متن شعر آهنگ گنجشک پریده محسن چاوشی

شعر این آهنگ از سعدی می باشد و متن کامل شعر در ادامه برای شما عزیزان قرار داده شده است .

گنجشک پریده محسن چاوشی

ای یار جفا کرده پیوند بریده

این بود وفاداری و عهد تو ندیده

در کوی تو معروفم و از روی تو محروم

گرگ دهن آلوده یوسف ندریده

ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند

افسانه مجنون به لیلی نرسیده

در خواب گزیده لب شیرین گل اندام

از خواب نباشد مگر انگشت گزیده

بس در طلبت کوشش بی‌فایده کردیم.

چون طفل دوان در پی گنجشک پریده

میلت به چه ماند ، به خرامیدن طاووس

غمزه ات به نگه کردن آهوی رمیده

مشتاقِ توام ، با همه جوری و جفایی

محبوبِ منی با همه جُرمی و خطایی

من خود به چه اَرزم ، که تمنای تو ورزم

در حضرت سلطان که بَرَد نام گدایی

خود کُشته یِ ابروی توام من به حقیقت

گر کشتنی ام باز بفرمای به ابروی

بر یادِ بناگوش تو بر باد دهم جان

تا باد مگر پیشِ تو بر خاک نهد روی

بس در طَلبَت کوشش بی‌ فایده کردیم

چون طفلِ دوان در پیِ گنجشک پریده

میلت به چه ماند ، به خرامیدن طاووس

غمزه ات به نگه کردن آهوی رمیده

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.2 تعداد آرا: 5

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir