontal) با ربکا گلیسون، متخصص روابط عمومی شبکه سون، آشنا شد.
ربکا دختر موری گلیسون، رئیس وقت دادگاه عالی نیو ساوت ولز و بعدها رئیس دادگاه عالی استرالیا بود. بانا که در سال ۱۹۹۶ توسط مجله Cleo به عنوان “مرد مجرد سال” انتخاب شده بود، با بردن یک سفر به آمریکا، در آنجا از ربکا خواستگاری کرد و آنها در سال ۱۹۹۷ با هم ازدواج کردند.
این زوج دو فرزند به نامهای کلاوس (متولد ۱۹۹۹) و سوفیا (متولد ۲۰۰۲) دارند. کلاوس از VCA در رشته فیلم فارغالتحصیل شده و سوفیا نیز پس از دو سال آموزش تمام وقت دنس، تحصیلات پارهوقت خود را در دانشگاه ملبورن ادامه میدهد. خواهر همسر اریک بانا، ژاکلین گلیسون، در حال حاضر قاضی دادگاه عالی استرالیا است. بانا در سال ۲۰۱۹ به دلیل خدماتش به صنعت درام، به عنوان عضو نشان استرالیا (AM) منصوب شد.
علایق و سرگرمیها
بانا از علاقهمندان مسابقات اتومبیلرانی است و در مسابقات مختلفی در استرالیا شرکت میکند. در ۱۴ سالگی قصد داشت مدرسه را ترک کند تا مکانیک خودرو شود، اما پدرش او را متقاعد کرد که تحصیلاتش را به پایان برساند و به او توصیه کرد که سرگرمی خود را به شغل تبدیل نکند.
بانا اولین خودروی خود، یک Ford Falcon کوپه مدل ۱۹۷۴ XB، را در ۱۵ سالگی به قیمت ۱۱۰۰ دلار استرالیا خرید. او با همین خودرو اولین حضور خود را در مسابقات اتومبیلرانی Targa Tasmania در سال ۱۹۹۶، که یک مسابقه یک هفتهای در اطراف تاسمانی بود، تجربه کرد.

در سال ۲۰۰۴، بانا یک پورشه ۹۴۴ خرید تا در مسابقات Porsche Challenge استرالیا شرکت کند. او در طول سال ۲۰۰۴ اغلب در بین ده نفر برتر قرار میگرفت و در ماه نوامبر، با کسب مقام چهارم در رویداد Sandown، بهترین رکورد شخصی خود را به ثبت رساند. در ۲۱ آوریل ۲۰۰۷، خودروی فورد فالکن XB کوپه ۱۹۷۴ او در رالی Targa Tasmania ۲۰۰۷ تصادف کرد، اما او و کمکرانندهاش آسیبی ندیدند. در ۱۵ نوامبر ۲۰۰۹، بانا به عنوان مهمان در برنامه اتومبیلرانی بریتانیایی Top Gear در بخش “ستاره در یک خودروی با قیمت مناسب” حضور یافت.
بانا همچنین از طرفداران برجسته فوتبال با قوانین استرالیایی است. عشق او به این ورزش از کودکی آغاز شد، زمانی که پدرخواندهاش او را به بازیهای تیم سنت کیلدا، تیم مورد علاقهاش در لیگ فوتبال استرالیا (AFL)، میبرد. بانا هر زمان که به استرالیا بازمیگردد، در بازیهای AFL دیده میشود. علاقه او به تیم سنت کیلدا باعث شد که این تیم در فیلم “مردم باحال” (Funny People) به نمایش گذاشته شود و بانا نیز در تبلیغ این فیلم در سال ۲۰۰۹، بهویژه در برنامه Late Night با جیمی فالون از شبکه NBC، به این موضوع پرداخت. در سال ۲۰۱۰، بانا به عنوان “صاحب بلیت شماره یک سنتها” معرفی شد.
فعالیتهای نیکوکارانه
بانا سفیر موسسه خیریه “جوانان خارج از خیابانها” (Youth Off The Streets) است که توسط پدر کریس رایلی برای جوانان بیخانمان تأسیس شده است.
او با حضور در تبلیغاتی برای حمایت از کمپین سالانه این سازمان، به افزایش کمکهای مالی کمک میکند. بانا همچنین از حامیان گروه “انجمن بیماریهای روانی” (Mental Illness Fellowship) است که برای افزایش آگاهی درباره بیماریهای روانی در استرالیا فعالیت میکند. در سال ۲۰۰۴، او در چندین تبلیغ برجسته برای این انجمن ظاهر شد. بانا همچنین در کمپینهای بنیاد کودکان استرالیا و موسسه اهدای مغز استخوان فعال است. از سال ۱۹۹۵، او در “Toy Run” انجمن موتورسواران در ملبورن شرکت کرده است که برای کودکان نیازمند در کریسمس پول و اسباببازی جمعآوری میکند.

در سال ۲۰۰۵، بانا مستند “ترسهای تاسمانی” (Terrors of Tasmania) را روایت کرد که درباره شیطان تاسمانی در معرض خطر انقراض بود. این فیلم زندگی یک شیطان تاسمانی ماده به نام مانگانینی را دنبال میکرد و درباره سرطان صورت لاعلاجی که بقای این گونه را تهدید میکند، بحث میکرد. او همچنین با سازمان RSPCA استرالیا همکاری کرده و در حین فیلمبرداری فیلم “تروی” (Troy) در سال ۲۰۰۴، به پناهگاههای حیوانات در برلین کمک مالی اهدا کرد. در سال ۲۰۰۷، بانا قسمت “مفهومی در این زندگی” از مجموعه مستند تلویزیونی Australian Story از شبکه ABC را معرفی کرد. این قسمت ادای احترامی به بازیگر بلیندا امت بود که در فیلم The Nugget با بانا همبازی بود و سال قبل بر اثر سرطان درگذشت.
در فصل آتشسوزیهای جنگلی استرالیا در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، بانا صداپیشگی یک سری تبلیغات رادیویی و تلویزیونی را برای حمایت از کمکهای مالی به صندوق امداد اضطراری گیپزلند بر عهده داشت.
فیلمهای اریک بانا
سال | فیلم | نقش | توضیحات |
۱۹۹۷ | قلعه (The Castle) | کان پتروپولوس | اولین حضور در سینما |
۲۰۰۰ | چاپِر (Chopper) | مارک “چاپِر” رید | |
۲۰۰۱ | سقوط شاهین سیاه (Black Hawk Down) | نورم “هوت” گیبسون | |
۲۰۰۲ | ناگت (The Nugget) | لوتو | |
۲۰۰۳ | در جستجوی نمو (Finding Nemo) | اَنکر | صداپیشه |
۲۰۰۳ | هالک (Hulk) | بروس بنر / هالک | |
۲۰۰۴ | تروی (Troy) | هکتور | |
۲۰۰۵ | مونیخ (Munich) | آونر کافمن | |
۲۰۰۷ | لاکی یو (Lucky You) | هاک چیور | |
۲۰۰۷ | رومولوس، پدر من (Romulus, My Father) | رومولوس گایتا | تهیهکننده همکار نیز بود |
۲۰۰۸ | دختر دیگر بولین (The Other Boleyn Girl) | هنری تودور | |
۲۰۰۹ | مری و مکس (Mary and Max) | دامیان پوپودوپولوس | صداپیشه |
۲۰۰۹ | عشق، هیولا (Love the Beast) | خودش | مستند؛ کارگردان و تهیهکننده نیز بود |
۲۰۰۹ | پیشتازان فضا (Star Trek) | نرو | |
۲۰۰۹ | همسر مسافر زمان (The Time Traveller’s Wife) | هنری دیتامبل | |
۲۰۰۹ | آدمهای بامزه (Funny People) | کلارک | |
۲۰۱۱ | هانا (Hanna) | اریک هلر | |
۲۰۱۲ | سقوط مرگبار (Deadfall) | ادیسون | |
۲۰۱۳ | مدار بسته (Closed Circuit) | مارتین رز | |
۲۰۱۳ | تنها بازمانده (Lone Survivor) | اریک اس. کریستنسن | |
۲۰۱۴ | هواپیماهای کاغذی (Paper Planes) | — | تهیهکننده اجرایی |
۲۰۱۴ | ما را از شر نجات ده (Deliver Us from Evil) | رالف سارچی | |
۲۰۱۶ | بهترین ساعات (The Finest Hours) | دنیل کلاف | |
۲۰۱۶ | خبرنگاران ویژه (Special Correspondents) | فرانک بانویل | |
۲۰۱۶ | کتاب مقدس مخفی (The Secret Scripture) | دکتر ویلیام گرین | |
۲۰۱۷ | شاه آرتور: افسانه شمشیر (King Arthur: Legend of the Sword) | اوتر پندراگون | |
۲۰۱۷ | بخشیده شده (The Forgiven) | پیت بلومفلد | |
۲۰۲۱ | خشک (The Dry) | آرون فالک | تهیهکننده نیز بود |
۲۰۲۱ | بازگشت به اوتبک (Back to the Outback) | چاز هانت | صداپیشه |
۲۰۲۲ | چیپ و دیل: تکاوران نجات (Chip ‘n Dale: Rescue Rangers) | مونتری جک | |
۲۰۲۲ | بکآبی (Blueback) | مد ماکا | تهیهکننده اجرایی نیز بود |
۲۰۲۴ | نیروی طبیعت: خشک ۲ (Force of Nature: The Dry 2) | آرون فالک | تهیهکننده نیز بود |
۲۰۲۴ | یک قربانی (A Sacrifice) | بن مونرو | تهیهکننده اجرایی نیز بود |
۲۰۲۴ | خاطرات یک حلزون (Memoir of a Snail) | جیمز قاضی | صداپیشه |
در حال فیلمبرداری | اِیپکس (Apex) |

سریال های اریک بانا
سال | سریال | نقش | توضیحات |
۱۹۹۳–۱۹۹۶ | تمامرخ (Full Frontal) | نقشهای مختلف | ۶۶ قسمت |
۱۹۹۷ | نمایش زنده اریک بانا (The Eric Bana Show Live) | خودش | ۸ قسمت؛ نویسنده نیز بود |
۱۹۹۹–۲۰۰۰ | همه قدیسین (All Saints) | راب بیلتسکی | ۳ قسمت |
۲۰۰۰–۲۰۰۱ | چیزی در هوا (Something in the Air) | جو ساباتینی | ۲۰۲ قسمت |
۲۰۰۷ | کث و کیم (Kath & Kim) | خودش | فصل ۴: قسمت ۲ |
۲۰۰۹ | تاپ گیر (Top Gear) | خودش | فصل ۱۴: قسمت ۱ |
۲۰۱۸ | نمایش جوئل مکهیل با جوئل مکهیل (The Joel McHale Show With Joel McHale) | خودش | قسمت: “ترن هوایی؟” |
۲۰۱۸ | جان کثیف (Dirty John) | جان میهان | ۸ قسمت؛ تهیهکننده اجرایی نیز بود |
۲۰۲۵ | وحشینشده (Untamed) | کایل ترنر | ۶ قسمت؛ تهیهکننده اجرایی نیز هست |

بازیهای ویدیویی
سال | عنوان | نقش صوتی |
۲۰۰۳ | هالک (Hulk) | بروس بنر / هالک / هالک خاکستری |
جوایز و نامزدیها
سال | انجمن | دسته | اثر نامزد شده | نتیجه |
۱۹۹۷ | جوایز لوگی | محبوبترین چهره کمدی | تمامرخ | برنده |
۲۰۰۰ | انستیتوی فیلم استرالیا | بهترین بازیگر مرد در نقش اصلی | چاپِر | برنده |
۲۰۰۵ | جوایز سینمایی امتیوی | بهترین مبارزه (با برد پیت) | تروی | نامزد |
۲۰۰۷ | انستیتوی فیلم استرالیا | بهترین بازیگر مرد در نقش اصلی | رومولوس، پدر من | برنده |
۲۰۰۹ | جوایز انتخاب نوجوانان | شخصیت شرور فیلم برگزیده | پیشتازان فضا | نامزد |